محمدعلی آذرشب، مدرس زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) درباره مطالعه در عید نوروز گفت: محور مطالعه من در ایام نوروز تمدنسازی نوین اسلامی است که درباره مسئله تقریب مذاهب اسلامی و وحدت حوزه تمدنی جهان اسلام است.
وی افزود: در رابطه با این موضوع بیشترین مطالعاتم درباره دیدگاههای سه نفر از اساتید همچون شهید مطهری، سیدجمالالدین اسدآبادی و محمد اقبال لاهوری بوده که سه جلد کتاب درباره دیدگاههای شهید مطهری وجود دارد که آنها را در سال گذشته مطالعه و بررسی کردم.
آذرشب ادامه داد: سفارش میکنم جوانان و دانشجویان کتابهای شهید مطهری به ویژه کتاب «خدمات متقابل ایران و اسلام» را مطالعه کنند. این کتاب با تأملی عمیق به طرح مباحث گسترده و روشنگرانهای دست زده که هدف اصلی آن بیان مسائل مشترک ایران و اسلام است.
درباره کتاب «خدمات متقابل ایران و اسلام»
کتاب ارزشمند «خدمات متقابل اسلام و ایران» اثر استاد شهید مطهری است که به گفته ایشان بیان مسائل مشترک ایران و اسلام هم برای اسلام افتخارآمیز است و هم برای ایران، برای اسلام به عنوان یک دین که به حکم محتوای غنی خود ملتی باهوش و متمدن و صاحب فرهنگ را شیفته خود میکند و برای ایران به عنوان یک ملت که به حکم روح حقیقتخواه و بیتعصب و فرهنگدوست خود بیش از هر ملت دیگر در برابر حقیقت خضوع و در راهش فداکاری میکند.
در یکی از فصلهای این کتاب با عنوان «خدمات ایران به اسلام» آمده است: ایرانیان پیش از هر ملت دیگر نیروهای خود را در اختیار اسلام قرار داده و در این راه صمیمیت و اخلاص نشان دادهاند. در این دو جهت هیچ ملتی به پای ایرانیان نمیرسد. حتی خود ملت عرب که دین اسلام در بیان آنها ظهور کرد کمتر به این نکته توجه میشود که ایرانیان شاهکارهای خود را در راه خدمت به اسلام به وجود آوردند و جز نیروی عشق و ایمان نیروی دیگر قادر نیست، شاهکار خلق کند به همان نسبت که اسلام یک دین همه جانبه است، خدمات ایرانیان به اسلام نیز وسیع و گسترده و همه جانبه است. اولین خدمتی که باید از آن نام برد، خدمت تمدن کهن ایران به تمدن جوان اسلام است.
درباره صمیمیت ایرانیان آن چه ما مدعی هستیم این است که نه همه، اما اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان نسبت به اسلام صمیمی بودهاند و انگیزهای جز خدمت به آن نداشتهاند. منشاء اصلی تجزیه حکومت اسلامی به صورت حکومتهای کوچک تبعیضات نژادی و تفاخرات قومی بوسیله اعراب به وجود آمد.
ایرانیان اسلام را پذیرفته بودند نه عرب را. ایرانیان و همچنین سایر مسلمانان غیرعرب، به هیچ وجه حاضر نبودند برتری عرب را بپذیرند. عکسالعمل ابتدایی آنها در مقابل این تبعیضات، بسیار منطقی و انسانی بود. آنها عرب را به کتاب خدا دعوت کردند.
بدیهی است که فطری و منطقی بودن این دین و هماهنگی آن با نوامیس زندگی، عامل اساسی انتشار آن است. مبلغان مسیحی، جنگهای صدر اسلام را دستآویز قرار داده و عامل نشر و توسعه اسلام را زور و جبر معرفی کردهاند. عوامل تبلیغ اسلام توده مردم بودهاند، نه یک دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی. صحنه علم و فرهنگ وسیعترین و پرشورترین میدانهای خدمات ایرانیان به اسلام است.
اولین کتابی که اندیشه مسلمانان را به خود جلب کرد و آنها را در پی درس و تحصیل آن فرستاد، قرآن و پس از آن احادیث بود. جوشش و جنبش علمی مسلمانان از مدینه آغاز شد. یکی از علل سرعت و پیشرفت در علوم این بوده است که در اخذ علوم و فنون کوتاهی نمیورزیدند و علم را در هر نقطه و در دست هرکس مییافتند از آن بهرهگیری میکردند و به اصطلاح امروز روح تساهل بر آنها حاکم بوده است.