سیدجمالالدین اسدآبادی اندیشمند مسلمانی بود که در حوزه شیعه نجف به درجه اجتهاد رسید، اما راه سنتی عالمان را نپیمود و با مجاهدتهای بسیار راه تاثیر بیشتر قرآن در زندگی، جامعه و تاریخ مسلمانان باز کرد. وی را بنیانگذار ایده بازگشت به قرآن دانستهاند. امروز سالمرگ این معلم تاثیرگذار قرآن بر اساس تقویم هجری قمری است و همین مساله بهانهای است که میتوان به واسطه آن به مرور ایدهای پرداخت که هر روز در زندگی ما تاثیر میگذارد.
از ولادت تا وفات یک مصلح قرآنی
سیدجمالالدین اسدآبادی در روستای اسدآباد همدان و در ماه شعبان 1254 ه.ق (آبان 1217 ه.ش) به دنیا آمد. وی پس از تحصیل مقدمات و در سنین نوجوانی به نجف رفته و چهار سال در محضر شیخ مرتضی انصاری به کسب علم تا مرحله اجتهاد نائل شد و پس از آن به عنوان نماینده مرجعیت شیعه راهی هند گردید. در آنجا احتمالا اولین مواجهاش با پیر استعمار انگلیس روی داده است.
این بیدارگر اسلامی پس از آن راهی مصر شد و حالا دیگر سخنان آتشینش را مستبدان محلی طاقت نمیآوردند. مضامین سخنان سید جمالالدین اسدآبادی هم قرآنی بوده است. وی میگوید: بر شما باد به عظیمترین ذکر خدا، و قویمترین و استوارترین حجّت و برهان او! زیرا این قرآن است که نور درخشان و تابناک و موج دهنده و نورافشان کنندهایست که به واسطۀ او از تاریکیهای خاطرات و افکار پریشان که دل را آزار میدهد، میتوان خلاصی جست؛ و از وسوسهها و آرای پست و پائین شیطانی که همچون شب تاریک ضمیر انسان را فراگرفته است، میتوان رها شد و قرآن است که چراغ راه هدایت و نجات است. کسی که بدین چراغ نجات راه جوید، راه یابد؛ و کسی که روی گرداند، هلاک شود. اوست که صراط استوار و پا برجای خداست. کسی که در این راه گام نهد، به منزل میرسد؛ و کسی که بیاعتنا باشد، گم و گمراه میگردد. بر شما باد که از گهرهای ریزان گفتارِ آورندهاش ـ که بر وی سلام و درود خدا باشد ـ بهرمند شوید؛ آنجا که گفته است ـ صلوات بر گویندهاش باد. چون خداوند برای مردمی ارادۀ بدی داشته باشد، عملشان کم؛ و گفتار و جدالشان زیاد میشود. و نیز پیامبر(ص) گفته است: سه چیز است که در اثر عمل به آن بر روی دل مرد مسلمان، زنگار کدورت نمیگیرد: کارهایش را از روی قصد و نیّت خالص برای خدا بجای آورد، به امراء و حاکمان مسلمین اندرز و پند و نصیحت دهد، و پیوسته با جماعت آنها باشد و کنار نرود.
بیدارگر شرق در مسافرتهای متعدد خود تخم آگاهی اسلامی را پراکنده کرد. وی در عربستان، عثمانی، مصر و حتی در اروپا و در شهرهای لندن و پاریس به گسترش ایده بازگشت به قرآن پرداخت. وی انگلستان را کفتار پیر میخواند و تمام تلاشش را برای بیداری عمومی نسبت به عملکرد این دولت اروپایی انجام داده بود. لرد کرومر، مستشار مالی انگلیس در مصر در یک گزارش در باره اسدآبادی مینویسد: «اگر سید جمال الدین اسد آبادی یک سال دیگر در مصر زندگی کند، نه تنها انگلستان منافع اقتصادی خود را آنجا از دست خواهد داد، بلکه وجود وی تهدیدی برای حیات قاره اروپا قلمداد می شود.»
وی در پنجم شوال 1314 و در عثمانی زمانی که در تبعید از ایران به سر میبرد فوت کرد. مرگ او را مانند بسیاری از مبارزان سیاسی با استبداد شاهی، مشکوک خواندهاند. وفات مصلح قرآنی اما پایان اصلاحات در تمدن اسلامی نبود.
ایده بازگشت به قرآن
ایده بازگشت به قرآن زاییده آگاهی سیدجمالالدین به عقب ماندگی مسلمانان بود، وی علت این عقبماندگی را در دوری مسلمانان از کتابالله جستجوی میکرد. به اعتقاد او قرآن باید از مساجد و مراسمات ترحیم به عرصه اجتماع و سیاست باز میگشت و مسلمانان را متحد میکرد. این ایده پس از سیدجمالالدین اسدآبادی بارها مورد تاکید مسلمانان پیشرو واقع شد. تاریخ سیاسی پس از وی در جهان اسلامی همواره بازگشتی به شعار بازگشت به قرآن بوده است. مسلمانان بسیاری در این حرکت در عرصههای مختلف نظری و عملی تلاش کردهاند جا پای کسی بگذارند که کتابالله را به میان کشید.
تاثیر بنیانگذار حرکت قرآنی مانند کتابالله فراتر از مذاهب اسلامی بود و توانست شیعه و سنی را دور خود بسیج کند. درخشش عالمان تاریخسازی مانند امام خمینی و امام موسیصدر در جهان اسلام نیز تاکید بر چنین رویهای بود رویهای که میتوانست در آینده خویش جهان اسلام را متحد کند. همچنین وی بر اندیشمندانی چون سنگلجی در ایران و عبده در مصر تاثیر گذاشت و خود ایندو نسلهای آتی اندیشمندان قرآنی را تحت تاثیر قرار دادند.
زنگار فراموشی بر تصویر یک ایده
ایده بازگشت به قرآن اما در جهان اسلام امروز به غربت نشسته است. به جز جمهوری اسلامی ایران که آن راه پربرکت را ادامه میدهد، کشورهای دیگر مسلمان در فراموشی به سر میبرند. اختلاف دامن کشورهای مسلمان را گرفته و هر یک در تضعیف برادران دینی خود دست به سوی دشمن واحد مییازند و ریسمانی الهی که باید وحدت میساخت، از یاد تمدن اسلامی رفته است.
روزی که سیدجمالالدین اسدآبادی قدم در راه فعالیت سیاسی قرآنی گذاشت، مسلمانان در برابر خود غرب خصم را میدیدند، اما امروز جریانهایی مانند داعش به ظاهر به نام عمل به قرآن، اما در واقع در راستای حذف قرآن از جهان دست به برادر کشی میزنند و در این کار از غرب خصم مایه میگیرند. به راستی اشکال کار کجاست و چه چیزی باعث شد تا ایده سیدجمالالدین اسدآبادی زنگار فراموشی در جهان اسلام برگیرد.
ایدهای که نوزاد ماند
هنوز پس از قریب به 120 سال از طرح یک ایده، تغییری در مفاد آن دیده نمیشود. ایده سیدجمالالدین اسدآبادی منهای پیشرفت معتزلی، شیعی و ایرانی که به خود دید، در حال جنینی باقی ماند و نقد و یا گسترش نیافت. دانشگاهها و علمای مسلمان روش سید جمال را به فراموشی سپردند و آن را به دست مجریان سپردند. به نظر میرسد که ایده سیدجمالالدین اسدآبادی نوزاد ماند و به جوانی و تاثیر نرسید.
ایده سیدجمال ایدهای سیاسی است، ایدهای که اولین دستاوردهای خود را در سیاست داشته است، اما در فقدان رویکرد سیاسی در جوامع اسلامی، تنها به درد روشنفکران و فعالان سیاسی خورد. جریانهای اندیشهای که از اندیشه سیدجمال تاثیر پذیرفتند، بسیار زیاد بودند، اما این اندیشه چنان در عمل موثر بود که نقد جدی بر آن نشد و اندیشه بینقد رفته رفته متوقف میشود و از تولید باز میماند و تنها میتواند خود را تکرار کند، درحالی که دیگر از تاثیر اولیه نیز باز مانده است.
فقدان روش در ایده اسدآبادی
به نظر میرسد نقدی که بر این ایده بتوان وارد کرد، نقصش در خصوص در نظر نگرفتن مکانیسم بازگشت به کتابالله است. سالیان سال مسلمانان بر اساس قرآن حیات خود را تدبیر میکردند، هرچند نقد اسدآبادی به فراموشی قرآن نشان از فربه شدن معرفت حاصل از قرآن بود، چنانچه مسلمانان دیگر به کتاب الله رجوع نمیکردند و معرفت دینی را کافی میدانستند، اما فقدان روش در ایده بازگشت به قرآن باعث میشد تا برخی از کسانی که به این ایده جذب شده بودند، نهاد و مرجعیت دینی را دور بزنند.
نگاه بدون واسطه به قرآن میتواند منجر به گمراهی شود، این بدان خاطر است که رجوع به قرآن نیازمند تفسیر و دانشهای مقتضی است. نگاهی به تاریخ نشان میدهد که گروندگان به این ایده گاهی از مدار عقلانیت و انسانیت خارج شدهاند. همین امروز جنایتکارانی در خلافت خودخوانده داعش، غیرانسانیترین افعال جهان را به نام کتابالله انجام میدهند و سالها پیش گروهکی تروریستی با نام فرقان و با استناد به قرآن، آیتالله مطهری را به شهادت رساند.
ایده اسدآبادی هرچند هنوز زنده است، اما تاثیر و تداوم آن نیازمند نقد و بررسیهای بیشتر است. چگونه میتوان هم به قرآن بازگشت و تاثیر آن را در جامعه اسلامی شاهد بود و هم نهادهای سنتی که عهدهدار وساطت فهم و تفسیر قرآن هستند را در نظر داشت. از اینرو به نظر میرسد مهمترین آسیب ایده بازگشت به قرآن فقدان روش است.