به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، پس از اینکه داعش با استفاده از ابزار تبلیغات رسانهای به ویژه در عرصه فضای مجازی توانست افرادی از کشورهای مختلف را از جمله کشورهای اروپایی جذب کند، بسیاری از تحلیلگران بر این امر اذعان داشتند که با بازگشت این افراد به کشورهای مبدأ، خشونت در سراسر جهان گسترش پیدا خواهد کرد. این خشونت محوری خواهد بود بر اقدامات غرب در راستای اسلامهراسی و به نمایش در آوردن اسلام به عنوان منبع خشونت و افراطیگری.
به نظر میرسد این سناریو تا حدودی عملیاتی شده است. طی روزهای گذشته حوادثی در فرانسه، آمریکا و دانمارک رخ داد که در یکی از اضلاع آن مسلمانان قرار داشتند. همزمان با این حوادث، اوج ددمنشی و وحشیگری داعش در عراق و سوریه رخ داد و حتی به لیبی هم سرایت کرد.
این جنایات در حالی صورت گرفت که انتشار این جنایتها به صورت حرفهای در قالب فیلم و عکس در رسانههای غربی صورت گرفت. مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل سیاسی در گفت وگو با ایکنا،این اقدام را در راستای سیاستهای غرب در ترویج سینمای خشونت برای بهرهگیری اقتصادی میداند؛ سینمایی که امروز به واقعیت تبدیل شده است.
مهدی مطهرنیا، کارشناس آیندهپژوه در این گفتوگو نکات بیشتری را در این زمینه بیان میکند.
متن این گفت و گو به شرح ذیل است:
ایکنا: جناب آقای مطهرنیا به نظر میرسد ارتباط معناداری بین به اتفاقاتی که با محور اسلام و مسلمانان در غرب به صورت پیاپی صورت میگیرد، وجود دارد. نظر شما در این رابطه چیست؟
اگر غرب را به عنوان یک موجودیت یکپارچه بیانگاریم کاری اشتباه خواهد بود اما در عین حال باید بپذیریم که غرب از نظر توفّق گفتمانی حداقل در انگارههای ظاهری، رفتاری و کنشهای عملیاتی خود تلاش داشته است که سیاستهای چند فرهنگی پیشه کند و بر اساس اصل آزادی اندیشه و تساهل و تسامح مذهبی، زمینهپرور تعامل فرهنگی و تبادل باورهای دینی میان گروههای مختلف عقیدتی و باورهای گوناگون متکثر در جوامع غربی و ملی باشد.
این تحرکات مبتنی بر سیاستهای چند فرهنگی در غرب از سوی گرایشهای دموکراتیک در این جوامع همواره با نقد و سوگیریهای رادیکالیستی ناسیونالیستی و شوونیستی همراه بوده است که عمدهترین بحث تاریخی آن را میتوان در رویکردهای توتالیتاریستی یا تمامیتخواه مانند فاشیسم یا نازیسم در غرب دید.
امروز بر اساس آنچه که بنیادگرایی مذهبی خوانده میشود و از سویی نظامهای تبلیغاتی و رسانهای وابسته به سازمانهای امنیتی در جهت تحت فشار قرار دادن اسلام راستین و اعتدالگرا دنبال میکنند، زمینههایی را میتوان یافت که در حوزه عملی با استناد به عملکرد سازمانهای رادیکالیستی در جهان اسلام مانند القاعده، النصره و نهایتاً داعش چهرهای از اسلام را به جهان نشان دهد که به جای صلح و سلام، خشونت و ابزار ترور را برمیگزینند؛ لذا اسلامهراسی بر مبنای چنین تصویرسازی از اسلام رادیکال، خشونتمحور و صلحگریز به نمایش گذاشته میشود که در یک زمینه جزمیت فکری حرکت میکند.
در این چارچوب است که شما شاهد جریانات اسلامهراسانه در غرب هستید که مخالفت خود را با سیاستهای چند فرهنگی دولتهای دموکراتیک در غرب بیان کرده و از سویی سیاستهای چند فرهنگی و احزاب و جناحهای فکری پرچمدار آن را میخواهد از متن به حاشیه برده و به عنوان یک مقوله سیاسی در اصطکاکهای سیاسی داخلی خود برای رسیدن به کرسیهای قدرت از آن استفاده کنند و از سوی دیگر سازمانهای امنیتی که تلاش دارند با تأکید بر این رفتارها زمینههای اسلامهراسی را در ابعاد بینالمللی و منطقهای گسترش دهند و به بهانه چنین تحرکاتی زمینههای به حاشیه بردن دولتهای دموکرات متکی بر سیاستهای چند فرهنگی و تعامل فرهنگی را به سمت تأسیس و تشکیل دولتهایی متکی بر سیاستهای تکفرهنگی یکجانبهگرای تقابلخیز هدایت کند.
بر اساس قاعده «هر عملی را عکسالعملی است» به همان نسبت در جهت معکوس کمک میکنند تا رویکردهای رادیکالیستی و خشونتبار راستگرایانه افراطی در کشورهای غربی بروز و ظهور پیدا کند تا به عنوان دستاویزی در جهت اعمال این سیاستها با هدف ایجاد فضای مناسب برای رقابتهای سیاسی در داخل کشورها و روی کار آمدن دولتهایی که تقابل فرهنگی را به جای تفاهم و تبادل فرهنگی با جهان اسلام دنبال کنند، روی کار آورد.
این نوع عملکردها میتواند از نظر رسانهای و آنچه عملیات روانی و جنگ روانی خوانده میشود، دستاویزهای مناسبی برای ایجاد فضای منفی در ارتباط با آزادی اندیشه، تساهل و تسامح فرهنگی و سیاستهای چند فرهنگی در غرب و به سود احزاب رادیکال در جهت کسب مجدد کرسیهای قدرت شود.
ایکنا: این اقدامات همزمان با اوج وحشیگری و ددمنشی از سوی داعش صورت گرفت. تصاویر و فیلمهایی نیز از این جنایات به صورت حرفهای و با کیفیت بالا در رسانهها منعکس شد. آیا این همزمانی معنای خاصی دارد و یا انتشار این فیلمها باعث تشدید رفتارهای افراطی در غرب شده است؟
صنعت سینما در غرب اساساً به اقتصاد سینمایی و سینمای اقتصادی میاندیشد و آنچه که امروز مخاطب غربی را پای گیشههای سینما، خرید فیلمها و سرمایهگذاری برای فیلم میگذارد به خاطر مقوله خشونت به همراه مسائل جنسی است. در این ارتباط امروز ما شاهد نوعی تمنای انحرافی در گرایش به خشونتهای واقعی و انعکاس واقعیت خشونت در عرصه فیلم و سینما هستیم و داعش یکی از تجاریترین واقعیات خشونتهای سینمایی را به نمایش میگذارد.
باید تأسف خورد که امروز انسان قرن بیست و یکمی با همه این پیشرفتها در فناوری و علم از نظر معنویت در بخشی از جهان موجود خویش دچار انحراف شدید نسبت به لذت خشونتمحورانه شده است و امروز چنین فیلمهایی که به واقعیت خشونت و به تصویر کشیدن خشونت واقعی با کیفیت بالا میپردازد، بیماری فاحش و روانپریشی موجود را تا حدود زیادی اغناء میکند.
باید گفت این اقدامات در استمرار یک حرکت خشونتگرایانه در صنعت و اقتصاد سینما برای ایجاد فضای خشونت و تمایلات جنسی در جهت کسب ثروت بیشتر موجب ایجاد چنین فضایی شده است و امروز در پی به تصویر کشیدن واقعیتهایی از خشونت است که بتواند مخاطب را بیشتر تحت تأثیر قرار دهد؛ لذا داعش امروز زمینههای چنین معنا و رویکردی را در حرکتهای خشونتبار و قرون وسطایی خود به نمایش میگذارد.
ایکنا: آینده این اقدامات را چطور میبینید؟ آیا باید منتظر تکرار چنین اقداماتی در دیگر کشورهای غربی باشیم؟
هرچه که فضای گفتمانی به جای تعامل، تسامح و ایجاد فضای مثبت برای گفتوگوهای عالمانه و عاملانه در مسیر بروز ارزشهای انسانی و الهی گسترش بیشتری پیدا کند، فضای چنین تحرکاتی محدود خواهد شد؛ اما اگر جهان امروز به جای تفاهم و تعامل به تقابل بیندیشد و این تقابل جنبه ایدئولوژیک و ارزشمحورانه در چارچوب برخورد فرهنگها و تمدنها و نظامهای متفاوت ایدئولوژیک در ساحتهای عقیدتی و سیاسی شود، بالتبع زمینهساز خشونت خواهد بود؛ خشونتی که خود را مقدس خواهد پنداشت و با پوشیدن لباس قدسانی به خشونت آن را در گسترهای بسیار وسیع و فاجعهبار پیش خواهد برد.