به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، آخرین روز اردیبهشت بود که نهمین دوره همایش پژوهشهای قرآنی برگزار شد. همایشی که از زمان اعلام فراخوان دوماهه با حرفها و حدیثهایی روبهرو بود. یکی از اعضای هیئت علمی در علوم قرآنی که نخواست نامش فاش شود، اقدام به ارسال یادداشتی انتقادی در باب این همایش کرد ـ برای دیدن این یادداشت اینجا را کلیک کنید ـ که دانشگاه علوم و معارف قرآن نیز بهعنوان مسئول برگزارکننده همایش جوابیهای ـ جوابیه را در اینجا ببینید ـ در پاسخ به این عضو هیئت علمی منتشر کرد.
این عضو هیئت علمی اقدام به ارسال یادداشت دیگری برای رفع برخی از ابهامات مطرح شده برای درج در خبرگزاری ایکنا کرده است که مشروح آن در ادامه میآید:
«به نام خدا
بنده در تاریخ 5 خرداد 1394 یادداشتی را در نقد کیفیت مقاله رتبه اول همایش پژوهشهای قرآنی به خبرگزاری ایکنا ارسال کردم که با جوابیه تند و توهینآمیزی از دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم روبرو شد. من به هیچ وجه قصد پاسخ به آن جوابیه را نداشتم لیکن انتشار مصاحبه سرکار خانم دکتر خشوعی با خبرگزاری قرآنی مَن را بر آن داشت تا به ذکر چند نکته بپردازم:
1- تمامی دغدغه اینجانب از نوشتن یادداشت پیشین، نقد کیفیت داوریِ هیئت داوران و همچنین متولیان برگزاری همایش و ایجاد فضای نقد در جامعه علمی ـ قرآنی بوده و به هیچ روی قصد توهین به مؤلف محترم مقاله را نداشتهام و اگر اینگونه به نظر آمده است از ایشان عذرخواهی میکنم؛
2- علت انتشار بینام یادداشت نیز، جلب توجهات به جای نویسنده یادداشت بهسوی محتوای آن بوده است. دانشگاه علوم و معارف نیز به همین شکل عمل کرده است و مشخص نیست که چه کسی جوابیه را نوشته. البته در فضای نقد و انتقاد نیز چنین عملکردی پذیرفته است. اما مشخص نیست که چرا دانشگاه علوم و معارف قرآن اینقدر اصرار دارد تا بداند که چه کسی نویسنده مقاله بوده است؟! «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال»؛
3- برخلاف غالب همایشها که تلاش دارند تا مقالات مورد تأییدشان را در قالب مجموعه مقالات و یا مجموعه چکیده مقالات در روز اختتامیه تقدیم عموم کنند، همایش پژوهشهای قرآنی هیچ متنی را در این ارتباط در اختیار عموم قرار نداد و تنها متنی که از آن همایش میشد به دست آورد، چکیده رتبه اول آن بود که ظاهرا با اصرار خبرگزاری ایکنا به دست آمده و منتشر شده بود. مسلماً این تنها چیزی بود که برای داوری و نقد در اختیار هر کسی قرار داشت و بنده نیز بر اساس همین چکیده نقد خود را مرقوم داشتم؛ لذا اینکه متنی غیر از این چکیده در اختیار ما قرار نداشته است اشکالی بر ما نیست، بلکه اشکال اصلی و اساسی از این جهت به متولیان این همایش ناظر است؛
4- با توجه به همه این کاستیها اما پس از انتشار مصاحبه سرکار خانم دکتر خشوعی مشخص شد که نقد اینجانب کاملاً درست و مطابق واقع بوده است؛ یعنی ایشان سابقه قابل قبولی در مطالعات قرآنی نداشتهاند و تنها مطالعاتی پراکنده و عمومی در این باب داشتهاند. مقاله ایشان نیز «مسئلهمحور» نبوده و نوآوری ویژهای نداشته است. با این احتساب چگونه چنین مقالهای میتواند رتبه برگزیده را کسب نماید؟! تأکید میکنم که من با اینکه رتبه اول از رشتهای دیگر غیر از علوم قرآن باشد، هیچ مشکلی ندارم و اشکال اصلی بر سر محتوای مقاله ایشان است. مسلماً شخصی که احاطه کافی به مطالعات قرآنی ندارد، نمیتواند مقاله صحیحی نیز در این باب بنویسد، مگر اینکه عالم به علم لدنی باشد. که بعید میدانم نویسنده محترم این مقاله چنین ادعایی داشته باشد؛
5- دانشگاه علوم و معارف در جوابیه خود به اهمیت مطالعات میانرشتهای پرداخته و تصور کرده است که در دیدگاه اینجانب مطالعات میانرشتهای کم ارزش است. اما متذکر میشوم که مبناییترین اصل در مطالعات میانرشتهای تسلط پژوهشگر به دو رشته خادم و مخدوم است. اگر چنین احاطهای وجود نداشته باشد، نتیجهای جز تحویلانگاری(reductionism) در بر نخواهد داشت. چگونه فردی که احاطه تخصصی به مطالعات قرآنی ندارد، میتواند یک پژوهش میانرشتهای صحیح بین روانشناسی و مطالعات قرآنی داشته باشد؟! متأسفانه ضعف علمی نویسنده جوابیه مذکور موجب شده است که دچار سوء فهم شود و تصور کند که من معتقدم پژوهش میانرشتهای پژوهش صحیحی نیست. به ایشان توصیه اکیدی دارم که حتماً به کتابهایی زیادی که در زمینه روششناسی و همچنین مطالعات میانرشتهای نوشته شده است، رجوع کرده و اطلاعات خود را تکمیل کنند؛
6- ایشان همچنین زمان دو ماه را برای فراخوان رایج دانسته و در کلامی عجیب، حتی یک هفته را نیز برای نوشتن یک مقاله علمی ـ پژوهشی کافی دانستهاند. متأسفانه نگاهی گذرا به همایشهای معتبر خلاف این را اثبات میکند و غالب همایشها، زمانی بسیار بیشتر از این زمان را برای دریافت چکیده و اصل مقالات در نظر میگیرند. به عنوان مثال همایش «ضرورت گفتگو در علوم انسانی: مطالعات میانرشتهای» که فروردین 1394 فراخوان خود را اعلان کرده است، تا آخر تیرماه برای دریافت اصل مقالات فرصت مقرر کرده.
همچنین فرصت یک هفتهای برای نوشتن یک مقاله علمیِ معتبر، به نظر بیشتر به مقالهسازی منجر میشود تا مقالهنویسی. البته مشخص است که وقتی دیدگاه یک دانشگاه در مورد نوشتن مقالات علمی معتبر این باشد که در یک هفته میتوان چنین مقالهای نوشت، وضعیتِ علمیِ موجود در رشته علوم قرآن و حدیث و سطحِ ضعیفِ تولید علم در آن کاملاً قابل انتظار خواهد بود.
و السلام علی من اتبع الهدی
الاحقر
26/3/1394»
از این پاسخ علمی و منطقی بسیار خوشحال شدم. شما اگر دقت کنید این بزرگواران فرق بین مساله محور و موضوع محوری را هم نمی دانند. مقصر نویسنده نیست بلکه داوران و دبیر علمی هستند که ضعف بنیه علمی شان و رفتارهای غیر اخلاقی شان در پذیرش مقالات کادر خودشان باعث این مسائل می شود
جوابیه دانشگاه هم کار دبیر علمی همایش است
توصیه می کنم بروید مقالات منتشر شده در هشتمین همایش را بخوانید بعد به حرفای من میرسید/ همه مقالات منتشر شده از دوریپو بریهای خودشان هست
باتشکر