به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، یکی از موضوعات مطرح مهم در نگهداری نسخ خطی نفیس از جمله قرآن کریم که هویت و شناسنامه فرهنگی کشورمان را تشکیل میدهد، ضرورت شناخت روشها و راهکارهای نگهداری و ایجاد شرایط مناسب برای این امر مهم است.
از سویی پراکندگی قرآنهایی که در مراکز مختلف نگهداری میشود، این سؤال را در ذهن برمیانگیزد که آیا میتوان همه این نسخ نفیس و فاخر را در موزه ملی قرآن گرد هم آورد تا نامی که بر این موزه گذاشته شده، بیانگر و معرف کارکرد آن باشد؟
به این منظور به سراغ محمدرضا کارگر، مدیرکل موزهها و اموار منقول فرهنگی تاریخی کشور رفتیم تا در این باره با وی به گفتوگو بپردازیم.
ـ بسیاری از نسخ خطی قرآن در مراکز و موزههای مختلف نگهداری میشود، آیا این موضوع با هویت و جایگاهی که موزه ملی قرآن باید حائز آن باشد منافات ندارد و میتوان این نسخ را در این موزه گردآوری کرد؟
هر کدام از موزهها هویت خود را دارند، به این معنی که این آثار در شناسنامه اموالی که در اختیار دارند نوشته شده است؛ چرا، چون خاستگاه این قرآنها مربوط به دوران قاجار است و آثار دوره قاجار از ابتدا در کاخ موزه گلستان نگهداری میشد.
یا برای مثال ممکن است یک فرد این قرآنها را به موزه مورد نظر هدیه داده یا وقف کرده باشد. بنابراین این نسخه خطی در شناسنامه موزه مورد نظر قرار میگیرد و همه کسانی که اهل فن هستند، میدانند که برای دیدن این قرآن باید به این موزه مراجعه کنند؛ بنابراین موضوع تفکیکپذیری کارکرد موزهها منتفی است؛ زیرا هویت موزهها با این آثار مشخص میشود.
در موزه ملی یا کاخموزه سعدآباد هم اوضاع این طور است و موزه ملی برای مثال وظیفه دارد که بر اساس تعریفی که دارد، اشیای دارای شأن ملی را نگهداری کند. قرآنها هم جزیی از این آثار هستند و آنها که دارای شأن ملی هستند، باید در موزه ملی قرار گیرند.
حال اینکه گفته شود چون موزه ملی قرآن داریم، باید این آثار را به این موزه ببریم، اشتباه است. اگر چنین اقدامی صورت گیرد در واقع به جایگاه موزه ملی لطمه زدهایم و دیگر نمیتواند موزه ملی باشد؛ چون قرآنهای شاخص را در اختیار ندارد و این نقیصه به آن وارد شده است.
ـ بر اساس این مطالب، چرا موزهای با عنوان موزه ملی قرآن کریم راهاندازی شده است؟
عنوان و نامگذاری موزه ملی قرآن به دلایلی درست نبوده است، ولو اینکه همه قرآنهای درون موزههای میراث را به موزه قرآن بدهیم که البته این اقدام عملی نیست، باز هم تنها بخشی از قرآنهای بسیار نفیس که معرّف هنر قرآنی کشور ماست و حرف نخست را میزند، گردآوری میشود.
برای مثال برخی از این قرآنها در آستان قدس رضوی یا کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی نگهداری میشود یا بخشی دیگر در کتابخانه ملی است؛ بنابراین باز هم نمیشود نخبهترین آثار را در موزه ملی قرآن ارائه کنیم.
از سویی قرآنهایی که در آستان قدس رضوی نگهداری میشوند، آثاری هستند که وقف این آستان هستند و حتی نمیشود آنها را از این سازمان خارج کرد. یا قرآنهایی که در کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی یا کتابخانه ملی است، جزء سرمایه آنها به شمار میآید و برای هویت خود، باید آنها را نگهداری کنند.
در این باره باید روزی که موزه ملی قرآن را طراحی میکردند، به این موضوع فکر میکردند که آیا میتوان آثار ملی قرآن را در این موزه ارائه کنیم که این موزه معرّف موزه ملی قرآن باشد؟ و اگر نمیشود نباید این نام را برای آن انتخاب کرد.
اینکه بخواهیم موزهای درخور این نام ایجاد کنیم، مسائلی را در مواجهه با خود دارد که در اختیار ما نیست. بنابراین به صرف اینکه اعتبار در اختیار داریم، نمیتوان همه آثار را در اختیار داشته باشیم و آنها را در این محل ارائه کنیم.
ـ آیا برنامهای هست که همه قرآنهایی که پس از این خریداری میشوند، در این موزه به نمایش دربیایند؟
معمولاً این طور است و برنامهها در این جهت قرار دارند و موزه ملی قرآن برای خریدن قرآنهای نفیس اولویت دارد.