محمدرضا شاهرودی، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در رابطه با سرفصلهای درسی رشته علوم قرآن و حدیث، گفت: در سالهای اخیر و به طور خاص تقریباً در 10 سال اخیر بازنگریهایی در سرفصلها شده است. چند نوع بازنگری داریم؛ بازنگری برای مقطع لیسانس، فوق لیسانس و یا دکتری. سعی کردهاند تا حد زیادی این تغییرات را انجام بدهند. در کل یک بهبودی برای سرفصلها نسبت به گذشته حاصل شده است.
وی افزود: باید با توجه به نیازهای جدید، روز به روز شرایط جدید و حتی با توجه به دانشجوهایی که برای رشته الهیات در نظر میگیریم بازنگریها را انجام دهیم. به نظرم یکی از بایستههای این کار نگاه به بازخورد این بازنگریهاست. در حین کار متوجه شدیم که بازنگریها در کل خوب و مفید بوده، اما از حیث تقدم و تأخر برخی از دروس، یا از حیث نیازهایی که همچنان دیدیم و کمبودهایی که همچنان مشاهده کردیم، نقصهایی وجود دارد.
شاهرودی عنوان کرد: وزازتخانه و دانشگاهها نیز متوجه این قضایا هستند و بنای بر بازبینی این سرفصلها را دارند، اما چیزی که تقریباً همگی متوجه آن هستیم لزوم به روز کردن سرفصلها و کاربردی کردن آنهاست، به طوری که درسهایی مطابق با نیاز روز جامعه را داشته باشیم و هم اینکه دانشجویان وقتی از دانشکده خارج میشوند، نقصی احساس نکنند. هماهنگی سرفصلها با یکدیگر و ترتیب دروس نسبت به همدیگر چیزهایی است که دائم باید به آنها توجه داشته باشیم.
این عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران در رابطه با روند بازبینی سرفصلها، گفت: به گروهها اعلام میکنند. گروهها برای آن جلسات مشخص و معینی میگذارند، برای این کار وقت تعیین میکنند و با جدیت به قضیه نگاه میکنند. بعضاً میگویند 30 درصد بازنگری، بعضاً میگویند 70 درصد بازنگری، این کارها انجام شده و در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
وی در پاسخ به این سؤال که هر چند وقت این کار در دستور کار قرار میگیرد، اظهار کرد: این کار خیلی جدید نیست، خیلی هم قدیمی نیست. حدود هفت، هشت و یا شاید 10 سال است که این کار انجام میشود. خیلی نظم و نسق معین و مشخصی برای آن سراغ نداریم، اما به هر حال این کار در حال انجام است.
شاهرودی بومیسازی سرفصلها را ممکن دانست و عنوان کرد: اگر کارشناسانهتر به این قضیه نگاه کنیم ممکن است ثمرات و برکات رشته قرآن و حدیث برای دانشجویان بیشتر شود. در حال حاضر رشته تفسیر و رشته علوم حدیث داریم، در خود علوم حدیث حتی گرایشهای مختلف داریم. در رابطه با خود قرآن، علوم قرآن و تفسیر قرآن را داریم. در مقاطع بالاتر تفسیر تطبیقی قرآن را داریم، حتی در دانشکده خودمان رشته هرمنوتیک و تفسیر قرآن کریم را دائر کردهایم.
وی در پاسخ به این سؤال که سرفصلها چقدر دانشجویان را به تحقیق و پژوهش علاقهمند میکنند، اظهار کرد: چیزی که در دانشکده خودمان میبینیم در واقع یک مقداری رکود علمی و رخوت بهویژه در پژوهش است. دانش قرآن و حدیثی که ما با آن مواجه هستیم با برخی از دانشهایی که دانشهای نوظهوری هستند تفاوتهای ماهوی دارد.
بیش از نگرانی برای پژوهش، نگران ضعف آموزش هستیم
شاهرودی ادامه داد: دانش تفسیر قرآن، علوم قرآن و علوم حدیث دانش کهنی است که بیش از 1400 سال این دانش قدمت دارد و دربارهاش اندیشهها، پژوهشها و تحقیقها شده، تألیفات متعدد بسیار زیادی در این رشته تهیه و تدوین شده است. یک نگاه گذرا به کتاب فهارس و امثال آن نشان میدهد که چقدر این کار، کار گستردهای است؛ بنا بر این ما بیش از اینکه برای دانشجویان مقطع کارشناسی نگران پژوهش باشیم، نگران ضعف آموزش هستیم.
وی گفت: اگر بخواهیم آنچه که بهعنوان پیشینه تألیفات و پژوهشهای قبلی وجود دارد را تا مقطع دکتری خوب آموزش دهیم و به افراد تعلیم بدهیم جای کار دارد؛ بنابراین پژوهش در سالهای اولیه رشته علوم قرآن و حدیث را خیلی ضروری و سودمند نمیبینم بهویژه اینکه برخی از پژوهشها جلوی آموزش و دانستن اطلاعات قبلی را میگیرد. واقعاً مبادی کار پژوهش در حوزه قرآن و حدیث و تفسیر بسیار گسترده است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران عنوان کرد: اگر به سابقه تحصیلات بزرگان ما در این رشتهها خوب تأمل شود میبینیم که به طور مثال علامه طباطبایی که بزرگترین اثر پژوهشی را در حوزه قرآن در عصر کنونی ایجاد و بیشتر از شاید 10 سال مبادی و مبانی فکری و معرفتی را تقویت کرد و در سال دوم یا سوم تحصیلات اسلامی خود شروع به پژوهش نکرد. آن چیزهایی که مبادی اندیشیدن و پژوهش است باید به طور کامل گفته و شنیده شود.
درهم تنیدگی علوم و معارف اسلامی و بهطور خاص قرآن و حدیث
شاهرودی با بیان اینکه نکتهای که جا دارد مورد توجه قرار گیرد در هم تنیدگی علوم و معارف اسلامی و بهطور خاص قرآن و حدیث است، گفت: اگر کسی بخواهد تمام پیشنیازهای پژوهش را یاد بگیرد، سالها باید آموزش ببیند؛ بنابراین خیلی خودم با تشویق به پژوهش در سالهای اول موافق نیستم ولی برعکس با اینکه انگیزه دانشجویان را بالا ببریم موافق هستم. موافق هستم که در سالهای اولیه تحصیلشان هر چه بیشتر آنها را به آموختن و کسب اطلاعات بیشتر و غنی کردن ذات و درون خودشان از پیشینههای تحقیق و پژوهش آشنا کنیم.
وی عنوان کرد: در مقطع تحصیلات تکمیلی بهویژه در دکتری، پژوهش کم کم معنا پیدا میکند، در صورتی که برخی از دانشجویان دوره دکتری در سالهای اخیر که پذیرش ما خیلی سریع برای این مقطع صورت گرفته با آداب پژوهش آشنا نیستند، و از حیث داشتن مبادی، مقدمات و آموختههای ابتدایی برای امر پژوهش در واقع کامل نیستند.