به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) بیست و سومین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم در حالی نیمه نخست خود را سپری میکند که در آن شاهد تنوع بخشها، برنامهها و رویدادهای فرهنگی و هنری هستیم.
یکی از بخشهای حساس و در عین حال جذاب این رویداد قرآنی بخش هنری آن است، بخشی که به دو فضای نمایشگاهی هنرهای تجسمی و اجرای نمایشهای خیابانی و آئینی تقسیم شده است، دو بخشی که هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارا هستند.
آثار به نمایش درآمده در بخش هنرهای تجسمی این نمایشگاه از تنوع خوبی برخوردارند، از آثار خوشنویسی گرفته تا نگارگری و نقاشیخط. در بخش هنرهای نمایشی نیز به شکل ویژه هر شب شاهد اجرای آثاری هستیم که مهمترین آن تعزیه و اجرای مجالس شبیهخوانی است.
خوشنویسی و نگارگری از یک سو و تعزیه و شبیهخوانی از سویی دیگر از جمله هنرهای ناب ایرانی هستند که طی سالها به خدمت تبلیغ و ترویج دین و مباحث ارزشی درآمدهاند اما این پرسش مطرح میشود که به این گونههای هنری جدای از حضور در نمایشگاه قرآن تا چه اندازه در جهت معرفی درست و اصولی آن اهتمام و توجه نشان دادهایم؟
واقعیت این است که آثار تجسمی که همواره خاستگاه موجودیت و تبلور آنها هنر ایرانی بوده است در فضای مرده و بیاحساس بخش هنری نمایشگاه واقع در طبقه دوم باغ کتاب به نمایش عموم درآمدهاند و آثارنمایشی منبعث از فرهنگ و باور دینی و اعتقادی ایرانی که تبلور آن را در هنر تعزیه شاهد هستیم چندان در شرایط مطلوب اجرایی در نمایشگاه قرار ندارند و جایی دور افتاده و به دور از هیاهوی اصلی نمایشگاه در حال ادامه حیات است.
حال آنکه اگر نمایشگاه قرآن معرض جهانی است باید به گونههای هنر ایرانی در چنین رویداد جهانی و بازشناسی آن به جهانیان و اینکه ما صاحب چه فرهنگ و هنر غنی هستیم بیش از پیش توجه نشان دهیم، اما باید گفت که نحوه پرداخت و معرفی ما به این گونههای هنری تا به حال به گونهای بوده است که حتی قشر عظیمی از مخاطبان ایرانی و میهنی نیز با آن بیگانه هستند چه برسد به مخاطب خارجی که احیاناً پایش به نمایشگاه قرآن باز میشود.
چه میشد که اجراهای نمایش آئینی نمایشگاه در فضایی دیگر و پرمخاطبتر از آنچه اکنون شاهدش هستیم و با سر و صدایی بیشتر از اکنون به اجرا درمیآمد و دیگر آنکه از هنرمندان پیشکسوت و طراز اول هنرهای تجسمی به ویژه خوشنویسی و نگارگری دعوت میکردیم که در کنار نمایش آثار به شکل عملی مراحل تولید آثار را در معرض دید مخاطبان قرار میدادند که قطعاً جذابیت آن دوچندان خواهد بود؟
از فرصتهای محدود به وجود آمده باید برای عرضه درست و هدفمند هنر ایرانی نهایت بهره را برد و مخاطب چه در داخل و چه خارج از آن را با ارزشها و قابلیتهای آن بیش ازیش آشنا کنیم ونه اینکه فرصت مناسب به وجود آمده را به این راحتی از دست بدهیم.
نسل کنونی که اکنون در حال ارتکاب به چنین گونههای هنری هستند در حال گذر هستند و اگر دلسوز تداوم آن هستیم باید زمینه را برای ترغیب و تهییج نسل نو برای آموزش و پرداختن به چنین هنرهایی از رهگذر برگزاری چنین نمایشگاههایی فراهم سازیم و در یک کلام گفت که تنها نباید به شکلی منفعلانه بانی نمایش آثار نسل طلایی هنر ایرانی باشیم بلکه باید به فکر کشف و استخراج معادن جدید از این هنر ناب بود.