به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، نشست «آشنایی با پژوهشهای عهدینی و کاربرد آن در مطالعات قرآنپژوهی» عصر امروز دوشنبه، 7 اردیبهشت با سخنرانی احمد پاکتچی در محل دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد.
احمد پاکتچی، مدیر گروه قرآن و حدیث دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق(ع)، گفت: حوزههای مطالعات عهدینی که میتوانند به علوم قرآن جذب شوند، دو حوزه مطالعه تطبیقی متون مقدس و روشهای تفسیری را شامل میشوند، از آنجا که روشهای تفسیری یا هرمنوتیک کتاب مقدس بحث مستقلی است و زمان زیادی را میطلبد، من تنها به مطالعات تطبیقی کتب مقدس خواهم پرداخت.
پاکتچی تصریح کرد: در این خصوص رویکرد منفی ایدئولوژیکی در قرن 17 و 18 و در غرب مطرح بوده است، «آبراهام گانگر» در سال 1833 در کتاب «محمد از یهودیت چه چیزهایی را بر گرفته است» در پی آن بوده است که با بیان مشترکات کتاب مقدس و قرآن، این مسائل را به عنوان وامگیری در نظر گرفته و برای پیامبر اسلام منشأ وحیانی قائل نباشد.
وی ادامه داد: در سال 1933، «سیدرسکی» کتاب «ریشههای افسانههای مسلمانان و زندگی پیامبران در قرآن» را منتشر میکند که در آن معتقد است قصص قرآنی ریشه در عهدین دارد، همچنین «اشپنگلر» در کتاب «نقلیات عهدینی قرآن» به صراحت به بیان همین مسئله پرداخته است. با مطالعه برخی از این اشتراکات خواهیم دید که برخی از مسائل مطروحه قرآن تفاوتهای اساسی با عهدین دارد و نمیتوان از وام گرفتن و نقل این مشترکات سخن به میان آورد.
استاد دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد: ما نصف حرف این افراد را قبول داریم و برایمان چیز عجیبی نیست زیرا معتقد هستیم که عهدین نیز ریشه وحیانی دارند، اما در خصوص بقیه ادعای این افراد ما مخالفیم، زیرا معتقد هستیم که قرآن، ریشه وحیانی دارد.
وی ادامه داد: البته باید گفت ایشان زحمات بسیاری کشیده و مشابهات عهدین و قرآن را کشف کرده و در اختیار ما قرار دادهاند و ما میتوانیم در یک مطالعه تطبیقی از این ماده اولیه استفاده کنیم.
پاکتچی افزود: قرآن در آیه «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ: و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.» (انبیا، 105) به بیان همین مسئله پرداخته است. این آیه با همین مضمون در مزامیر داوود که از عهد عتیق است، آمده ولی به جای صالحون از صادقون استفاده کرده است که خود این مسئله میتواند یک موضوع پژوهش میباشد.
وی گفت: با توجه به تاکیدات قرآنی در خصوص اینکه عهدین وحیانی هستند، سخت نخواهد بود که مسلمانان به الهی بودن این مسئله باور داشته باشند، اما مسئلهای که وجود دارد، عدم اعتقاد به اصیل دانستن کل تلمود با ادبیات روایی و مدراش با رویکرد تفسیری در عهد عتیق از سوی مسلمین است. باید گفت این اعتقاد درست نیست، زیرا این دو بخش به اضافه آثار غیر اصیل مسیحیان و یهودیان کاملا نمیتواند جعلی باشد و بخشی از این مضامین در قرآن آمده است. بشارت به پیامبر اسلام در همین بخش از متون یهودی و مسیحی آمده است.
پاکتچی ادامه داد: برای نمونه مجموعه مکالمات میان خداوند و فرشتگان به هنگام خلقت انسان در عهدین نیامده، ولی در این متون آمده است در حالی که در این بخش پیش از ظهور اسلام آمده و سپس در قرآن نیز ما شاهد این مکالمات هستیم، پس نمیتوان حکم به جعلی دانستن دیگر منابع ماند تلمود، مدارش و ... داد. ما میتوانیم لیستی از مطالعات تطبیقی میان قرآن با عهد قدیم، جدید، آپوکریفها (متون غیر رسمی)، تلمود، مدارش و نوشتههای پدران کلیسا داشته باشیم.
این استاد دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد: ضرورت مطالعات عهدین در دو چیز نهفته است، از یک سو ما امروزه در دنیای بسیار کوچکی زندگی میکنیم و برای رسیدن به یک گفتوگوی بین دینی نیازمند آگاهی از عهدین هستیم. از سوی دیگر مسئله مهمتر این است که مطالعات، معنای قرآن را برای ما روشنتر میکند و میتوان به عنوان ابزاری تفسیری از مطالعه عهدین استفاده کرد.
وی با بیان اینکه روشن شدن معانی قرآن توسط مطالعه عهدین میتواند در سه سطح مفاهیم، گزارهها و مضامین صورت گیرد، گفت: به عنوان نمونه در آیهای که نقل شد میتوان دقیقا به همان مضمون در مزامیر داوود برخورد تنها با این اختلاف که به جای صالحین، صادقین آمده است.
این استاد دانشگاه امام صادق(ع) ادامه داد: در آیه 143 سوره نساء نیز ما شاهد اطلاق کلام و تکلیم به حضرت موسی هستیم، تکلیم و کلام به ادبیات روزمره و یا عادی تعلق ندارد؛ از سوی دیگر میبینیم که در عهدین این مسئله با لغاتی به معنای عادی و روزمره به معنای گفتن و خطاب آمده است و این نشاندهنده نوع متفاوتی از توصیف ارتباط حضرت موسی(ع) با خداست، از این رو این مسئله نیز میتواند موضوع پژوهشی قرآنی باشد.
وی افزود: در خصوص داستان به آتش انداختن حضرت ابراهیم(ع) هم همین مسئله وجود دارد. در بررسیهای انجام شده ملاحظه گردید که علاوه بر ذکر این داستان در عهدین آتشی که در قرآن وجود دارد با دو صفت سلام و برد توصیف شده است؛ در حالی که تنها در کتاب «بت همدراش» این دو صفت عینا مانند قرآن آمده است.
پاکتچی تصریح کرد: از سوی دیگر گاهی دو مفهوم مجزا در قرآن در عهدین با یک مفهوم آمده و یا دو مفهوم عهدینی در قرآن تجمیع شده است. در این جا نیز میتوان به مطالعه پژوهشی دست زد. برای نمونه در آیه «یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ: اى داوود ما تو را در زمین خلیفه [و جانشین] گردانیدیم پس میان مردم به حق داورى کن.» (ص/2) در اینجا تفاسیر در مورد خلیفه بیانهای مختلفی بیان کردهاند، بخشی داوود را خلیفه خدا عنوان کردهاند، برخی خلیفه جانداران و برخی خلیفه جنیان و نسناسی دانستهاند که قبل از انسان زندگی میکرده است. طی دویست سال گذشته سیدجمالالدین اسدآبادی کوشش کرده است تا نوعی انسانشناسی را بر مبنای این آیه تاسیس کند.
وی گفت: ما در سفر پیدایش باب اول آیه 26 میخوانیم: انسان را به صورت ما و موافق و شبیه ما بسازید تا بر ماهیان در دریاها، تمامی زمین و حشراتی که بر روی زمین میخزند حکومت کند. در اینجا آدم دارای دو صفت است؛ یعنی شباهت به خداوند و نیز حکومت بر زمین و این در حالی است که در قرآن تنها خلیفه آمده است و میتوان با توجه به مضامین مورد اشاره در عهدین به معنای روشنتری از خلیفه در قرآن پی برد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در مسئله آفرینش انسان در قرآن تنها شیطان به انسان سجده نمیکند، همین مسئله در عهدین به صورت متفاوتی مطرح شده است و این نیز میتواند موضوعی برای پژوهش باشد.
پاکتچی در پایان گفت: توصیه من این است که در مطالعه عهدین به زبانهای اصلی رجوع شود زیرا در ترجمههای عربی، انگلیسی و فارسی برخی از مضامین غیر قابل مقایسه است؛ برای مثال بشارت به ظهور پیامبر اکرم(ص) با استفاده از ترجمههای فارسی غیر قابل انجام است.