به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در هفتههای اخیر، صفحات اخبار رسانهها، خبر از دو مورد خودکشی دانشجویان دادند، خبری که مشابه آن هراز چندگاهی تکرار میشود. برای اطلاع و بررسی عواملی که ممکن است قشر دانشجو را با آسیبهایی این چنینی مواجه کند، به سراغ سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران رفتیم و در این خصوص گفتگویی داشتیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا: بهعنوان یک مددکار اجتماعی مهمترین عوامل اینگونه خودکشیها را چه چیزی میدانید؟
نکته اول اینکه معمولاً نرخ خودکشی در دانشجویان خیلی بالا نیست. دوم اینکه چند عامل نقش دارد؛ یکی از آنها میتواند شکست در تحصیل باشد. گهگاهی هم شکست در عشق میتواند نقش داشته باشد. وجه مشخصه همه اینها اختلال روانی و افسردگی است که باعث میشود اقدام به این کار کنند. گاهی مواقع هم اعتراض؛ اعتراض به شرایطی که در آن قرار گرفتهاند. حال عامل این اعتراض میتواند ناشی از محیط بیرون از دانشگاه و یا داخل دانشگاه باشد.
بخشی از آن به نداشتن مهارت تصمیمگیری برمیگردد که عام است و فرقی بین دانشجو و غیر دانشجو ندارد. اما واقعیت این است که موضوع خودکشی در جامعه دانشگاهی اینقدر موضوع حادی نیست. دانشجو هم فردی است که در این محیط زندگی میکند و طبیعتاً تحت تأثیر عوامل مختلفی است و فشارهای متعددی را تحمل میکند. افرادی که توان مدیریت رفتارشان را در شرایط بحرانی ندارند ممکن است راههای دیگری را برای حل مشکلشان بیایند، به اصطلاح حل مشکل چون خودکشی حل مشکل نیست.
وجه مشخصه همه اینها فقدان یا ضعف مهارت ارتباطی، حل مسئله و کنترل خشم است. این موارد در این افراد مشهودتر از دیگران است. خیلی از عواملی که باعث میشود یک فرد اقدام به خودکشی کند ممکن است برای افراد دیگری هم وجود داشته باشد و در حقیقت عوامل حادتری را تحمل کرده باشند یا در شرایط حادتری قرار گرفته باشند؛ اما اقدام به خودکشی نمیکنند، چون مهارت حل مسئله و مهارت تصمیمگیری را دارند. چون هیچ کس نیست که در زندگیاش مشکل نداشته باشد، شدت و ضعف دارد، نوع مشکلات فرق میکند؛ لذا افرادی که آن مهارتها را دارند کمتر دچار آسیب خودکشی میشوند و اقدام به خودکشی خواهند کرد.
ایکنا: آیا وجود چنین پدیدههایی برای محیط های دانشگاهی که باید اهل فکر باشند، قابل توجیه است؟
قبول داریم که این انتظار نمیرود ولی به منزله این نیست که کاملاً وجود نداشته باشد. آدم با سواد هم معتاد میشود. ممکن است کسی مسئول هم باشد ولی معتاد شود؛ لذا هیچ کس مصون از هیچ آسیب اجتماعی نیست. دانشجو هم همین گونه است؛ لذا وقتی بررسی میکنیم نرخ خودکشی واقعاً میان دانشجویان اینقدر بالا نیست که بهعنوان یک بحران یا معضل از آن یاد کنیم. اما فراموش نکنیم که دانشجو هم در همین محیط اجتماعی زندگی میکند، همین شرایط اجتماعی و خانوادگی روی دانشجو هم تأثیر میگذارد. این گونه نیست که همه عوامل مؤثر در خودکشی در فردی که دانشجو است الزاماً در محیط دانشگاه و یا اگر خوابگاهی باشد الزاماً در محیط خوابگاه در واقع باعث بروز خودکشی شود.
ایکنا: آیا آماری از این مسئله وجود دارد؟
در سالنامه آماری پزشکی قانونی هست ولی واقعاً نرخ آن اینقدر قابل توجه نیست.
ایکنا: بیشتر دانشجویان چه رشتههایی دست به خودکشی میزنند؟
رشتههای مختلفی هستند اما بعضی از شغلها نه در مورد دانشجویان، بهطور عام در مورد رشتههای دندانپزشکی شنیدهام بیشتر است. بررسی نشده که دلیل آن چه چیزی میتواند باشد. اما در برخی از همایشهایی که بودهام کار علمی که انجام میدادیم گزارشها حاکی از آن بود که خودکشی میان دندانپزشکان به مراتب بالاست.
ایکنا: در محیط های دانشگاهی چگونه میشود دانشجویی که مشکل روحی دارد را بشناسیم و قبل از اینکه به این فکر بیفتد به او کمک کنیم؟
مراکز مشاوره که در دانشگاهها فعال هستند. اکثر دانشگاهها مراکز مشاوره را دارند. آنجا بهترین زمینه برای شناسایی و ارائه خدمات به این افراد است. گاهی مواقع شناسایی توسط اطرافیان و معرفی به متخصصان روانشناسی، مشاوران، مددکاران اجتماعی و در صورت لزوم روانپزشکان کارساز خواهد بود.
وزارت علوم یک دفتر مشاوره سازمان امور دانشجویی دارد. اکثر دانشگاههای بزرگ مراکز مشاوره فعالی دارند. وزارت بهداشت و دانشگاه آزاد هم دارند.
ایکنا: دانشجویان شهرهای مختلف ممکن است با هم تفاوت داشته باشند آیا ارائه یک راهکار برای همهشان مفید خواهد بود؟
نه، بدون شک در ارائه برنامههای پیشگیری چند تا مؤلفه را باید در نظر داشته باشیم. یکی از آنها شرایط فرهنگی است. دیگری مورد سن آنها است که ما چه روشی انتخاب کنیم. مورد دیگر جنس و تحصیلات و مذهبشان است. شرایط فرهنگی بسیار بسیار در این حوزه تأثیرگذار است و اینکه اصلاً در خانوادهشان سابقه دارند یا نداشتند. اگر میخواهیم برنامه پیشگیری ارائه کنیم باید مبتنی بر شواهد باشد، طبیعتاً شرایط فرهنگی یکی از چیزهایی است که در برنامههای پیشگیرانه باید لحاظ شود. همان گونه که سن و تحصیلات تأثیرگذار است.
برای کودک بازی بهتر است یا سخنرانی؟ طبیعتا بازی برای او مناسبتر است. اما اگر فرد بزرگسال باشد، با سواد هم باشد شاید کارگاه آموزشی جذابیت بیشتری از بازی برای او داشته باشد. مخاطبشناسی از این نظر در برنامههای پیشگیرانه مهم است. دوره این گذشته است که با توجه به آموزههای اجتماعی و فرهنگی بیاییم و یک برنامه ثابت بنویسیم و بگوییم همه جا همین برنامه پیشگیری ارائه شود. معمولاً خودکشی در سنین پایینتر یعنی جوانی است.
ایکنا: آموزشهای قرآنی در دانشگاهها چقدر میتواند بازدارنده باشند و اصلاً دانشگاهها چقدر آن را جدی میگیرند؟
اینکه چقدر جدی میگیرند نمیدانم ولی این را می دانم که هیچ موقع حوزه اجتماعی ـ فرهنگی در عمل جدی گرفته نشده است، اما ممکن است حرفهای خیلی زیادی گفته شده باشد.
بدون شک برنامههای آموزشی که مبتنی بر نیازسنجی و اولویتبندی عوامل باشد در هر محیطی میتواند تأثیرگذار باشد. مخاطب ما دانشجوست و برنامههای پیشگیری باید مبتنی بر نیازسنجی در جامعه دانشجویی باشد آن وقت اگر روش انتخاب شود، کیفیت اطلاعات خوب باشد، استمرار اطلاعات داشته باشد، طبیعتاً میتواند تأثیرگذار باشد.
ایکنا: آموزشهای قرآنی را چقدر مفید میدانید؟
بدون شک تقویت و درونی شدن باورهای دینی یکی از مؤلفههای تأثیرگذار بر کاهش صدمات روانی و اجتماعی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانشجویان است.