شایعه‌پراکنی به مثابه گناهی بزرگ/ احترام به مخاطب در بیان قصص انبیاء
کد خبر: 3340739
تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۲۹
توصیه‌های رسانه‌ای قرآن کریم/۳

شایعه‌پراکنی به مثابه گناهی بزرگ/ احترام به مخاطب در بیان قصص انبیاء

گروه فعالیت‌های قرآنی: قرآن در مواجهه با پدیده شایعه به خصوص در مواردی که شایعه موجب از بین رفتن آبروی انسانی بشود، برخورد جدی داشته است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)،‌ در بخش دوم ویژ‌گی‌های خبرنگار قرآنی که متن آن توسط حجت‌الاسلام والمسلمین حمید محمدی، دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی در اختیار ایکنا قرار گرفته است، تفاوت مبانی خبرنگاری در اسلام و سایر مکاتب بشری مورد بررسی قرار گرفت.
در بخش دوم بر دارا بودن پنچ ویژگی مهم تأکید شد که هر خبرنگاری با دارا بودن این ویژگی‌ها، خبرنگار موفق و قرآنی خواهد بود که اولین ویژگی اعلام شده «حق‌جویی و حق‌گویی» بود،‌ که همین حق‌گویی دارای چهار شاخص بود، ‌شاخص‌های صدق و مستند بودن خبر در گزارش روز گذشته توضیح داده شد در ادامه سایر شاخص‌ها نیز معرفی شده و علاوه بر آن ویژگی‌های یک خبرنگار قرآنی موفق آمده است.
سوم) امانتداری و عدم تحریف اخبار: اقتضای امانتداری این است که امانت به صورت دست‌نخورده و سالم به دست مخاطب خود برسد. دست بردن در خبر، گاهی با هدف تغییر محتوا و ماهیت آن اتفاق می‌افتد که نوعی خیانت تلقی می‌شود.
پیام آیه 27 سوره مبارکه انفال این است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَخُونُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِکُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ» ای کسانی که ایمان آورده‌اید به خدا و پیامبر او خیانت می‌کنید و(نیز) در امانت‌های خود خیانت نورزید و خود می‌دانید (که نباید خیانت کرد)» خبری که به دست انسان می‌رسد و قصد گزارش آن را دارد، یک امانت است؛ تصرفات غیرمجاز در این امانت در حکم خیانت به امانت است، آمیختن چند خبر با هم می‌تواند مصداق بارزی برای تحریف و خیانت در امانت باشد؛ یعنی دو خبر طوری با هم ترکیب شود که اصلاً معلوم نباشد حقیقت چیست. گاهی تحلیل خودساخته به‌عنوان خبر گزارش می‌شود و هدف خبر تغییر می‌کند؛ این هم نوعی تحریف خبر است. جابجایی اجزا و عناصر خبر هر چند که در عرف خبرنویسی بگویند تحریف نیست- ولی در عرف اخلاق رسانه‌ای اسلامی عمل ناپسندی به‌شمار رود.
چهارم) شفاف بودن خبر: شفاف بودن یعنی غیر‌متشابه بودن خبر، خبر متشابه، خبری است که دل‌های بیمار و فتنه‌گر به‌دنبال آن می‌گردند و به‌وسیله آن درصدد بر‌هم زدن آرامش اجتماعی هستند و یا اینکه با ایجاد تفرقه دل‌ها را به این سو و آن سو ببرند. قرآن کریم حاوی اخبار و گزارش‌هایی از امت‌های پیشین است که در برخی موارد مانند ماجرای حضرت موسی(ع) که در آیات و سوره‌های بسیاری از قرآن کریم آمده به ابعاد و جنبه‌های مختلف آن پرداخت شده است.
2. سودمندی: مؤلفه دیگری که از ویژگی‌های محتوایی خبر به شمار می‌رود، سودمندی و کارآیی خبر با در نظر داشتن تفکیک مبنایی و اختلاف مفهوم «سودمندی» در اسلام و مکاتب بشری است؛ زیرا براساس آیه «وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الأَرْضِ»(رعد 17) «خبرهایی ماندگارند که برای انسان‌ها نافع باشند».
3. ‌احترام به مخاطب: براساس دیدگاه قرآن کریم، احترام به مخاطب با آنچه امروزه رایج است، متفاوت است؛ البته درک این تفاوت‌ها مشروط به تأمل و تعمق در محتوای «گزارش‌های قرآن از اخبار گذشتگان» است.
به بیان دیگر؛‌ یکی از ویژگی‌های قرآن «گزینش صحنه‌های درس‌آموز تاریخی در تبیین قصه‌ها» است. قرآن کریم کتاب تاریخ نیست تا وقایع‌نگارانه در هر قصه‌ای هر آنچه رخ داده را بنگارد، بلکه تنها بخش‌هایی را بیان می‌کند که با هدف آن(یعنی هدایت انسان‌ها: از مبانی غایت شناختی خبررسانی) هماهنگ باشد. سپس آن را به عنوان سنت‌ الهی (فلسفه تاریخ) بازگو می‌کند.
مثلاً نام حضرت موسی کلیم(ع) بیش از صد بار در قرآن کریم آمده و قصه آن حضرت در 28 سوره به طور گسترده تبیین شده است؛ اما بخش‌هایی که تاریخ محض است، مانند ثبت تاریخ میلاد و وفات آن حضرت در قرآن نیامده، بلکه به نکات حساس و آموزنده داستان پرداخته شده است؛ مثلاً از تاریخ تولد موسی(ع) و مدت شیرخوارگی او در قرآن چیزی نیامده، لیکن از سانحه مهم وحی الهی به مادر موسی(ع) از لحاظ انداختن کودک در دریا و ایجاد طمأنینه در قلب مادر و مژده بازگشت فرزند به مادر بعد از بزرگ شدن و به مقام رسالت رسیدن، سخن به میان آمده و همچنین از تاریخ هجرت(ع) موسی از مصر به مدین و نیز زمان مراجعت وی از مدین به مصر، گفتاری در قرآن نیست، لیکن از خدمتگزاری رایگان موسی(ع) و کمک رساندن به فرزندان شعیب(ع)، از دامداری دختران شعیب(ع)، از عفاف و پاکدامنی آنان و کیفیت آشنایی موسی(ع) با شعیب(ع) و نحوه انتخاب کارگزار که باید در کار خویش «امین» و بر کار خود «‌مسلط و نیرومند» باشد و همچنین درباره مشاهده آتش و رفتن به سوی آن و شهود و استماع کلام توحیدی خداوند از درخت، سخن به میان آمده است. بر همین اساس چهار ویژگی مهم را می‌توان از دل این آیات استخراج کرد.
الف- رعایت عفت کلام و اجتناب از پخش اختیار مفسده‌آور
ب- استفاده از الفاظ محترمانه و رعایت اخلاق و ادب
ج- منع بخش اخبار خصوصی
د- حذف نکات غیر‌ضروری و بی‌فایده
احترام به مخاطب از زوایه‌ای «بیان متناسب با سطح فکری عموم مخاطبین» است؛‌ عن ابی عبد‌الله(ع) قال: ما کلم رسول‌الله(ص) العباد بکنه عقله قط و قال قال رسول الله انا معاشر الانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم(الکافی، ج 1، باب العقل و الجهل، حدیث 15
4. پرهیز از شایعه‌پراکنی: قرآن کریم در مواجهه با پدیده شایعه در دو بخش شایعه‌پراکنان و دریافت کنندگان شایعه به خصوص در مواردی که شایعه موجب از بین رفتن آبروی انسانی بشود، برخورد کرده است. ممکن است خبرگزار هم دریافت‌کننده و هم انتقال‌دهنده شایعه باشد؛ در ماجرای افک، توبیخ خداوند بسیار سنگین است.
«لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ»(نور: 12) چرا هنگامی که آن را شنیدید، مردان و زنان مومن(از شما) درباره یکدیگر گمان نیک نبردند و نگفتند که این تهمتی آشکار است؟ این آیه بیانگر لزوم خوش گمان بودن مؤمنین نسبت به یکدیگر در برخورد با شایعات است. «لَوْلَا جَاؤُوا عَلَیْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَدَاء فَأُوْلَئِکَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ»(نور:13): چرا بر آن(اتهام) چهار نفر شاهد نیاوردند؟ پس چون شاهدان مورد نیاز را نیاوردند در نزد خداوند دروغگو محسوب می‌شوند. این آیه بیان می‌دارد؛ هرکس به شخص دیگری کار نامشروعی را نسبت دهد و برای آن بیّنه یا شاهدانی نداشته باشد، نباید ادعا او را پذیرفت. «وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّکُمْ فِی مَا أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیم»(نور: 14) و اگر فضل خداوند و رحمت او در دنیا و آخرت بر شما نبود حتماً درباره آن امری که در آن وارد شدید عذاب بزرگی به شما می‌رسید. پیام آیه این است که در اثر عدم مراقبت نسبت به نشر ادعاهای بدون بیّنه، از حیطه فضل و رحمت الهی خارج و مشمول عذاب الهی خواهیم شد.
«إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُم مَّا لَیْسَ لَکُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ»(نور: 15) آنگاه که آن(بهتان) را زبان به زبان از یکدیگر می‌گرفتید و با دهان‌هایتان آنچه را که بدان علم نداشتید می‌گفتید و آن را آسان می‌پنداشتید در حالی که در نزد خدا بزرگ بود. در این آیه تبیین می‌شود؛ کاری که در نزد برخی انسان‌ها کوچک شمرده شود، ممکن است نزد خداوند گناهی بزرگ محسوب شود. «وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا یَکُونُ لَنَا أَن نَّتَکَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَکَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ»(نور: 16) و چرا آنگاه که این (مطلب را) شنیدید، نگفتید جائز نیست که به این(سخن) لب گشاییم، منزهی تو(ای خدا) این بهتان بزرگی است. انسان با شنیدن چنین شایعاتی باید زبان خود را کنترل کند تا مبادا گرفتار گناه بزرگ شود.«إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»(نور19) به یقین کسانی که دوست دارند(و فعالیت می‌کنند) که عمل زشت در میان کسانی که ایمان آورده‌اند شیوع پیدا کند(اطلاع از عمل زشت کسی یا ارتکاب عمل زشت شایع شود) برای آنها در دنیا و آخرت عذابی دردناک است، و خدا(عواقب شوم از آن را) می‌داند و شما نمی‌دانید.
نکته‌ای مورد نظر در این آیه مذکور این است که نه تنها شایعه‌پراکنی ناحق گناهی بزرگ است، بلکه اگر انسان این کار را نیز دوست داشته باشد، هم در دنیا و هم در آخرت مشمول عذاب دردناک خداوند می‌شود «شایعه پراکنی- به خصوص در موارد دروغ- از گناهانی است که خداوند مرتکب آن را علاوه بر آخرت در دنیا نیز عقوبت می‌کند»
5. پرهیز از تجسس: آیات و روایات مشحون از تعابیری است که از تجسس و یا اطلاع‌یابی از اخبار به هر قیمت وسیله ممکن(‌که در بررسی آیه 12 سوره حجرات به آن اشاره خواهد شد) منع می‌کند.

captcha