عبدالمجید طالبتاش، معاون پژوهشکده قرآن و عترت دانشگاه آزاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در رابطه با سرفصلهای آموزشی رشته علوم قرآن و حدیث اظهار کرد: نظام آموزشی ما در حوزه علوم قرآن نیاز به بازبینی جدی و عملی دارد.
وی افزود: این عبارت را خیلی از افراد گفته و تکرار کردهاند، اما همچنان این موضوع گفته و تکرار میشود. دلیل اصلی آن هم این است که تاکنون متولی متمرکزی برای انجام این عمل یعنی بازبینی رشتههای تحصیلی علوم قرآنی تعیین و مشخص نشده است. آیا وزارت علوم متولی این کار است؟ یا منشور توسعه قرآنی و زیر مجموعههای آن مانند مرکز توسعه و آموزش عالی قرآنی متولی این امر است؟ دانشگاههای دیگری مثل آزاد اسلامی، علوم و معارف قرآن، پیام نور و جامع علمی ـ کاربردی و دیگر دانشگاهها متولی آن نیستند؟ شورای گسترش علوم چطور؟
مرکز بازبینی واحدهای درسی رشته علوم قرآن و حدیث تشکیل شود
طالبتاش عنوان کرد: البته کارهایی در مرکز توسعه انجام شده است، اما به نظر نمیرسد سرانجام روشنی داشته باشد. به هر حال لازم است هر چه زودتر تکلیف روشن شود و مرکزی برای بازبینی و بازنگری واحدهای درسی و سرفصلهای این رشته تشکیل شود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه اظهار کرد: پیشنهاد مشخص اینجانب این است که شورای عالی انقلاب فرهنگی این مأموریت را رسماً برعهده نهادی مثل کمسیون توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآن بگذارد و آن را به همه دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی ابلاغ کند و همگان همکاری کنند تا در یک مهلت منطقی این کار به انجام برسد. کمیسیون هم کمیتهای تشکیل دهد و البته اعضای کمیته هم تنها از میان متخصصان در وزارت علوم انتخاب نکنند، بلکه با حضور نماینده علمی تمام دانشگاهها این امر را به سرانجام برسانند.
سرفصلها با دانش تحصیلکنندگان این رشته فرق میکند
وی در پاسخ به این سؤال که از بعد آموزشی چه انتقاداتی در رابطه با توانمندسازی دانشجویان این رشته مطرح است، گفت: خیلی حرفهای گفتنی در این زمینه وجود دارد؛ زیرا سرفصل یک چیزی است و دانش تحصیلکنندگان این رشته چیزی دیگر. اولاً سرفصلها همگی به روز نیستند. ثانیاً سرفصلهای موجود بهطور کامل در دانشگاهها تدریس نمیشود و ثالثاً سرفصلها برای مشاغل مختلف و موقعیتهای مختلف پس از تحصیل تفکیک نشدهاند.
معلمان این رشته با ضعفهای علمی و کاری بسیاری مواجه هستند
طالبتاش عنوان کرد: دلیل این امر را میتوان در چند مسئله جستجو کرد. اجازه دهید نخستین دلیل را با انتقاد از جایگاه خودم آغاز کنم. ما معلمان این رشته با ضعفهای علمی و کاری بسیاری مواجه هستیم. نخست این که با پژوهشها و تحقیقات علمی روز دنیا در حوزه علوم قرآن آشنا نیستیم. امروزه مباحث جدی و جدیدی در حوزه علوم قرآن مطرح است که همه مدرسان باید با آن آشنا باشند. مباحث جدید زبانشناسی سؤالهای جدی در برابر متن قرآن در انداخته است که آشنایی و پاسخگویی به این سؤالات نیاز امروز هر محیط دانشگاهی است. دنیای علم غرب واقعاً متن دینی و از جمله متن قرآن را به چالش کشیده است و درباره کاربرد متون دینی در زندگی بشر سؤالات اساسی دارد. هم در حوزه وحیشناسی، هم در حوزه زبانشناسی و هم در حوزه کارکرد متون دینی ما امروز نیازمند پژوهشهای جدی و اثرگذار هستیم و این پژوهشها بر زمین مانده است.
وی گفت: البته ما معلمان ضعف دیگری هم داریم که به وضعیت جامعه بر میگردد و آن این است که ممحّض در دانشگاه نیستیم. یک مدرس چند ساعت باید تدریس کند؟ چند پایاننامه را باید راهنمایی کند و چند پایاننامه را مشاوره بدهد؟ چند ساعت را باید در کتابخانه بگذراند؟ چند ساعت باید مطالعه کند؟ با چه مجامع علمی باید در ارتباط باشد؟ استاندارد تألیفهای قرآنی چیست؟ این موارد از جمله مسائلی است که ما معلمان در آنها ضعف داریم.
این عضو هیئت علمی اظهار کرد: دلیل دیگر این است که تدوین سرفصلها با نیاز روز جامعه و با شرایط پس از تحصیل دانشجویان هماهنگی ندارد. شما در چه منصبهایی فارغالتحصیل علوم قرآنی میخواهید؟ چون نمیتوانیم به این سؤال پاسخ دهیم چگونه میتوانیم سرفصلهای علوم قرآنی را متنوع کنیم. اکنون همه تحصیلکنندگان علوم قرآنی واحدهای درسی مشترک میگذرانند؛ بنابراین هیچ تفکیکی متناسب با جایگاه بعدی دانشجویان صورت نگرفته است. این امر جامعه قرآنی را با مشکلات بسیاری مواجه کرده است.
وی عنوان کرد: دلیل سوم را من در نحوه مطالعه دانشجویان میدانم. دانشجو باید بیش از هر چیز با کتابخانه انس داشته باشد. کتابهای اصلی این رشته را بخواند و بشناسد. اما برخی از دانشجویان تنها به جزوات اساتید اکتفا میکنند. مثلاً نمیشود دانشجوی علوم قرآنی با مباحث مجمعالبیان، المیزان، الاتقان، نهجالبلاغه، کتب معتبر لغت و متون معتبر آموزش زبان عربی آشنایی نداشته باشد و این کتابها را خوب نخوانده باشد. دانشجویانی را میشناسم که فارغالتحصیل شدهاند، اما هنوز با این منابع آشنا نیستند.
طالبتاش گفت: دلیل چهارم را من در ضعف ادبیات دانشجویان میدانم. اغلب دانشجویان این رشته با متنخوانی عربی و انگلیسی آشنایی خوبی ندارند و نمیتوانند متون عربی و انگلیسی این رشته را مطالعه کنند. این یک آسیب جدی است. نمیشود شما در رشته علوم قرآن تحصیل کنید و با ادبیات عرب برای آشنایی با منابع اصیل و با انگلیسی برای آشنایی با پژوهشهای جدید آشنا نباشید. البته شاید منشأ این امر آن باشد که اغلب ما مدرسان هم با این دو زبان آشنایی لازم را نداریم؛ در نتیجه خود به خود این امر به دانشجویان هم سرایت میکند. البته ضعف آموزش عربی و انگلیسی در دوران مدرسه منشأ این امر است.
وی با بیان اینکه در یک کشور اسلامی نباید همه توجهات به قرائت قرآن معطوف شود، اظهار کرد: امروزه آنقدر که قاریان قرآن مورد توجه هستند پژوهشگران قرآن مورد توجه قرار نمیگیرند. البته این قدر که بازیکنان و بازیگران در این کشور مورد توجه هستند و هزینههای هنگفتی که برای آنها میشود، یک دهم آن هم قاریان ما مورد توجه قرار نمیگیرند و برای رونق قرآن هزینه نمیشود.
طالبتاش عنوان کرد: اجازه دهید ابتدا برای شما مثالی بزنم و بعد این نهادهای موازیکار را نام ببرم. در بدو پیروزی انقلاب اسلامی استادان برجسته حوزه و دانشگاه سرفصلهایی برای این رشته در دانشگاه تعیین کردند. آن سرفصلها برای همان دوره خوب بود. مدتها گذشت و هیچ نهادی برای بازخوانی و بازنویسی این سرفصلها بهعنوان مسئول مشخص نشد؛ بنابراین دانشجویان این رشته سالها همان سرفصلهای مندرس شده را میخواندند. هر از گاهی وزارت علوم جابجاییهایی در نامگذاری واحدهای درسی انجام میداد. مثلاً عنوان «آشنایی با متون کلاسیک عربی» را به «آموزش زبان عربی» تغییر میداد، امّا سرفصلها به روز نمیشد. تا این که دانشگاه اصولالدین البته تنها از سر احساس نیاز و نه از سر مسئولیت مشخص، خودش اقدام به تهیه سرفصلهایی کرد. خیلی از دانشگاهها دیدند این سرفصلها بهتر است؛ لذا به آن اقبال کردند اما رسماً اتفاق خاصی نیفتاده بود.
وضع نابسامان رشته علوم قرآن و حدیث همچنان ادامه دارد
وی افزود: وضع نابسامان این رشته همچنان ادامه دارد و حتی دانشگاههایی هستند که هنوز همان سرفصلهای آغاز انقلاب اسلامی را تدریس میکنند. و امّا برخی نهادهایی که خود را متولی میدانند؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی در مسیر اجرای منشور توسعه قرآنی کشور، معاونت قرآنی وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت علوم به عنوان مرکز دانشگاههای کشور از یک سو و بهعنوان مسئول کمیسیون توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی دانشگاههای دیگر از سویی، حوزههای علمیه، وزارت آموزش و پرورش، شورای عالی قرآن، وزارت بهداشت و درمان، دانشگاه اصولالدین، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه امام صادق(ع) و دهها نهاد دیگر که خود را متولی برنامهریزی، آموزش و پژوهش قرآنی میدانند. ممکن است بگویید هر یک از این نهادها در یک حوزه یا محدوده فعالیت میکنند و در نتیجه در همان حوزه مسئولیت دارند. اگر این چنین بود خیلی خوب بود، اما چه کنیم که چنین نیست.