حجتالاسلام والمسلمین محمد سالار، معاون بینالملل مجمع جهانی اهل بیت(ع) معتقد است که باور به جسم بودن خدا و یا باور به اینکه خداوند قابل رویت میباشد و امثال این گونه باورهای غلط و باطل، در عصر امام هادی(ع) پیدا شده بود و آن حضرت به صورت مستدل و منطقی با این افکار مبارزه میکرد، زیرا اینگونه افکار و اندیشههای باطل مسئلهای نبود که ائمه طاهرین به سادگی از آن بگذرند، چون این نوع باورها با اصل اساس توحید در تعارض و تقابل بود. در پی یادداشت حجتالاسلام و المسلمین سالار را که به مناسبت سالروز شهادت امام هادی(ع) در اختیار خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) قرار گرفته است، ملاحظه میفرمایید:
ماهی که اکنون در آن قرار گرفتهایم، مصادف است با ماه بزرگ و شریف و پر برکت رجب است. این ماه ماه با فضیلت و بزرگی است که پیامبر دربارهاش میفرماید: رجب شهر الله الاضب یصُبُّ فیه الرحمة علی عباده (عیون اخبار الرضا(ع) ج1 ص 71)
رجب ماه بارش رحمت الهی است. خداوند در این ماه رحمت خود را بر بندگانش فرو میریزد و یا در حدیث قدسی آمده است: اشهر شهری و العبُد عبدی و الرحمةُ رحمتی فمن دعائی فی هذا الشهر اَجبَتُه و من سألنی اعطیتهُ: ماه رجب، ماه من، بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ هر که در این ماه مرا بخواند، اجابتش خواهم کرد و هر که حاجتی از من بخواهد، به او عطا میکنم.
در این ماه پربرکت مناسبتها و رخدادهای مهمی مانند ولادت با سعادت حضرت امام باقر(ع)، ولادت امام محمد جواد(ع)، ولادت حضرت امام علی(ع)، رحلت حضرت زینب کبری(ع)، شهادت موسی کاظم(ع)، بعثت نبی مکرم اسلام و همچنین شهادت حضرت امام علی النقی(ع) امام هادی(ع) رخ داده است.
حضرت امام هادی(ع) در خانوادهای چشم به جهان گشود که فضای آن آکنده از عطر دانش تقوی، عبودیت و بندگی خدا بود. اما در سایه پدر بزرگوارش حضرت امام جواد(ع) بزرگ شد. او در دامان مادر پاکدامن و مهربان خویش تربیت پیدا کرد، و فضای خانه چنان بود که از فضایل و ویژگیهای پدر بزرگوارش امام جواد(ع) بهره جست.
امام دهم(ع) در طول عمر شریف خود با شش خلیفه عباسی معاصر بودند که اولین آنها معتصم و آخرین آنها معتز خلیفه عباسی بود. در دوران امامت ایشان مراقبت و کنترل و خفقان و فشار حکومت عباسی به حدی بود که امام دهم را در شهر سامرا که برای خلفای عباسی عنوان یک پادگان نظامی را داشت، سکونت داده بودند و هر گونه ارتباط و ملاقات با ایشان را توسط مأموران و جاسوسان خود زیر نظر داشتند.
متوکل خلیفه غاصب عباسی هنگامی که در سال 232 هجری خلافت را غصب کرد، از آنجا که وحشت زیادی از شیعیان داشت، امام هادی(ع) را از مدینه به سامرا آورد و علیرغم اینکه امام هادی(ع) را در پادگان نظامی و زیر نظر مأموران و جاسوسان خود قرار داده بود، باز شبانه افراد دیگری را برای بازرسی به خانه امام فرستاد.
متوکل همان فردی است که دستور داد تا قبر مطهر امام حسین(ع) را خراب کنند و مردم را از زیارت آن مرقد مطهر باز دارند، با این همه متوکل در برابر شکوه و عظمت حضرت هادی(ع) همیشه بیمناک و خاشع بود و همیشه از اینکه مبادا حضرت هادی(ع) بر وی خروج کند و خلافت و ریاست ظاهری او از دست برود، ترس و واهمه داشت. بدخواهان و سخنچینان نیز در این امر نقش فراوانی داشتند. لذا متوکل در سال 243 در اثر سعایتهائی که کرده بودند یکی از امرای دولت خودش را مأمور کرد تا آن حضرت را از مدینه به سامراء جلب کند و نامهای مهر آمیز به آن حضرت نوشته و تقاضای حرکت و ملاقات نمود و البته پس از ورود آن حضرت به سامراء در ظاهر اقداماتی کوتاهی نمیکرد و بارها به منظور قتل یا هتک حرمت، امام را احضار کرده و به امر وی خانهاش را تفتیش نمودند.
متوکل در دشمنی با خاندان رسالت در میان خلفای عباسی نظیر نداشت و بویژه با علی و خاندانش دشمن سر سخت بود و آشکارا ناسزا میگفت و دشمنی و عداوت میورزید. در زمان او وضعیت سادات علوی که در سرزمین حجاز زندگی میکردند به مرحله رقت بار و سختی رسیده بود و نظیر این فشارها را به سادات علوی که در مصر بودند، نیز وارد میساخت.
در چنین شرایط دشواری بود که امام هادی(ع) به رهبری و هدایت شیعیان و پاسداری از حریم دین خدا و توسعه و گسترش فرهنگ و معارف اهل بیت(ع) میپرداخت و در مدت 33 سال مدت امامت آن حضرت، مدت 10 سال آخر عمر ایشان تحت نظر و فشار شدید متوکل در سامرا گذراند.
در زمان آن حضرت، عقاید و باورها انحرافی در میان مسلمان رواج یافته بود و حتی گاهی میان شیعیان و پیروان اهل بیت(ع) نیز رسوخ کرده بود و براساس بعضی اخبار که به ما رسیده است، در زمان امام هادی(ع) موجب اختلاف و دو دستگی در میان شیعه شده بود. باور به جسم بودن خدا و یا باور به اینکه خداوند قابل رویت میباشد و امثال این گونه باورهای غلط و باطل در عصر ایشان پیدا شده بود و آن حضرت به صورت مستدل و منطقی با این افکار مبارزه میکرد، زیرا اینگونه افکار و اندیشههای باطل مسئلهای نبود که ائمه طاهرین به سادگی از آن بگذرند، چون این نوع باورها با اصل اساس توحید در تعارض و تقابل بود.
امام هادی(ع) علاوه بر زیارت غدیر، برای تبیین جایگاه امامت و مشخص شدن منزلت پیشوایان معصوم(ص) یکی از آثار ماندگار خویش را به نام زیارت «جامعه کبیره» که در خصوص امام شناسی جامع و کامل میباشد به شیفتگان و علاقمندان معارف ناب صحیحترین و از جهت محتوا فراگیرترین زیارتها نسبت به ائمه اطهار(ع) میباشد و در مقایسه با سایر زیارتها از فصاحت لفظ و بلاغت معنی و شان و منزلت والایی برخوردار است. این بزرگوار در عرصه علم و دانش شاگردان زیادی را تربیت نمود که از جمله آنان شخصیت گرانقدر و برجسته علم و فضیلت حضرت عبدالعظیم حسنی و شاعر آزاده «ابن سکیت» میباشد.
امام دهم حضرت هادی(ع) در سال 254 هجری در سامرا در خانهای که تنها فقط فرزندش امام حسن عسگری(ع) بر بالین او بود به وسیله زهر از سوی معتز عباسی مسموم گردید و به شهادت رسید و در همان خانهای که در آن بیست سال زندانی و تحت نظر بود، سرانجام به خاک سپرده شد.
ایشان دریکی از فرمایشاتشان که نشانگر توجه ایشان به اعتماد به برادر دینی است میفرمایند:
هر گاه به برادرت اعتماد کردی به جای مدح و ثنا در ظاهر، نیت خودت را (در باطن) نیکو کن.
در زمینه سبک معاشرت و زندگی آن حضرت به نقل از یکی خادمان آن حضرت نوشته اند که میگفت:
زمانی که یکی از ما غذا میخورد، امام هادی(ع) کسی از ما را به سخن گفتن و حرف زدن وادار نمیکرد تا از غذا خوردن فراغت یابد.
و همچنین روایت دیگری از ایشان نقل شده است که فرمودند:
از کسی که رابطهات را با او گسستهای، صفا و صمیمیت مخواه و از کسی به او وفا نکردهای وفا طلب مکن.