حسین سلطانمحمدی، منتقد و کارشناس سینما در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، درباره سریالهایی که رمضان 94 روی آنتن سیما رفته، اظهار کرد: در ابتدا باید بگویم امسال من تنها سریالهای شبکه یک و سه را تماشا کردهام پس درباره این دو کار اظهارنظر میکنم. با این توضیح باید بگویم، کاملاً مشخص است که سریال «پایتخت» یک اثر طنز است که براساس برداشتهای دقیق ساخته شده است. چون در آن مسائل خانوادگی، مذهبی و قومی به صورتی کاملاً آگاهانه مورد توجه قرار میگیرد. حتی معتقدم در این کار به شکل صحیح به سیره اسلامی پرداخته میشود.
وی افزود: در «پایتخت» به هیچ وجه اغراق را که در بسیاری از کارهای ایرانی رایج است نمیبینیم. برای همین هم پیامها به شکل مستقیم به مخاطب منتقل نمیشود. در ضمن بسیاری از خط سیر و تفکر نهفته در داستان در قالب یک داستان روزمره بیان میشود. اتفاقی که با اشارات مختلف در کار دیده میشود. برای مثال سقوط هواپیما تا نمایندگی شورای شهر مسائلی است که ما هر روز در اخبار از آن مطلع میشویم.
مناسبات دینی در «پایتخت» لحاظ شده است
این کارشناس ادامه داد: نکته مهم درباره این سریال نگاه مثبتی است که به مسائل میشود. به این معنا که در کنار پرداختن به ضعفها به وضوح میتوان مثبتاندیشی را هم مشاهده کرد. با توجه به توضیحات داده شده، «پایتخت» توانسته با رعایت مسائل دینی و مناسبات اجتماعی با مردم ارتباط مناسبی برقرار کند، به نحوی که کارگردان سعی میکند تا تمام عوامل جذاب سریال را یک دفعه عرضه نکند، بلکه به مرور و در طول داستان شخصیتهای چون «بهبود» و«اوس موسی» به کار وارد میشوند.
سلطانمحمدی درباره تجربههای جدیدی که در«پایتخت» انجام شد چنین توضیح داد: استفاده از انیمیشن کار بسیار خوبی بود که در این سریال انجام شد. این نوآوری میتواند در کارهای دیگر نیز به شکل صحیح مورد استفاده قرار گیرد. با تکیه به این توضیحات معتقدم که «پایتخت» توانسته امتیاز خوبی از تماشاگران بگیرد.
«دردسرهای عظیم» فیلمنامه منسجم ندارد
وی درباره سریال «دردسرهای عظیم» نیز چنین گفت: در این کار تلویزیونی نیز طنز وجود دارد، اما سلامت رفتاری و ساختار منسجم حرفهای به ویژه در حوزه نگارش فیلمنامه دیده نمیشود، زیرا به سرعت درباره شخصیتها قضاوت میشود و بر پایه همین قضاوت زودگذر برای آنها تصمیمگیری نیز میشود.
سلطانمحمدی در پایان تاکید کرد: گرههای داستانی که در سریال وجود دارد آزاردهنده است برای همین هم بسیاری از برداشتهای که در «دردسرهای عظیم» مشاهد میشود منطق روایی ندارد. برای این گفته مثالی میزنم و آن هم بردن کودک در کلانتری است. در آنجا به جواد عزتی(لطیف) توصیه میشود تا پیدا شدن والدین وی سرپرستی بچه را برعهده داشته باشد! آیا این مسئله را میتوان هضم کرد؟ مثال دیگر حضور مهدی هاشمی در سریال است که تنها در تیتراژ وجود دارد، اما به عنوان کسی که نامش به عنوان اولین نفر در تیتراژ میآید حضورش را در کار لمس نمیکنیم.