کد خبر: 3060592
تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۷

روایت جمعه بازار بیابانی سبزوار و بازماندن از نماز جمعه + عکس

کانون خبرنگاران نبأ: بعد از انتظار و گذر ایام هفته، جمعه از راه می‌رسد و توفیق نماز جمعه در سلطان‌آباد، مرکز شهرستان خوشاب مهیا می‌شود؛ اما جمعه‌بازاری محلی آن هم در کنار قبرستانی بیرون شهر این فرصت را از بسیاری می‌گیرد.

به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، خداوند متعال در آیات انتهای سوره مبارکه جمعه بر برپایی نماز جمعه امر می‌کند و رفتار برخی مسلمان به جهت ترک نماز و پرداختن به داد و ستد سرزش می‌کند. خداوند می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلَاةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ» مورد خطاب آیه، اهل ایمان هستند. بنابراین، «ایمان» مقتضی اهتمام به اقامه نماز جمعه، و اعراض و وانهادن کارهای مخالف آن است.

در آیات بعدی می‌فرماید: «إِذا قُضِیَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ چون نماز گزارده شد در روی زمین پراکنده شوید و فضل خدا را جویا شوید و خدا را بسیار یاد کنید باشد که شما رستگار شوید». اما در ادامه می‌فرماید: «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقینَ؛ چون داد و ستد یا سرگرمی‏‌ای ببینند، به سوی آن روی آور می‏‌شوند و تو را در حالی که ایستاده‏ای ترک می‏کنند. بگو: آنچه نزد خداست از سرگرمی و از داد و ستد بهتر است و خدا بهترین روزی دهندگان است».

شأن نزول این آیه این است که: در یکی از سال‌هایی که مردم مدینه گرفتار خشکسالی و گرسنگی و افزایش نرخ اجناس شده بودند دحیه با کاروانی از شام فرا رسید و با خود مواد غذایی آورده بود، در حالی که روز جمعه بود و پیامبر(صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله‏ وسلم) مشغول خطبه نماز جمعه بود. طبق معمول برای اعلام ورود کاروان طبل زدند و حتی بعضی دیگر آلات موسیقی را نواختند، مردم با سرعت خود را به بازار رساندند، در این هنگام مسلمانانی که در مسجد برای نماز اجتماع کرده بودند خطبه را رها کرده و برای تأمین نیازهای خود به سوی بازار شتافتند، تنها دوازده مرد و یک زن در مسجد باقی ماندند.

حال چند هفته‌ای است مسئولان سبزواری در یک اقدام غیرمنتظره در پایان سال 93 که اوج خرید‌های نوروزی بود، جمعه بازار این شهرستان بعد از چند سال سرگردانی در کنار شهر و ابتدای جاده خروجی را به 10 کیلومتری این شهرستان در کنار قبرستان شماره 2 سبزوار منتقل کردند. جمعه که از راه می‌رسد افراد بسیاری با موتور و ماشین‌های سواری خود عازم این منطقه بیابانی و پر گرد و خاک می‌شوند بسیاری از فیض نمازجمعه بازمی‌مانند.

هر لحظه حادثه در کمین است و باید مراقب بود. بعد از گذشت 10 کیلومتر از سبزوار تابلویی نوشته شده خبر از رسیدن به جمعه بازار می‌دهد. نه تابلو راهنمایی و رانندگی در ورودی جاده هست و نه چیز دیگری وجود دارد. در این بیابان وارد جاده خاکی سمت چپ می‌شوم و در مسیر با سیل جمعیت به این بازار می‌روم.

ابتدای ورودم انواع کبوتران رنگارنگ با زینت آلات خودشان و با سرو صدا خیرمقدم می‌گویند.

فروشندگان به دنبال مشتری می‌گردند و عده‌ای هم تازه بساط خودشان را پهن می‌کنند و از داخل گونی همچون شعبده بازان کبوتر بیرون می‌آورند.

پس از گذر از این عده به سمساری می‌رسم آچار، پیچ گوشتی، لب تاب، کیس رایانه و انواع لوازم کهنه را می‌توان دید که همچون بساط دوره گردهای فلکه اسرار سبزوار بساط پهن کرده‌اند و در این بیابان خدا عصر که برگردند صدها کیلو خاک با خودشان حمل خواهند کرد.

در حال عبور بودم که کامیونی دارای سوسیس و کالباس در این هوای گرم به دور از چشم مسولین بهداشت جلب توجه می‌کند.

کمی جلوتر به لوازم بهداشتی می‌رسم. وقتی سر صحبت باز می‌کنم فروشنده‌اش می‌گوید: از هر کجا آمدی حال ما را به مسئولان نشان بده و تشکر کن از آنهایی که ما را از شهر بیرون کردند و در این بیابان وسط خار و علف‌ها باید به دنبال مشتری بگردیم. به آن آقایان بگویید کدام خریدار 20 کیلومتر وسط بیابان می‌آید و برمی‌گردد.


بزرگترین غایب اصلی این بازارچه محلی خانم‌ها هستند که به دلیل بُعد مسافت و بیابانی بودن منطقه نمی‌توانند حضور داشته باشند.

از درد دل فروشندگان دلم می‌گیرد ولی در ادامه از جلوی انواع آجیل، خوراکی‌ها و لباس‌هایی که بعضا نو هستند عبور می کنم.


درعجبم از خریدارانی که مواد غذایی باز و آجیل شب عید را در کنار این حیوانات رنگارنگ و پرگرد و خاک می‌بینند و باز هم می‌خرند.

از خود می‌پرسم چرا مسولان شهر عده‌ای را که به دنبال رزق حلال می‌روند را آن چنان گره در کارشان می‌اندازند که پشیمان‌شان کنند.

چرا باید وسط این بیابان خدا در کنار قبرستان که انسان را از نماز جمعه محروم می‌کند، بدون ساخت حداقل امکانات در این آفتاب جای نامناسبی برای فروشندگان فراهم شود. مردم نیز باید برای خرید این راه طولانی و پرخطر جاده بین‌المللی و ترانزیتی را طی کنند. شاید بهانه‌شان فاتحه خواندن برای اموات باشد!


 

چرا باید در روزی که باید توجه بیشتر به مسائل عبادی باشد در این شهرستان جمعه‌بازار شکل می‌گیرد که باعث غفلت برخی برای حضور در نماز جمعه می‌شود. این برنامه اقتصادی که در جای خود می‌تواند کمک بزرگی به برخی خانواده‌ها باشد باید در طول هفته، حتی در چند روز برگزار شود اما در ایام جمعه برنامه‌ریزی برای حضور بیشتر مردم در برنامه‌های عبادی باشد.

لذا جای آن دارد مسئولان مکان و زمان مناسبی برای این بازار تهیه ببینند تا هم آسایش فروشندگان و مشتریان فراهم شود و ضمن نظارت بر امور، بهداشت و سلامت مردم نیز تضمین شود. انتخاب زمان مناسب‌تر نیز می‌تواند توشه اخروی بهتری برای بهره‌گیری از فرصت نمازجمعه ایجاد کند.

عکس و گزارش: علی اکبر ملکی

captcha