در چنین روزی و در سال ۱۸۲۹ اولین ماشین تحریر اختراع شد و این کار صنعت رسانه را با جهشی اساسی مواجه کرد. فرهنگ با این ابزار به راحتی ترویج و گسترش یافت. با این کار نویسندگان بهراحتی توانستند تا اندیشههای خود را به صورت مکتوب درآورند و یا آیات قرآن را به تفسیر و نشر بنشینند. هرچند سالیان زیادی طول کشید تا این صنعت جای خود را به تمامه جای خود را باز کند اما تمایل به نوشتن تند در صورتهای دیگر تکنولوژی ادامه یافت.
تغییر ابزار نوشتن به ماشین تحریر محدود نمانده و ما هر روز شاهد تغییری دیگر در این عرصه هستیم. تلاش برای ساختن ماشین تحریر نوعی تلاش برای نوشتن و منتشر کردن اندیشه در سرعتی بیشتر بود. این کار تحت نام «تایپو گرافر» از قرن چهاردهم میلادی آغاز شده بود که تا قرن هجدهم عملی نشد. پس از به ثمر رسیدن ساخت ماشین تحریر تلاش متوقف نشد و ادامه یافت، اما این توسعه فرصت است و یا تهدید؟
از تاریخ ۱۸۷۰ که این ابزار معرفی شد تا اواخر سده بیستم، ماشینتحریر یکی از ابزارهای جدا نشدنی دفاتر و مشاغل مرتبط با نوشتن بوده است. از دهه ۱۹۸۰ به بعد، کمکم ویرایشگرهای متن که روی کامپیوترهای شخصی اجرا میشدند باعث خروج ماشینهای تحریر از بازار شدند.
فرهنگ و صنعت
دین شاید اولین و مهمترین عنصر هر فرهنگی باشد، عمدهترین عنصر شکلدهنده هر جهانبینی باور نسبت به هستی و منشا و اهداف اساسی زندگی است، اما فرهنگ خود در دامن یک تمدن به پیش میرود. بدون شک وضعیت یک تمدن و مظاهر آن مجاری تحقق فرهنگ است. یک فرهنگ میتواند با احاطه به صنعت و نزدیکی به آن قدرت گسترش خود را بالا برد و به دورترین جای ممکن برسد.
اما صنعت فرهنگ را تنها از جهت کمی گسترش میدهد، آنچه مهم است اندیشهای است که در درون هر فرهنگ وجود دارد. به نظر میرسد این بعد از گسترش فرهنگی که توسط صنعت ایجاد میشود، تنها آن را فربه میسازد بدون آنکه محتوایش را بالا ببرد به بیان دیگر اندیشه در هر فرهنگی مانند محتوایی است که توسط تمدن و مظاهر آن نمود مییابد. از این رو شاید نتوان گفت صنعت پیشرفته لزوما به پیشرفت فرهگی منجر میشود.
صفحه کلید؛ یادگار ماشین تحریر
هر قلمی برای نوشتن نیاز به مادهای رنگی و بدنهای داشت که آن را به کاغذ منتقل کند. نویسنده با دست باید مینوشت. حالا دیگر نباید حروف را رسم کرد، بلکه کافی است دکمهای که در سیستم نماد آن حرف است را فشار داد، بر روی کاغذ یا صفحه مجازی حرف نقش میبندد.
صفحهکلید بازگشت دوباره حروف برای نوشتن است. حروف به صورت جدا در صنعت چاپ کنار هم قرار داده میشدند تا از آنها کلمه و در نهایت جملات و متن حاصل شود. اگر چه امروزه سالهاست که کسی ماشین تحریر استفاده نمیکند، اما کلیدهای آن ابتدا به کامپیوتر و حالا به صورت مجازی به صفحات هوشمند تلفنهای همراه انتقال داده شده است تا فرد راحت و سریعتر نسخههای قابل تکثیر یافتن خود را تهیه کند. نسخههایی که میتواند مملو از اندیشههای دینی و قرآنی باشد.
قرآن؛ از کاتبان وحی تا صفحات تلگرام
کاتبان وحی آیات قرآن را پس از نزول مینوشتند و چنین شد که قرآن به صورت مکتوب درآمد. قرآن اما با صنعت پیش رفت و متناسب با پیشرف آن امکان نگاشته شدن و گسترش بیشتر را یافت. حالا پس از سالها میتوان به راحتی آیات قرآن را جستجو کرد و حتی با به یاد آوردن کلمهای از آن در کسری از دقیقه به آن دست یافت.
کتابان وحی زحمات زیادی کشیدند تا آن را بنویسند اما ترک قلم در نوشتن به چه چیزی منجر شده است. امروزه همه راحتتر میتوانند بنویسند و همه به نوعی کاتب شدهاند و کتابت از انحاصر میرازاها و کاتبان درباری درآمده است. رشد نگارش موجب شده است که همه بتوانند به راحتی به مکتوبات دست یابند، اما آنچه در این میان شاید باعث میشود نتوان کاملا به نگاشتن راحت دل بست آن است که سرعت نگارش که به مدد تکنولوژی حاصل شده است، تمایز مکتوبات را از بین برده است.
با گسترش مکتوبات در نرمافزارها، امر مکتوب به غیبت میرود. امر مکتوب به عنوان چیزی متمایز از کتابخانهها و قفسههای کتاب شخصی جمع میشود به به درون گوشیها، تبلتها و کامپیوترها میرود. معلوم نیست که آیا چند سال بعد چیزی به نام کتاب به عنوان یک شی باقی مانده باشد و یا نه؟ قرآن که کتابی مقدس به عنوان امری عینی بود، حالا به صورت یک «اَپ» در آمده است و در درون گوشیهای موبایل است.
فرصت یا تهدید
نیچه معتقد بود، «لوازم نگارش ما در شکلگیری اندیشههای ما نقش ایفا میکنند.» و فریدریش اِی. کیتلر، پژوهشگر آلمانی رسانهها، مینویسد: «زیر سلطه ماشین، نثر نیچه از استدلال به الگوریتم تبدیل شد، از اندیشه به جناس و از سبکی فصیح به سبکی تلگرافی تغییر یافت.» تغییر ابزار نوشتن باعث میشود انسان به گونه دیگری فکر کند. اما این امر فرصت است و یا تهدید، به نظر میرسد نوع نگاه به قرآن و جایگاه آن به این پرسش پاسخ دهد.
قرآن محتوا یا شکل
آنچه در این میان باید جلوی غیبت قرآن به عنوان یک امر عینی را بگیرد چیست؟ به نظر میرسد تلاش برای حضور قرآن منوط به تلاش برای حفظ نسخههای خطی قرآن نباشد. قرآن به عنوان امری عینی محلی برای رجوع است و مومنان به استفاده از آن به تاثیرش معنی میدهند.
در یک منازعه کلامی تاریخی میان قائلین به قدم و حدوث قرآن، برخی از متکلمین قرآن را در صورت کتبی و عینی آن قدیم میدانستند. اما اساسا مراد ما از قرآن یک عینیت و نسخهای خاص از آن است و یا مراد محتوایی است که یک نسخه از کتابالله در برگرفته است.
همواره توصیه شده است که صرف قرائت قرآن هدف نیست و بلکه مهم آن است که بتوان در آیات وحیانی قرآن به تدبر پرداخت و در نهایت به آن عمل کرد؛ از این رو گسترش قرآن در هر شکل موجود این امکان را بیشتر میکند که مومنان بتوانند فرایند قرائت تا عمل را بیشتر بپیمایند. به نظر میرسد دیدن قرآن به عنوان محتوا با هرگونه توسعه در صنعت و ارائه قرآن به اشکال گوناگون تعارضی نداشته باشد.