به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شعبه اروپا، محمدرضا وصفی، رایزن فرهنگی ایران در اتریش در ماه مبارک رمضان، به منظور دیدار با برخی از پیشکسوتان و نامداران ایرانی مقیم اتریش، در یکی از بیمارستانهای مرکز شهر «وین»، به دیدار استادی رفته که در دهه هشتاد از عمر خود قرار دارد و بر سر درِ اتاق، نام پرفسور «شاپور جوان امیرخیزی» نقش بسته است.
وصف این دیدار به قلم محمدرضا وصفی:
«قامتی متوسط، خوشسیما و فروتن دارد و سفره سخن را آرام آرام، با نمک لهجه آذری که هنوز در زبان آلمانی وی گم نشده است، با ذکر خداوند و ستایش نام ایران و ایرانی و در بیان حال وهوای ماه مبارک رمضان و عیدی پایان آن، میگشاید.
دکتر جوان در این دیدار، ویژگیهای بسیاری برای ایرانیان برشمرد. با این حال، علاقه داشت به ویژگی دیگری نیز از نگاه همکارانِ پزشک و اتریشی خود اشاره کند.
وی در این خصوص به بیان خاطرهای پرداخت و گفت: چند سالِ پیش، همراه با تنی چند از پزشکان و همکاران متخصص اتریشی، عازم ایران شده بودیم. چند صباحی را در شیراز به سر برده و در یکی از روزها، همکارانم را دعوت کردم تا دیداری از بارگاه احمد بنموسی، شاهچراغ داشته باشیم.
دعوت را با شور و اشتیاق پذیرفتند. وارد صحن شدیم و خانمهای پزشک، چادر سر انداختند . پس از مدتی، اندک اندک از بارگاه خارج شده و در حالی که اشک در چشمانِ آنها حلقه زده و یا بر گونههایشان جاری بود، به ایوان مقابل آمده و در خویش فرو رفتند.
سبب را جویا شدم .
گفتند: عمری را در پیشه پزشکی با انسانها وچند و چونِ سیرت و صورت آنها سپری کرده بودیم؛ اما امروز تجربهای متفاوت از فطرت پاک آدمی آموختیم. تجربهای که تا پیش از این از آن آگاه نبودیم و نمیدانستیم که انسان میتواند چون طفلی برابر معبود بگرید و روح و روان را آرام و آراسته کند.
آنها در بارگاه احمد بنموسی، نخستین بار بود که زمزمه و مناجات و اشک ما ایرانیان را برابر خالق خویش میدیدند. پدیدهای زیبا که درغرب یافتناشدنی است. یافتن چنین تجربه دلنشینی آنان را نیز به گریستن واداشته بود
دکتر شاپور جوان سپس، اندکی از خود گفت.
از اینکه چگونه در هجده سالگی از تبریز راهی تهران شده و به دنبال آن در سال 1958 میلادی یعنی زمانی که هنوز نیروهای متفقین قدرت برتر را در اتریش داشتهاند، برای تحصیل در رشته پزشکی، راهی وین شده است. از تلاشهای شبانهروزی خویش و نابرده رنج، گنج میسرنشدنها گفت و از لذتی که خدمت به خلق خداوند دارد.
شاپور جوان؛ پزشکی خدوم در دوران جنگ تحمیلی
دکتر جوان سپس از خاطرات دوران جنگ تحمیلی علیه کشورمان گفت و از خدمترسانی در آن دوران و رفتوآمدهای پی در پی بین وین و تهران. اینکه چگونه در بیمارستان «شهید رجایی» تهران، ایفای نقش کرده و از مسئولان وقت درخواست میکند تا بیماران را با مخارج بسیار به اتریش اعزام نکنند و در مقابل او تلاش میکند تیمهای متخصص را راهی کشورمان کند تا بیایند و در بیمارستانهای ایران و در کنار آیندهسازان و پزشکان جوان کشورمان، عملهای جراحی و روشهای تازه را اجرا کنند و آموزش دهند.
وی اندکی از قصههای آن دوران گفت. اینکه چگونه برای نخستینبار، یک میلیون شیلینگ بالنهای قلب و عروق را تهیه میکند، داخل چمدان میگذارد و راهی مرکز قلب و بیمارستان شهید رجایی تهران میشود و برای نخستینبار، عملهای جراحی «بای پس» و بالنزدن را انجام میدهد و به پزشکان جوان کشورمان شیوه انجام آن را آموزش میدهد. بدون آنکه تمایل داشته باشد نامش بر سر زبانها افتد و یا نامی از وی در رسانههای آن روزگار آورده شود؛ زیرا مرام خویش را پزشکی و درویشی میداند.
در ادامه این دیدار سخن از جامعه بزرگ پزشکان ایرانی مقیم اتریش به میان آمد و نقشی که آنها در نظام سلامت جامعه میزبان دارند و احترامی که دولت و ملت اتریش برای آنها قائل است.
وی نسل نخست پزشکانِ ایرانیِ اتریش را بر دو دسته دانست؛ پزشکان عمومی که مطبهای خصوصی داشته و به خدمات عمومی اشتغال دارند و پزشکان متخصص .
دکتر جوان پزشکان متخصص را نیز بر دو قسم دانست؛ آنانی که تخصص را از دانشگاهها و بیمارستانهای دانشگاهی کسب میکنند و گروهی که تخصص را از بیمارستانهایی که زیر نظر شهرداری است، دریافت کردهاند.
دکتر جوان در ادامه گفت: مفتخر است که همراه همسر و خانواده خویش، خادم ایران و آیین آن است و با اینکه امروزه یک ایرانی - اتریشی به شمار میآید، سهمی در نظام بهداشت و درمان کشورمان با پشتیبانی از یکی از بیمارستانهای فوق تخصصی دارد.
وی ایران اسلامی را کشوری ثروتمند و استثنایی در جهان دانست. ثروتی که در مسائل مادی خلاصه نشده و نیروی انسانی، هوشمند و خلاق وجه بارز آن است.
قابل اشاره آنکه دکتر جوان عضو انجمن تخصصی قلب و عروق در ایران، اروپا و آمریکا است و فرزند وی نیز دکتر بابک جوان، با تخصص «ارولوژی» چهرهای جهانی به شمار میآید.
در پایان این دیدار کتابی هنری و نفیس به رسم یادبود از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به دکتر شاپور جوان تقدیم گردید.»