حجتالاسلام والمسلمین سیدعباس موسویان، عضو شورای فقهی بانک مرکزی، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، به بحث درباره وضعیت عملکرد بانک مرکزی در سه دهه اخیر پرداخت و اظهار کرد: بعد از تجربه چند دهه صنعت بانکداری در کشورهایی که در زمینه بانکداری پیشرو بودند، به این جمعبندی رسیدند که بایستی نهاد ناظری بر عملکرد بانکها نظارت کند و بعد از مدتی به این نتیجه رسیدند که این نهاد میتواند جایگاه مهمتری هم ایفا کند؛ بنابراین امروزه بانک مرکزی یا نهاد ناظر بازار پول و بانکها، چندین نقش کلیدی بر عهده دارد که بنده چند مورد را توضیح میدهم.
هدایت نظام بانکی توسط بانک مرکزی
وی ادامه داد: یکی از این وظایف، بحث نظارت بر عملکرد بازار پول، نهادها، مؤسسات و سازمانهایی است که که در حوزه پول و بانکداری فعالیت میکنند و به طبع وجود چنین نهادی میتواند هم برای مردمی که با این مؤسسات کار میکنند اطمینانبخش باشد و هم از بسیاری از مفاسد اقتصادی و انحرافات در بازار پول جلوگیری کند.
موسویان اظهار کرد: دومین بحث، هدایت نظام بانکی در چارچوب قوانین، مقررات، ابزارها و شیوهها است؛ چراکه شاهد بهروز شدن بسیاری از بازارها و روشهای انجام معاملات در بخش تجهیز و تخصیص منابع و خدمات بانکها هستیم.
انجام ابزارسازی توسط بانک مرکزی
عضو شورای فقهی بانک مرکزی افزود: معمولا بانکهای مرکزی با دارا بودن نیروهای تخصصی و کارشناسی، به مرور به طراحی ابزارهایی اقدام کرده و آنها را در اختیار بانکها و مؤسسات اعتباری قرار میدهند و نقش سوم که شاید از همه کلیدیتر باشد، موضوع سیاستهای پولی است.
وی عنوان کرد: در همه جوامع گاهی حجم پول بالاست و این حجم پول آثار و نتایج نامطلوبی بر اقتصاد میگذارد که مهمترین آنها موضوع تورم است و تورم، آثار منفی زیادی بر جامعه میگذارد و کما اینکه گاهی جامعه از کمبود نقدینگی رنج میبرد و کمبود نقدینگی باعث ایجاد رکود میشود.
ضعف نظارت بانک مرکزی در بخش پولی
موسویان ادامه داد: بانکهای مرکزی با هدایت و کنترل حجم نقدینگی جامعه میتوانند از رکودهای عمیق و از رونقهای لجام گسیختهای که باعث تورم شود جلوگیری کنند؛ بنابراین بانک مرکزی میتواند نقش کلیدی در اقتصاد که همانا به تعادل رساندن متغیرهای کلان اقتصادی است داشته باشد.
دبیر کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار در پاسخ به این پرسش که آیا بانک مرکزی ایران توانسته است نقشهای کلیدی خود را ایفا کند یا خیر؟ تأکید کرد: در این زمینه باید گفت که نمیتوان نمره مثبتی به بانک مرکزی داد و ما درهمه زمینهها با کمبودهای جدی مواجه هستیم؛ از جمله اینکه در بحث نظارت که یکی از وظایف بزرگ بانک مرکزی است متأسفانه شاهد ضعف بزرگی در نظام بانکی هستیم و شاهد بسیار روشن آن وجود مؤسسات، نهادهای مالی و اعتباری و صندوقهای غیررسمی است که به اعتراف خود بانک مرکزی صدها مورد از آنها در سطح کشور فعالیت میکنند و اینها نشانگر ضعف نظارت در بخش پولی است.
ضعف نظارت بانک مرکزی بر بانکها و مؤسسات مجاز
وی ادامه داد: حتی در مؤسسات مجاز که تحت اشراف بانک مرکزی هستند هم ضعف نظارت را شاهد هستیم و شاهد این مدعا موضوع سودهای بانکی و شیوههای بانکها در اعطای تسهیلات و جذب سپردهها است و بانک مرکزی توان نظارت لازم در این زمینهها را ندارد.
موسویان افرود: همینطور در شیوههای اجرایی روشهای اعطای تسهیلات شاهد تخلفات بسیاری هستیم؛ بنابراین بانک مرکزی باید بخش نظارتی خود را تقویت و از افراد توانمند استفاده کرده تا یک سیستم کارآمد نظارتی بر بانک مرکزی حاکم شود؛ چراکه با وجود این سیستم امیدی برای منضبط کردن مؤسسات غیرمجاز وجود ندارد.
ضرورت تقویت پیکره کارشناسی بانک مرکزی
وی درباره عملکرد بانک مرکزی در حوزه ابزارسازی عنوان کرد: درباره مأموریت دوم بانک مرکزی که همان ابزارسازی و در اختیار گذاشتن روشهای مدرن است هم متأسفانه بانک مرکزی و نظام بانکی ما وضعیت ایدهآلی ندارد و گرچه بانک مرکزی نهادهایی همانند پژوهشکده پولی و بانکی، مؤسسه عالی آموزش بانکداری و مراکز دیگری را دارست که بر روی مباحث بانکداری از جهت آموزشی و پژوهشی تحقیق میکنند اما این نهادها هم کارایی لازم را ندارند.
موسویان افزود: ما همه ساله نیازمند تحقیقات راهبردی، بنیادی و بهویژه کاربردی هستیم که متناسب با نیازهای جامعه پاسخگو باشد در حالیکه صنعت بانکداری ما در بخش تجهیز منابع از نبود ابزارهای کارآمد و پویا رنج میبرد و صاحبان وجوه، کمتر دسترسی لازم به ابزارهای متناسب با اهداف و سلیقههایشان را پیدا میکنند و این امر باعث میشود بخشی از وجوه نقد مردم از نظام پولی رسمی به سمت فعالان غیررسمی هدایت پیدا کند؛ بنابراین لازم است پیکره کارشناسی بانک مرکزی تقویت شود.
ضعف بانک مرکزی در کنترل تورم
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به بیان نقاط ضعف بانک مرکزی در حوزه سیاستهای پولی پرداخت و اظهار کرد: در بخش سیاستهای پولی هم ضعف بسیار مهمی را در بانک مرکزی مشاهده میکنیم و آن تلاطم اقتصاد در سه دههگذشته است. بانک مرکزی ما عملا نتوانسته است از تورمهای فاحش در کشور جلوگیری کند و به همین دلیل شاهد تورمهای 30، 40 و گاهی 48 درصدی بودهایم و این موارد در دورههای اتفاق میافتد که کشورهای دنیا دو دهه است که از تورمهای بالا فاصله گرفتهاند.
وی تأکید کرد: بانکهای مرکزی دنیا با استفاده از روشهای مختلف توانستند بر این مشکل مسلط شوند و دیگر تورمهای دورقمی فقط به چند کشور اختصاص دارد که گاهی ایران در صدر آنهاست و گاهی رده دوم و سوم را به خود اختصاص میدهد.
عدم موفقیت بانک مرکزی در زمینه سیاستهای پولی
عضو شورای فقهی بانک مرکزی ادامه داد: این امر نشان میدهد بانک مرکزی در بخش سیاستهای پولی موفقیت لازم را نداشته است و این امر نیازمند مطالعاتی عمیق برای آسیبشناسی این مشکلات و نقد و بررسی ابزارهای بانک مرکزی در سه دهه گذشته است
موسویان در پایان خاطرنشان کرد: البته انصافا در دو سال اخیر وضعیت بهتر شده و التهابهایی که بر بخش پولی و ارزی حاکم بود در این مدت فروکش کرده و دیگر شاهد آن هیجانات نیستیم و همینطور در بخش طلا کنترل خوبی صورت گرفته و طلا از ابزار بورسبازی خارج شده است اما اگر بخواهیم تجربه سه دهه گذشته بانک مرکزی به ویژه در دوره جنگ تحمیلی را بررسی کنیم، نه در حوزه نظارت، نه هدایت نظام بانکی و نه در بخش سیاستهای پولی که سه مأموریت مهم بانک مرکزی است، کارنامه موفقی نداشته است.