هفت روز از نخستین ماه تابستان 1366 میگذشت، کودکان در همهمه شادیهای کودکانه خود بازی میکردند و در کوچههای شهر زندگی جریان داشت، اما لحظاتی قبل از آن که عقربههای ساعت، چهار و 10 دقیقه بعد از ظهر را نشان دهد، پرندههای مرگ دشمن بعثی، بمبهای خردلی خود را بر سر زن و مرد، پیر و جوان و کودک ریختند و چهار نقطه پرازدحام شهر را با بمبهای شیمیایی مورد هدف قرار دادند.
گازهای خردلی تمام فضای شهر را آکنده کرده بود، دیگر از آن کودک که با شادی به دنبال توپ خود میدوید و یا دخترکی که عروسک در بغل داشت، صدایی شنیده نمیشد و مرگ آنها را با لبخند بر لب در آغوش گرفته بود و کسانی هم بودند که از شدت سوختگی فریاد میکشیدند.
در این روزها، کشورمان در اوج جنگ با رژیم بعثی عراق بود و طی این بمباران شیمیایی بیش از 100 نفر در دم به شهادت رسیدند و براساس آمارها بیش از 5 هزار نفر نیز مصدوم شدند، اما آمارهای غیررسمی حکایت از تعداد بیشتر مصدومان داشت؛ یعنی بیش از 10 هزار نفر.
اکنون بیست و هشت سال از آن واقعه وحشتناک میگذرد و جز تاول، زخم و درد بر روی دستان و صورت و خس خس سینه مردان و زنان چیزی نمانده است. اکنون سردشت نفس میکشد، اما نفس بدون درد و سرفه برای آنها تبدیل به رؤیا شده است و باید سه نسل دیگر بگذرد تا آثار این فاجعه از بین برود.
سردشت، نخستین شهری است که قربانی این فاجعه انسانی شده و عمق فاجعه در این شهر به مراتب بالاتر از حلبچه است؛ چرا که از میزان گاز بیشتری در سردشت استفاده شده بود. این فاجعه حکایت از برخورد دوگانه مجامع بینالمللی دارد تا منافع استکبار جهانی تأمین شود؛ چرا که سکوت این مجامع تاکنون ادامه داشته است، اما مصدومان با دردهای ناتمام خود دست و پنجه نرم میکنند و صدای بیب بیب دستگاههای تنفسی سمفونی غم را برایشان تداعی میکند.
این حملات وحشیانه در حالی صورت میگرفت که عراق جزء 120 کشور امضاء کننده پروتکل ژنو درباره منع استفاده از سلاحهای سمی و ترکیبات باکتریولوژیک بود. در این پروتکل تأکید شده بود: «استعمال گازهای خفهکننده و مسموم یا امثال آنها و هر نوع مایعات و مواد یا عملیات شبیه به آن مورد تنفر افکار دنیای متمدن است. همچنین دول متعهد تقبل میکنند ممنوعیت استفاده از گازهای خفهکننده و مسموم شبیه آن را به موجب این اعلامیه به رسمیت شناخته و همچنین تعهد میکنند که ممنوعیت مزبور را شامل وسایل جنگ میکروبی نیز دانسته و خود را ملزم به رعایت مدلول مراتب فوق بدانند.»
نخستین باری که ارتش عراق از سلاح شیمیایی در جنگ استفاده کرد، مربوط به 27 مهرماه 1359 در منطقه جنوب (استان خوزستان) بود. در این سال عراق چهار بار از سلاح شیمیایی از نوع تاولزا(گاز خردل) استفاده کرد که یک مصدوم و 20 شهید به دنبال داشت.
حملات شیمیایی ارتش بعث در سالهای 60 و 61 همزمان با عملیاتهای پیاپی رزمندگان ایرانی گسترش یافت. در سال 1360 عراق 6 بار از این سلاح مرگبار و غیرانسانی استفاده کرد که باز در همان منطقه(جبهههای جنوب) و از همان نوع تاولزا بود و این بار 101 نفر به شهادت رسیدند.
در سال 1361، در جریان عملیات والفجر مقدماتی 12 بار مناطق غرب و جنوب مورد اصابت بمبهای شیمیایی قرار گرفت. جبهه میانی، غرب و شمال غرب و بخشی از استانهای ایلام، آذربایجان غربی، اردبیل، باختران، کردستان و سلیمانیه در عملیاتهای والفجر 2 و 4 در سال 1362، 64 بار مورد اصابت بمبهای شیمیایی از نوع تاولزا (خردل) و اعصاب (تابون) قرار گرفتند. بر اثر این حملات صدها نفر شهید و هزاران نفر مصدوم شدند.
در سال 62 سلاحهای شیمیایی تعداد زیادی از اهالی غیرنظامی مناطق مزبور را مصدوم و نابینا کرد. از اول فروردین تا 27 اسفند 1363، 2225 نفر مصدوم و 40 نفر شهید در عملیاتهای خیبر و بدر، حاصل اصابت 58 بار بمبهای تاولزا، اعصاب، خفهکننده و آلودهکننده خون است. سال 1364، در عملیاتهای والفجر8 و ابتدای والفجر9 در مناطق جنوب 76 بار سلاح شیمیایی به کار رفت که حاصل آن 77 شهید و حدود 11 هزار و 644 نفر مصدوم بود.
عراق در پاسخ به حملات نیروهای ایرانی و به خاطر شکست سنگین در عملیاتهای کربلای دو، چهار، پنج و شش، 102 بار از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد که 4720 نفر مصدوم و 107 نفر به شهادت رسیدند.
در سال 1365 عراق در مناطق شلمچه، سردشت، خوزستان، بصره، کردستان، دیاله و ایلام 43 بار از سلاح شیمیایی استفاده کرد که نتیجه آن 9440 نفر مصدوم و 442 نفر شهید بود.
در سال پایانی جنگ، 34 حمله شیمیایی در مناطق غرب، شمال غرب و جنوب ثبت شده است که آخرین بار آن بعد از قطعنامه 598 در تاریخ سوم شهریور در عملیات بازپسگیری «فاو» اتفاق افتاد. بر اساس آمارهای رسمی نهادهای مسئول در این رابطه تعداد کل شهدای حملات شیمیایی در طول جنگ حدود 2600 شهید و تعداد کل مصدومان نظامی و غیرنظامی حملات شیمیایی 107 هزار نفر و تعداد جانبازان شیمیایی (که در حال حاضر تحت پوشش بنیاد جانبازان هستند) حدود 45 هزار نفر است.
در حالی که 28 سال است از حمله عراق به سردشت میگذرد کسانی که از مرگ نجات پیدا کردند، هنوز هم از درد ناشی از بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق رنج میبرند و با آثار و پیامدهای این فاجعه دست به گریبان هستند، اما هنوز سازمانهای به اصطلاح مدنی حقوق بشر خود را به خواب زدهاند و به فریادها و دردهای این قامتها و تنهای رنجور پاسخی داده نشده است.