به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) عبدالکاظم صادقا، هنرمند پیشکسوت خوشنویس و کاتب قرآن است که تاکنون 4 بار قرآن را کتابت کرده و اکنون در حال کتابت قرآن برای بار پنجم در دارالکتابه مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران است. با وی در زمینه ویژگیهای خوشنویسی و کتابت قرآن گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
- خاستگاه خطوط اسلامی کجاست؟ نخستین واضع خط برای کتابت قرآن چه کسی بوده است؟
بیشک بغداد پایتخت کشور عراق مهد خطوط اسلامی بوده است که خطی موسوم به خط کوفی ابتدا در اینجا موجود بوده اما با تغییر مقر حکومت اسلامی به کوفه در زمان حضرت علی(ع) این خط به خط کوفی شهره شد، خط کوفی با وجود ویژگیهایی که داراست، اما دارای اشکالاتی از نظر بزرگی رسمالخط که با نگارش دو کلمه آن یک سطر پر میشود و یا بدون نقطه بودن آن، خشک است و بدون انعطاف لازم بوده که چشم را خسته میکند. مطمئناً بیشترین سفارشها در زمینه کاربرد خط در کتابت قرآن و اینکه باید شکل و فرم رسمالخط آن چگونه باشد در تاریخ اسلام از جانب حضرت علی(ع) صادر و به ثبت رسیده است.
- خط کوفی از چه زمانی وارد ایران شد و آیا تأثیری بر رسمالخط ایرانی داشت؟
در زمان کشورگشایی عمر خطاب خط کوفی وارد ایران شد، عمر البته با نام اسلام اقدام به گسترش قلمرو اسلامی کرد، هر چند که تنها نامی از اسلام را یدک میکشید و بسیاری از مظاهر اسلام ناب دچار تحریف شده بود، زمانی که اسلام به ایران ورود شد این کشور صاحب تمدنی غنی بود. اساساً اسلام از نظر علمی و ایدئولوژی توسط دانشمندان ایرانی ترویج و نضج پیدا کرد، به هر حال ایرانیان تحت تأثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفتند، همان گونه که سلمان فارسی نیز وجود خود را فدای شریعت نبوی(ص) کرده بود؛ با ظهور اسلام در ایران خط کوفی نیز وارد این سرزمین شد و رسمالخط رایج ایرانی از بین رفت، خطی که در نگارش اوستا و گاتهای زرتشتی به کار میرفت؛ ایرانیان از این به بعد حق نداشتند که به خط دیگری مقاصد خود را کتابت کنند.
- این وضعیت تا چه زمانی ادامه داشت؟
تا قرن سوم هجری که شخصی به نام ابنمقله که اهلیت او سرزمین بیضای فارس بود و در مرکز خلافت خلفای عباسی خدمت میکرد، خطی موسوم به خط نسخ را ابداع کرد، تا پیش از ابداع خط نسخ علاوه بر خط کوفی خطوط ششگانه ایرانی نیز رواج داشت؛ همچون ثلث و ریحان که آن خط را محقق نیز میگفتند؛ خط نسخ را از این جهت نسخ مینامند که با ابداعش تمامی رسمالخطهای پیشین خود را منسوخ کرد؛ البته سرنوشت شومی در انتظار ابنمقله بود و به جهت بدعتی که به وجود آورده بود با وجود آنکه وزیر دربار عباسی بود، دستش را قطع کردند، زبانش را بریدند و پس از کشته شدنش تا سه مرتبه قبر او را نبش کرده و جنازهاش را مجدد دفن کردند. به فاصله صد سال پس از ابنمقله، شخصی با نام علی بن هلال کار او را تمام کرد و قرآن ناقصی را که ابنمقله با استفاده از خط نسخ کتابت کرده بود تکمیل کرد.
- خط نسخ همچنان نیز در کتابت قرآن فراگیر است، دلیل این امر چیست؟
خط نسخ نه فقط در کتابت قرآن که خط رایج در نگارش، چاپ و نشر اغلب کتابهاست، حتی خطی که اکنون در مطالب روزنامهها نیز با آن مواجه هستیم نوعی خط نسخ است که البته انواع گوناگون پیدا کرده؛ دلیل این فراگیری هم آن است که نسخ سهل و ممتنع بوده و راحت خوانده میشود و لذا تاکنون هیچ خطی نتوانسته جای آن را بگیرد.
- خط عثمانطه چطور؟ آیا این خط به نسبت خط نسخ خواناتر نیست؟
بگذارید مطلبی را با شما در میان بگذارم، واردکننده خط عثمانطه به ایران من بودم، چند سال پیش از وقوع انقلاب اسلامی، تصور کردم این خط به لحاظ رسمالاملاء خیلی جذاب باشد و راحتتر بتوان آن را خواند، منتهی از آنجا که مسئولان در ایران چندان اطلاعی در رابطه با خط ندارند، لذا با اعمال نظراتی عثمان طه را مجاب کردند که تغییراتی در اصل خط بدهد، این اتفاق افتاد و مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی از آنجا که یکی از اهداف انقلاب نشر و اشاعه فرهنگ قرآنی و شیعی بود، با استفاده از خط عثمانطه، قرآن در شمارگان بسیار بالایی چاپ و منتشر شد. عربستان سعودی که از ترویج فرهنگ شیعی توسط حکومت ایران خوف داشت بدون اجازه عثمان طه که اصالتاً ملیت سوری داشت، اقدام به چاپ قرآن در طیف وسیعتری کرد، به شکلی که موجب اعتراض این خطاط شد و وقتی نتوانستند او را مجاب کنند، لذا در پی مذاکرهای قرارداد بیستساله با او بسته و امتیاز خطش را خریداری کردند، در نتیجه خط عثمان طه رسماً به نفع دولت عربستان مصادره شد.
- با رواج خط نسخ در زمینه کتابت قرآن، سرنوشت خط کوفی به کجا انجامید؟
در برههای خیلی تلاش شد که خط کوفی به اعتبار سابق خود باز گردد، اما به دلایلی از جمله مواردی که به آن اشاره شد همچون حجیم و غیرمنعطف بودن این خط، هیچ گاه احیاء نشد و بیشترین کاربرد آن تاکنون پرداختن به جنبههای تزئینی، نقاشی خط، طراحی لوگو و آرم بوده است.
- چیزی که به وضوح میتوان در قرآنهای منتشر شده ایرانی و خارجی دید این است که همه آنها در تعداد صفحات مشخص به چاپ میرسند و هر صفحه از اوراق قرآنی تعداد آیات مشخصی را در برمیگیرد، دلیل این امر چیست؟
بله، همه قرآنهایی که امروزه در ایران و سراسر دنیا به چاپ میرسند 604 صفحه را شامل میشوند، هر صفحه از آنها با آغاز یک آیه آغاز شده و با پایان یافتن یک آیه، خاتمه مییابند. این نوعی شیوه است که بیشتر به کار حفظ قرآن کمک میکند حتماً شاهد بودهاید که حافظان قرآن حتی شماره صفحات قرآن را نیز از حفظ هستند، با این وجود مشکلی که پرداختن به چنین شیوهای ایجاد میکند در زمینه کتابت قرآن است؛ چرا که ممکن است صفحهای از قرآن اصطلاحاً خلوتتر از صفحه دیگر باشد و مثلاً در صفحه دیگر شاهد حجم بیشتر واژگان باشیم که قدرت مانور کاتب را کم میکند و مجبور میشود کلمات را توی هم و اصطلاحاً فشرده نگارش کند که این تا اندازهای از زیبایی خوشنویسی قرآن میکاهد. البته با استفاده از فناوری روز و به کارگیری نرمافزارهای رایانهای شاهد هستیم که این معضل در حال رفع شدن است و چون چینش کلمات با استفاده از رایانه اتفاق میافتد، سطور دیگر آن فشردگی و توی هم رفتن واژگان را ندارند. تا پیش از این، کاتب قرآن برای جا شدن واژگان یک صفحه که در آن شاهد فشردگی کلمات بودیم مجبور بود از قلم ریزتری نسبت به کتابت سایر قرآن استفاده کند که این مسئله حتی در زمینه خط عثمانطه نیز مشهود بود، البته من شخصاً در کتابت جدید قرآن که پنجمین مرتبه آن است به دنبال راهکارهایی هستم تا به شکل دستی و بدون استفاده از نرمافزار کامپیوتری به این مشکل فائق آیم.
- پس دلیل این امر جلوگیری از تحریف نبوده است؟
نه، موضوع تحریف قرآن در شرایط کنونی منتفی است، هر چند که وهابیت قرآنی که تشیع در اختیار دارد را قبول ندارد و آن را تحریف شده میداند، اما طبق وعده قرآن، صاحب این مصحف شریف خود این معجزه الهی را از تحریف مصون خواهد داشت با این حال ما در زمینه کتابت قرآن به دو قاعده قائل هستیم؛ یکی رسمالاملاء است که تأکید دارد قرآن براساس نمونههای متقدم بدون کوچکترین دخل و تصرفی کتابت شود و دیگری رسمالمصحف است که مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی بیشتر تأکید بر آن دارد؛ یعنی حتی در زمینه اعرابگذاری نیز ما 40 درصد اعرابهایی را در کتابت حذف میکنیم؛ چرا که اصلاً نیازی به آنها نیست، این رسمالمصحف ماست که ممکن است ما را با کشوری همچون هندوستان متمایز کند، چرا که خط ایرانی منطبق با عربی است و نیازی نیست اعرابگذاری به شکل صد در صدی نیست.
- چه دلیلی دارد استادی همچون شما پس از کتابت 4 قرآن، برای پنجمین مرتبه متوالی دست به این کار بزند؟
صرف کشف و شهود تازه، اگر من این احساس را نکنم که پنجمین کتابت قرآن من با مرتبههای پیشین تفاوت ندارد دست به این کار نمیزنم همچنان که مدتهاست قرآن کتابت نکرده بودم و چند سالی است فقط مشق میکردم، من جدای از انس با قرآن و دریافت معانی آن، اشراف کامل به زبان عربی دارم و از آنجا که فارغالتحصیل دانشگاه الازهر مصر هستم با تفاسیر آن آشنایی کامل دارم، لذا در طول دوران کتابت، قرآن در حالات روحی و روانی من بیش از زمانی که قرآن کتابت نمیکنم اثر مثبت دارد. جالب است که هر چه پیش میروم بیشتر افسوس میخورم و افسرده میشود چرا که علاوه بر اینکه احساس میکنم زمان انس نزدیک من با قرآن در حال تمام شدن است، هر چه مینویسم تصور میکنم که تجربه بیشتری به دست آورده و صفحاتی که آنها را کتابت کردهام میتوانست بهتر از این باشد که اکنون است.
- طراحی فونتهای رایانهای که کتابت قرآن و سایر عبارات قرآنی و ادعیه را تسریع بخشیده است، چقدر هنر کتابت قرآن را تهدید میکند؟
رواج این فناوری تهدیدکننده اقتصاد کاتبان قرآن است، چرا که رجوع به آنها برای خلق آثار جدید در زمینه کتابت قرآن را خواهد کاست، اما نفس این اتفاق خوب است؛ چرا که به امر نشر و اشاعه فرهنگ قرآنی تسریع میبخشد منتهی با این شرط که همان طور که طراحی فونت براساس رسمالخط یکی از کاتبان به نام قرآنی بوده است. در زمینه استفاده از این فونتها و چینش کلمات در کنار هم نیز حتماً استاد و کارشناسی نیز باید بالای سر کار باشد که بر نحوه چینش نظارت کند و چنین نباشد که فردی که اشراف به هنر خط ندارد به صرف اینکه علوم نرمافزاری رایانه را میداند اقدام به نگارش قرآن کند.