کد خبر: 2613568
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۳
آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی:

آیت‌الله العظمی خوئی در جهات نفسانی ممتاز بود

کانون خبرنگاران نبا/امیرمحسن سلطان احمدی: آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی در دیدار جمعی از اعضای برگزاری کنگره آیت‌الله العظمی خوئی قدّس سرّه با اشاره به ویژگی‌های این عالم جلیل‌القدر، وی را از جهات نفسانی ممتاز دانست.

به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی، معظم‌له در دیدار جمعی از اعضای برگزاری کنگره آیت‌الله العظمی خوئی (قدّس سرّه) ایشان را از جهات نفسانی ممتاز دانست و گفت: ایشان اگر تشخیص می‌دادند که مساله ای به صلاح دین است، حتما به آن عمل می کردند. خداوند هم این موفقیت را به ایشان داده که حوزه‌های علمی روی حرف‌های ایشان می‌چرخد.

قدرت انتقال بالا

آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی با اشاره به قدرت انتقال آیت‌الله العظمی خویی بیان کرد: ایشان یک امتیازات شبیه به حالت انحصاری دارد. ایشان خیلی از نظر ذکاوت، ممتاز بود. آقا سید علی لواسانی می‌گفت به آقای بهشتی گفتم: شما جلسه‌ استفتای آقای خویی را شرکت می‌کنید، آیا استفاده هم می‌کنید یا نه؟ آقای بهشتی گفته بودند ایشان سرعت انتقال بالایی دارد و در هر مسئله حتی مشکل، یک تامل مختصری می‌کند و سریع مسئله را حل می‌کند. ایشان از این جهت فوق‌العاده بودند. خُب این سخن را آقای بهشتی می‌گوید؛ آقای بهشتی علماً و عملاً از اعلام و بزرگان مورد قبول نجف بود که اگر رساله می‌نوشت بعد از آقای خویی بر دیگران مقدم بود.

ذکاوت بالا در بحث‌ها

وی ادامه داد: در زمان آقای بروجردی در نجف درباره علمای آنجا پرس‌وجو کردم تا ببینم در مسائلی که آقای بروجردی احتیاط کرده‌اند، باید به چه کسی مراجعه کنم؛ از صحبت‌های نجفی‌ها به دو نفر رسیدم، یکی مرحوم حاج حسن یزدی که بسیار با تقوا بود و یکی هم آقای بهشتی. از هر دوی از اینها پرسیدم که احتیاطات آقای بروجردی را به چه کسی مراجعه کنم؟ آقای حاج حسن یزدی گفت که اگر از قول من نقل نکنید بگویم. گفتم نه نقل نمی‌کنم. گفت: آقای آقا سید عبدالهادی. به آقای بهشتی گفتم من می‌خواهم احتیاطات ایشان را رجوع کنم، به چه کسی رجوع کنم؟ گفتند من از غیر آقا سید عبدالهادی منقطع‌ام، اما بعضی‌ها هستند از جهتی تقدم داشته باشند. آقای بهشتی ازنظر احاطه فقهی «آسید عبدالهادی» را مقدم می‌دانست و از نظر ذکاوت آقای خویی را. ایشان چون ذکاوت و قدرت انتقال خوبی داشت در بحث‌ها هم با قوّت حاضر می‌شد.

آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی حافظه قوی را از دیگر ویژگی‌های آیت‌الله العظمی خوئی دانست و گفت: اینکه کسی در سنین ۹۰ و ۱۰۰ سالگی در فکر حفظ قرآن باشد، خیلی نادر است. ایشان از نظر حافظه واقعا از نوادر بود. نوعا آدم‌های خوش‌فکر حافظه ندارند و یا آدم‌های با استعداد کار نمی‌کنند و یا به همان کار خودشان اکتفاء می‌کنند ولی ایشان هم پرکار بودند و هم با استعداد و هم خوش‌فکر.

دائم الاشتغال به مطالعه

مرجع عالی‌قدر شیعه بیان کرد: ایشان دائم‌الاشتغال بودند. خود ایشان می‌گوید که ما در وقت طلبگی خیلی جدی بودیم. یک آقازاده‌‌ای می‌خواسته با ایشان گعده کند، آقای خویی خجالت می‌کشد که به ایشان بگوید برو و من درس دارم لذا شروع به چرت‌زدن می‌کند. این آقازاده یکی دو شب می‌آید می بیند آقای خویی چرت می‌زند دیگر نمی‌آید. ایشان اهل درس بود و در این زمینه پرکار بود.

قدرت بیان بالا

معظم‌له "قدرت بیان" را از دیگر ویژگی‌های آیت‌الله العظمی خوئی دانست و گفت: ایشان خوش بیان بود. بیان ایشان روشن و مختصر و بدون حشو و زوائد بود و از این جهت هم در آن عصر واقعا کم‌نظیر بود. درس که گفته است انگار که دارد مقاله علمی می‌خواند بدون اینکه جایی از آن مشکل داشته باشد و متن کاملا صاف است. شما فکر نکنید که این متن‌ها تقریر دیگران است. آن‌که این سخنان را تقریر کرده در واقع بیان ایشان را از روی نوار پیاده کرده است. بیانات ایشان هیچ ابهامی ندارد. ایشان هفتاد سال تدریس کرده است. نمی‌گویم شاعر بودند ولی قبل از وفات راجع به امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه) بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ بیت شعر گفته است.

جهات نفسانی ممتاز

آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی با تاکید بر لزوم توجه به جهات نفسانی در رفتار آیت‌الله العظمی خویی بیان کرد: یک بار آقای خوئی بیمار شدند و برای درمان به نظرم به بغداد رفتند. دستگاه‌های حکومتی به‌شدت از ایشان تجلیل می‌کنند. بعد ایشان متوجه می‌شود که این اقدام آنها برای کوبیدن آیت‌الله حکیم بوده است؛ چون آقای حکیم با آنها مشغول مبارزه بود؛ لذا با اینکه طبق عرف باید آقای حکیم به دیدن آقای خویی می‌آمد، آقای خوئی زودتر به دیدن آقای حکیم می رود تا دیگران را متوجه کند که آقای حکیم برای من قابل احترام است.

عمل به مصلحت دین

مرجع عالی‌قدر تشیع ادامه داد: اخوی ما «آسید جعفر» می‌گفتند که برای امام می‌خواستیم در نجف مراسم بگیریم. برای دعوت به دیدن بعضی از علماء رفتیم اما اطرافیان آنها برخورد مناسبی نداشتند و ما از آمدن مراجع ناامید شدیم؛ لذا در مجلسی که تشکیل می‌دهند برای آمدن مراجع برنامه‌ریزی نمی کنند، اما یک‌دفعه می‌بینند که آقای خوئی وارد مجلس می‌شود. ایشان متوجه برگزاری مراسم شده و وقتی که اطرافیان می‌خواهند مانع شوند، می‌گوید آقای خمینی یک عالم بزرگی است و الآن  شرکت در مجلس او تقریباً وظیفه‌ دینی است. مقصود اینکه ایشان نسبت به سایرین دچار نفسانیات نمی‌شوند و هر چیزی را که تشخیص می‌دادند که مصلحت دین در آن است کوتاهی نمی‌کردند. خداوند هم این موفقیت را برای ایشان داده که حوزه‌های علمی روی حرف‌های ایشان می‌چرخد. حاج شیخ محمدرضا آل یاسین به پدر آقای خویی گفته بود «حجة العلمیه تدور حول رأس ولدک».

وی افزود: آقای آقا سید عبدالکریم اردبیلی می‌گفتند که حاج شیخ محمدرضا آل یاسین فقیه و مرجع عرب‌ها بود. عرب‌ها برای او مقداری پول می‌فرستند. آقای آل یاسین این پول را برای آقای خوئی می‌فرستد تا آقای خویی آن پول را هزینه کند و به نحوی تبلیغ آقای خوئی هم باشد. اما ایشان آن پول را از طرف آقا شیخ محمدرضا به شاگردها می‌دهد. این کار جهات نفسی خیلی مهم می‌خواهد. یکی دیگر از ویژگی‌های ایشان که از همان جهات نفسانی قوی نشئت می‌گیرد تجلیل ایشان از افراد بود. خوبی‌های افراد را راحت بیان می‌کردند. روحیه‌ واقع‌بینی و ترویج از واقعیات و امثال اینها خیلی مهم است.

captcha