کد خبر: 3290814
تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۳
سید افشید فاطمی‌نظر:

تجلی هنر ایرانی در ساخت قرآن‌ فاخر مطلا/ با حمایت سفارشی مخالفم

گروه هنر: موضعی منفی در مورد تولید قرآن‌های گرانقیمت با استفاده از مواد پرهزینه‌ای همچون طلا وجود دارد و آن را نوعی هنر تجملاتی قلمداد می‌کنند، در حالی که به نظر می‌رسد در کنار تولید قرآن‌های ارزان که صرفاً برای قرائت عرضه می‌شوند، تولید این شکل از قرآن، هنر ایرانی را متجلی کرده و به رخ جهانیان می‌کشد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، سیدافشید فاطمی‌نظر، مدیر انتشارات جام زرین از جمله فعالان قرآنی دغدغه‌مند است که به اتفاق گروهی از هنرمندان خوشنویس و خطاط قرآنی موفق به تولید نخستین قرآن مطلای جهان شده است؛ قرآنی که پاییز سال گذشته ابتدا در برج آزادی با حضور حجت‌الاسلام و المسلمین محمدرضا حشمتی، معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رونمایی شد و پس از آن در حضور آیت‌الله جوادی آملی در بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء مجدد مورد رونمایی قرار گرفت و به موزه آیت‌الله سیستانی اهدا شد.
به این بهانه با فاطمی‌نظر، گفت‌و‌گویی در مورد ویژگی‌های این قرآن و دلایل پدیدآوردن آن ترتیب داده شده است که در ادامه می خوانید:  
- در مورد قرآن مطلایی که شما تولید آن را عهده‌دار بودید توضیح دهید و اینکه این مصحف در کجا رونمایی شد؟
پیش از پاسخ به این پرسش باید بگویم که معاونت قرآن و عترت وزارت ارشاد از من گلایه‌مند بود که در جایی مصاحبه کرده‌ و ابراز داشته‌ام که برخلاف ادعایی که در مورد مطلا بودن این قرآن داشتم، این قرآن از طلا نیست که وقتی جویا شدم در کمال ناباوری با این تیتر خبری در خبرگزاری ایکنا مواجه شدم که تصور می‌کنم سوءتفاهمی ایجاد شده و به این خاطر همین جا آن را اصلاح می‌کنم که این قرآن مطلاست و یک بار در برج آزادی با حضور حجت‌الاسلام حشمتی و یک بار در نمایشگاه مطبوعات و یک بار هم در محضر آیت‌الله جوادی آملی مورد رونمایی قرار گرفت؛ در قم هم آن را به موزه آیت‌الله سیستانی اهدا کردیم.
- در مورد ویژگی‌های قرآنی که آن را تولید کردید توضیح دهید. تصور می‌کنم توضیح در مورد ویژگی‌های این قرآن از زبان پدیدآورنده آن بسیاری از حواشی ناخواسته به وجود آمده پیرامون آن را خاتمه خواهد داد.
قرآنی که ما آن را تولید کردیم مرقع مطلاست و روی 60 برگ برنجی تمام آیات قرآن حک شده است. اندازه هر یک از برگ‌های آن نیز 24 در 32 سانتیمتر است و ابتدا با توجه به اینکه کشورهای عربی شرایط بهتری از نظر تجهیزات موزه‌ای دارند خواستیم آن را به یکی از این کشورها منتقل کنیم که خوشبختانه این زمینه در ایران فراهم شد؛ هر جزء قرآن روی دو صفحه حکاکی شده است و تکنیکی هم که در آن به کار رفته شوریده‌کاری نام دارد که بین زرگرها تکنیک مرسومی است به شکلی که خوشنویسی در آن به شکل براق و مات به انجام می‌رسد. پس از اتمام خوشنویسی ما آن را به شیوه آبکاری مطلا کردیم که ضخامت آبکاری طلای روی خطوط 50 میکرون است که آزمایشگاه کنترل کیفی نیز این ضخامت را تأیید کرده است، هر چند که این موضوع چندان اهمیتی برای ما که پدیدآورنده آن هستیم ندارد و صرف این نکته که نتیجه کار یک اثر هنری و مفهومی اسلامی است کفایت می‌کند.


مرقع ویژگی‌های خیلی خاصی دارد و در فرم کتاب‌آرایی سنتی ایرانی به کار می‌رود؛ یکی از ویژگی‌های این فرم آن است که هر کسی می‌تواند به سلیقه‌ خودش آن را بر روی هر سطحی بچیند؛ در مورد این قرآن باید بگویم که این اثر غیرقابل تغییر است، لولاهایی که دارد، صحافی که در آن به کار رفته، چفتی که دارد و حکاکی که شده است و بعد روکش طلای به کار رفته روی آن، اثر را صدها سال بدون تغییر نگاه خواهد داشت، اصلاً قرآن را از آن جهت مطلا کردیم که طلا واکنش‌پذیر در برابر اکسیداسیون نیست و اگر صفحات این قرآن برنج باقی می‌ماند پس از مدتی رنگ آن تغییر می‌کرد.
کاری که ما در زمینه تولید این قرآن مطلا به انجام رساندیم الهام گرفته شده و گرته‌برداری از یک حدیث نبوی و آیه شریفه و «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ» است و اگر شما عکس قرآن را ببینید فرم آن تشبیه به یک ریسمان است که به طول 9 متر باز می‌شود، ولی وقتی بسته شد طول آن بسیار کوتاه و در هم فشرده می‌شود.
- مدت زمانی که صرف خلق این اثر شد، چقدر بوده است؟ نظارت و حمایت خاصی از سوی نهادها و سازما‌ن‌های قرآنی صورت گرفت؟
خوشنویسی آن یک ماه طول کشید، از ابتدا تا انتهای ماه رمضان پارسال؛ شخصاً کار طراحی و آماده‌سازی صفحات را به انجام رساندم و پس از خوشنویسی نیز طلا‌کاری آن به عهده خود من بود، با این وجود یک پروسه‌ دو ماهه نیز قبل از آن وقت، برای آماده‌سازی و طراحی صرف شد.
روند اجرایی این اثر بدون حمایت فرد و یا سازمان خاصی بود؛ چرا که اساساً نیازی به حمایت مادی نداشتیم البته حمایت‌های معنوی دوستان در حین کار و پس از آن بی‌وقفه ادامه داشت، تشویق‌های که انجام دادند، به نظر من حمایت‌های معنوی را از این اثر و این‌که آن را خیلی دوست داشتند موجب شد تا این اثر هرچه زودتر به اتمام برسد و من خیلی خوشحال شدم که این کار انجام شد و تشویق شدم که کارهای دیگری را انجام بدهم و کارهای بعدی را با فرم‌های دیگر به انجام خواهم رساند.


اما در مورد نظارت، لزومی برای این کار نمی‌بینم و احساس نکردم که این کار باید انجام شود، اگر لازم بود این کار را می‌کردیم، ما قرآنی برای انتشارات جام‌زرین طراحی کرده بودیم که نفیس بود و تنها سازمان دارالقرآن الکریم باید بر صحت عبارات قرآنی که چاپ کردیم نظارت کند که این قرآن ارائه شد و مورد تأیید قرار گرفت، آثار هنری قاعدتاً باید فراتر از قانون، بخشنامه‌ها و فراتر از بقیه‌ای مواردی باشد که با تعویض دولت‌ها تغییر می‌کنند و اثر هنری باید تأثیر خود را در جامعه بگذارد.
- البته منظور از نظارت، نظام‌مند و هدفمند کردن مجموعه فعالیت‌هایی است که منجر به تولید این شکل از قرآن می‌شود، اینکه چرا اصولاً باید چنین قرآن‌هایی تولید شود که در بدو امر جنبه تجملاتی دارد و صرفاً کاربرد آنها موزه‌ای و تزئینی است، آیا حضور معاون قرآن و عترت وزارت ارشاد و آیات عظام در رونمایی از این قرآن‌ها تأیید این رویه است؟
یعنی شما می‌گویید که تولید چنین قرآن‌هایی نوعی دامن زدن به هنر تجملاتی است، اما من نظر دیگری دارم. شکلی از تولید و چاپ قرآن وجود دارد که سهل‌الوصول‌ترین آنهاست و با خط درشت برای خوانش بهتر و راحت‌تر چاپ می‌شود و روی کاغذهایی ارزان که قیمت تمام شده هدیه آن چندان گران تمام نشود، اما بگذارید میان تولید انبوه قرآن‌هایی با این شیوه با کاری که من و عده قلیلی از دوستان به انجام می‌رسانیم تفاوتی وجود داشته باشد، پرداختن به تولید قرآن به این شیوه فاخر موجب نوعی شکوه و جلال در هنر ایرانی که به خدمت قرآن درآمده است می‌شود، پس اجازه بدهید واژه تجملاتی بودن این قرآن‌ها را نپذیرم.
شیوه و روش کاری ما در حقیقت پیروی از مشی هنرمندان سلف خودمان است؛ احمد نیریزی و مذهبینی که کارهای بزرگی در زمینه کتابت و صفحه‌آرایی قرآن به انجام رساندند و البته اکنون پس از سال‌ها شاهد هستیم که کار آنها همچنان ماندگار بر جای مانده است.


اتفاقاً من اعتقاد دارم اگر بستر و شرایط برای تولید چنین آثاری بیشتر از این شرایطی که اکنون مهیاست وجود داشته باشد می‌توان به تولید هرچه کمی آثار امیدوار بود و این جرئت وجود داشته باشد که بتوان از این آثار کاربردی‌تر از این استفاده کرد و آنها از خزانه موزه‌ها خارج شود، مگر ما از آثار معماری تمدن اسلامی، کاشی‌کاری مساجد و نظایر آن علاوه بر آنکه به آنها فخر می‌فروشیم استفاده نمی‌کنیم؟ تاکنون آثار بی‌شماری ملهم از این آثار فاخر معماری بازتولید شده‌اند و باید در زمینه کتابت قرآن نیز این شیوه رایج شود.
- به هر حال این موضوع را قبول دارید که شاید بسیاری از علاقه‌مندان به چنین فعالیت‌هایی در زمینه هنر قرآنی همچون شما و سایر دوستان فعال، تمکن مالی که بتوانند از عده تهیه مواد اولیه و گرانقیمت برای تولید این آثار برآیند نداشته باشند؟ یعنی به هر حال فراگیری این هنر نیاز به حمایت دولتی و دستگاه‌های اجرایی دارد.
صرف حمایت آن هم در مقاطعی شاید کارساز باشد، اما اگر این روند به سفارش کار ختم شود، نه؛ قبول ندارم و حس می‌کنم که کار خراب شود، حتی در مورد تولید قرآن‌هایی که از نظر قیمت تمام شده نازل هستند هم باید این امر صورت گیرد و حمایت بدون سفارش و فرمایشی باشد و حمایت‌های مادی دولتی صرفاً به یارانه کاغذ و موارد حمایت مشابه خلاصه شود.
اما در مورد تولید آثار فاخر قرآنی همچون قرآن‌های مطلا که من و برخی از دوستان آن را به انجام می‌رسانیم باید بگویم که اگر حمایتی صورت نگیرد بهتر است. البته قصد جسارت ندارم، اما تصور می‌کنم دلیل هم این باشد که گروهی از دوستان با رواج چنین فضایی که حمایت سفارشی از تولیدات فاخر قرآنی به عمل آید با انگیزه‌های اقتصادی و مالی پای در میدان گذارند و این شیوه ابتکاری در زمینه تولید قرآن‌های فاخر از کیفیت مطلوبی برخوردار نباشد.

captcha