به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، پس از رویارویی قدرتهای غربی با جهان اسلام که خود را در افول عثمانیان، استعمار پر دامنه جهان اسلام، جنگها و در یک کلام برتری و تفوق غرب به جهان اسلام نشان میداد، آگاهی جدیدی در جهان اسلام شکل گرفت. این آگاهی هم در شکل جدید در نزد نواندیشانی چون سیدجمالالدین اسدآبادی و نیز در حوزه سنتی نزد فقیهانی چون امام خمینی(ره) و شیخ شلتوت بسط یافته است. آگاهی جدید اسلامی را میتوان روح تمدن اسلامی دانست، تمدنی که هرچند ضعیف است، اما روزگاری قدرت را در جهان به دست داشت. آسیبشناسی و پیجویی علل عقب افتادن از کاروان پیشرفت تمدن، یکی از مسائلی بود که به صورتی پیگیرانه در آثار اندیشمندان جهان اسلام آمده است. وحدت جهان اسلام را میتوان از مؤلفههای اساسی آن آگاهی نوآیین دانست.
تکثر در جهان اسلام پیش از تجدد
جهان اسلام زمانی قدرتی بیبدیل داشت. پس از فروپاشی امپراطوریهای روم و ایران، مسلمانان قدرت اول و آخر جهان شدند. بسیاری از مسلمانان با مرور آیات قرآن پیشبینی چنین فتوحی را در قرآن یافته بودند. اداره تمدن اسلامی اما کار دولتهایی فاسد چون بنیامیه و بنیعباس نبود.
بنیعباس در خلال سالهای عمر خود چنان ضعیف شده بود که عمر حاکمان گاهی به کمتر از یک ماه میرسید. شکلگیری حکومتهای محلی در جهان اسلام باعث شد تا نوعی کثرت جهان اسلامی را در برگیرد و در یک زمان چندین خلافت در جهان اسلامی شکل گرفت. خلفای بنیعباس و امویان و فاطمیون به صورت همزمان در اقصی نقاط سرزمینهای اسلامی حکومت میکردند. درگیری میان قدرتهای اسلامی با ارجاع به نظام فکری و کلامی جدا و نیز مبتنی بر هویات سیاسی و فرهنگی که در جغرافیای سیاسی اسلامی گسترده بود، پایانناپذیر مینمود.
تکثر اسلامی در آینه واحد غربی
هر چه زمان میگذشت، مسیحیان ساکن غرب جهان اسلام با اقتباس از علوم مسلمانان قویتر میشدند. از سالهای هزار میلادی بود که با سرعتی آرام، ترجمه آثار اسلامی به زبان لاتین آغاز شد. این آثار در همه زمینهها صورت گرفت و به تدریج سرعت بیشتری پیدا کرد و نتایج خود را در علوم و صنعت نیز نشان داد. غرب به مدد آفتاب اسلام بیدار شد اما روی پای خود ایستاد. نوزایش دینی و آنگاه انقلاب صنعتی غرب را احیا کرد. دیگر جهان متکثر اسلام خود را در مقابل آیه واحد غربی میدید.
مورخان مرگ سلیمان قانونی در نیمه قرن شانزدهم میلادی را نقطهٔ عطفی در تاریخ عثمانی و سرآغاز فرایند انحطاط تدریجی این دولت مسلمان میدانند. غرب آرام آرام شاهان ترک مسلمان را از اروپا بیرون میراند و تا شکست و فروپاشی این خلافت در مدت نزدیک به چهار قرن، جهان مسلمان به غرب وابسته میشد، با از بین رفتن عثمانی بود که یهودیان به فکر ایجاد کشوری غاصب به حمایت غرب افتادند.
شکست ایران از روسیه چنان سهمگین بود که اقتصاد، فرهنگ و سیاست را تحت تاثیر قرار داد. ایرانیان در جنبش تنباکو در مقابل غربیان شوریدند و آرام آرام وجدان اسلامی به خود آمد. پس از شکستهای پی در پی کشورهای اسلامی از جهان غرب، مسلمانان متوجه آینه واحدی شدند که در مقابلشان ایستاده بود، غرب؛ آینهای که مسلمانان را از شیعه و سنی، آفریقایی و آسیایی و از هر نژادی در مقابل خود نشان میداد. روشنفکران و مراجع دینی یک صدا در مقابل پیروزیهای غرب هشدار دادند اما دولتهای آن روزگار آنقدر فاسد بود تا این اعتراضات ره به جایی نبرد.
وحدت عنصر مشترک بیداری اسلامی
«وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ...: و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید...»(آل عمران، 104)؛ آیهای از قرآن که مورد اشاره بسیاری از اندیشمندان مسلمان بود. اندیشه اسلامی به عنوان یک اندیشه جدید محصول روبرویی با غرب است. از آن جا غرب در رقابت با کل جهان با سیاستهای استعماری واحدی وارد میدان شده بود و عدم توسعه جهان اسلام را دستمایه چپاول مضاعف قرار داده بود، مسلمانان با وقوف به تکثر خود یکی از عوامل ضعف خود را در همین مسئله دیدند. اندیشه جدید اسلامی بر مبنای همین وحدت شکل یافته است. اندیشه جدید اسلامی به دنبال تقریب است تا با کنارگذاشتن اختلافات بتواند به شناسایی مشکلات، پیشرفت و تجدید دوران درخشان خود بپردازد. بسیاری از اندیشمندان همچون سیدجمالالدین اسدآبادی، امام خمینی(ره)، شیخ شلتوت، مرتضی مطهری و ... این مسئله را شناخته و بیان کردهاند.