به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، علی بیگدلی، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی در چهارمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، گفت: از زمانی که پیامبر اکرم (ص) یثرب را به مدینةالنبی تبدیل و این شهر مقام پایتختی اسلام را به عهده گرفت، زمینه شکلگیری تمدن اسلامی فراهم آمد.
وی ادامه داد: پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) خلفای راشدین بیشترین تلاششان در جهت ادامه سنت نبوی بود، گرچه در زمان خلیفه دوم کشورگشاییهایی نیز صورت گرفت. اما امویان به جهانگیری پرداختند، تا این که به همت عنصر ایرانی سرنگون و دوران خلافت عباسی از اوایل قرن دوم شروع شد.
استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: عباسیان از یک سو به منظور جلال و جبروت بخشیدن بر خلافت خود در رقابت با امپراتوری بیزانس و از دیگر سو در جهت مقابله با ادیان یهودی و عیسوی و آیینهای غیر آسمانی ناچار بودند اسلام را مزین به قدرت استدلال در جهت اثبات حقانیت خود کنند.
وی ادامه داد: عباسیان که خود فاقد سوابق سیاسی، علمی و فلسفی بودند، برای تقویت بنیان اسلام، متوسل به دانشمندان ایرانی شدند. ابومسلم با قدرت نظامی آنان را بر سریر خلافت نشاند، برمکیان دستگاه دیوانی خلافت را پیریزی کردند و عبداله بن مقفع نخستین دانشمند ایرانی در دربار منصور بود که با ترجمه «منطق ارسطویی» باب فلسفه را به سوی دنیای اسلام گشود. وی شیوه حکومتداری را از میراث ساسانی در ساختار خلافت وارد کرد.
بیگدلی با بیان اینکه منصور پس از قتل مقفع، نهضت تمدنسازی اسلامی را آغاز کرد، گفت: از دوره هارونالرشید نهضت ترجمه متون علمی - فلسفی و تأسیس بیتالحکمه آغاز شد. در این دوره الگوی پیشرفت تمدن اسلامی به یک الگوی جهانی تبدیل شد.
دستخوش سکون و درونگرایی شدن جهان اسلام
وی ادامه داد: در زمان مأمون که تربیت ایرانی داشت نیز جریان الگوسازی تمدن اسلامی ادامه یافت. از دوره متوکل به دلیل ورود عنصر ترک به دربار و تعارض میان سه عنصر ایرانی، عربی و ترک از یک سو و از دیگر سو به دلیل غلبه علمای متعصب اهل حدیث، باب تعقل مسدود و ابواب تعبد دینی و تکبر عربی گشوده شد و الگوی پیشرفت تمدن اسلامی به خاموشی گرایید.
بیگدلی با بیان اینکه در دنیای عرب حتی یک ابوعلی سینا و یک خوارزمی ظهور نکرد، گفت: تشکیل حکومتهای محلی ایرانی توسط طاهریان و به ویژه صفاریان و سامانیان از یک سو کشور ما را از سلطه عنصر عرب رها کردند و از سوی دیگر گشایش فضای آزاد اندیشهورزی موجب احیای علم و فلسفه در ایران عصر سامانیان شد.
وی ادامه داد: از این پس الگوی پیشرفت تمدن اسلامی تحت سلطه عنصر عرب جای خود را به دوران الگوسازی تمدن ایرانی اسلامی داد و این همان تمدنی است که اروپا را از خواب بیدار کرد تا آنجا که پل والری، شرقشناس مشهور فرانسوی میگوید، غرب، شرق را با زرتشت و اسلام را با ایران شناخت.
بیگدلی تصریح کرد: میتوان نتیجه گرفت با وجود عنصر ترک در دستگاه خلافت و با غلبه فقهای اهل حدیث در دوره متوکّل و سلطه غلامان ترک بر دربار امرای ساسان سامانی، الگوی پیشرفت تمدن اسلامی و همچنین الگوی پیشرفت تمدن ایرانی اسلامی راه زوال در پیش گرفت و ابواب علم و فلسفه به سمت و سوی جوامع اسلامی، به ویژه ایران بسته شد.
وی ادامه داد: طی جنگهای صلیبی که در اواخر دوره سلجوقیان رخ داد، بقایای آثار و منابع علمی - فلسفی علمای ایران و اسلام از تطاول دشمنان نادان در امان مانده بود، به اروپای غربی برده شد و پس از ترجمه به زبان لاتین و تدریس در دانشگاهها، جمعیتی از روشنفکران به نام «اومانیستها» با اتکای به ترجمه همین متون، جامعه قرون وسطایی را که به دلیل تعصب کاتولیک، غالباً از فهم و درک علم و فلسفه محروم بود، از خواب بیدار کرد و ثانیاً منابع اسلامی ایرانی محکمترین سنگ بنای تمدن رنسانسی را فراهم آورد.
بیگدلی تصریح کرد: پس از به خاموشی گراییدن علم و فلسفه در ایران، زمینه حمله مغول فراهم شده و چندی بعد ترکان عثمانی نیز بر امپراتوری روم شرقی که میراثدار بلافصل تمدن یونانی بود، تسلط پیدا کردند. بسیاری از علمای بیزانس نیز به اروپا مهاجرت کردند. کریستف کلمب نیز در سال 1492 آمریکا را کشف کرد.
وی در پایان گفت: بنابراین دو جهان جدید به سوی اروپای غربی روانه شد، علم و فلسفه از شرق و اقتصاد از آمریکا. همین دو حادثه اروپای غربی را به الگوی پیشرفت و توسعه در سطح جهان تبدیل کرد. در حالی جهان اسلام که خود سازنده الگوی پیشرفت بود، دستخوش سکون و درونگرایی قرار گرفت و اسیر جنگهای قومی و آیینی شد.