فتنه‌های مشترک وهابیت و آل‌سعود با الهام‌گرفتن از دشمنان اسلام
گروه سیاسی: حتی اگر بپذیریم که حادثه منا به خاطر راه‌بندان به جهت عبور شاهزادگان سعودی بوده است، باید بدانیم که آمدن شاهزاده سعودی می‌تواند بخشی از توطئه باشد.
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، در پی وقوع فاجعه منا که به کشته و زخمی شدن شمار زیادی از ضیوف‌الرحمن منجر شد، گزارش‌ها و تحلیل‌های متعددی درباره چرایی این حادثه مطرح بوده است.
در حالی مقامات سعودی این مسئله را طبق قضا و قدر الهی و یا بی‌نظمی حجاج مطرح می‌کنند که کارشناسان غیر سعودی تحلیل‌های دیگری را مطرح کرده‌اند؛ از بی‌کفایتی سعودی‌ها برای برگزاری مراسم حج تا توطئه‌ای برای ضربه زدن به اسلام.
حجت‌الاسلام والمسلمین میر ابوالفتح دعوتی، مشاور قرآنی سازمان فعالیت‌های قرآنی دانشگاهیان کشور نیز در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده، به ابعاد مختلف این حادثه پرداخته است.
در کنفرانس برلین به سال 1885 میلادی «اتوفون بیسمارک»، صدر اعظم آلمان پیشنهاد داد تا دولت‌های اروپایی به اختلافات خود خاتمه دهند و به جای جنگ‌های داخلی به تجزیه آفریقا و تقسیم سرزمین‌های اسلامی بپردازند.
در این تقسیم‌بندی برای هر دولتی سهمی معین شد و عربستان و سواحل خلیج فارس و مصر و عراق به دولت انگلستان واگذار شد و مقرر شد، مرکز خلافت عثمانی و دولت استامبول به مصطفی آتاتورک واگذار شود تا به عنوان یک کشور پیشرفته و اروپایی و متمدن مطرح شود و ملت‌ها برای رسیدن به تمدن راه آتاتورک را انتخاب کنند. همچنین مقرر شد سرزمین حجاز به یک دولت عربی واگذار شود و تحت نفوذ انگلستان به عنوان سمبول کشورهای اسلامی معرفی شود تا اسلام‌گرایان حکومت حجاز تحت تعلیم انگلستان را الگوی خود قرار دهند.
در این میان آل‌سعود برنده این مسابقه شوم شد. با حمایت رسمی انگلستان، ملک عبدالعزیز به پیروی از مسلک اختراعی وهابی پس از قتل عام مردم طائف، مکه و مدینه در نهایت به مکه و مدینه و سپس سرزمین حجاز مسلط شد. از این پس همکاری تنگاتنگی بین آل سعود و حکام انگلستان برقرار شد و برنامه ایجاد جنگ و اختلاف و تفرقه بین مسلمان به عهده حکام آل سعود و برنامه دین‌زدایی و فسق و فجور و ترویج فرهنگ لائیک غربی به عهده آتاتورک و رضاخان و ظاهرشاه، پادشاه افغانستان گذارده شد.
با این حال حکام آل‌سعود حکومت آتاتورک را حکومتی کافر و مرتد شمرد و آنان را از زیارت بیت‌الله الحرام منع کردند و بین برادران ترک وعرب جدایی انداختند. دولت ترکیه نیز حکام سعودی را مرتجع و مزدور خوانده و متقابلاً از رفتن حجاج به بیت‌الله‌الحرام جلوگیری کرد و عرب‌هراسی را رواج داد که تاریخ آن مفصل است.
اما در مورد منع ایرانیان از زیارت بیت‌الله‌الحرام طرحی انگلیسی اجرا شد. حکام سعودی شخصی بنام ابوطالب یزدی را به بهانه آلوده کردن حریم کعبه دستگیر کرده و گردن زدند.
«حکومت حجاز برای ایجاد تفرقه بین ایران وعربستان یک نفر را در منظر عام گردن زدند تا دولت شاهنشاهی ایران هم متقابلاً مراسم حج را قدقن کند. همزمان با اشغال ایران توسط متفقین و جنگ بین‌الملل «1323ه- ش»
در مقابل، دولت وقت ایران که در پی بهانه بود، در پاسخ به این حرکت مزدورانه و ساختگی آل‌سعود، اعزام حجاج ایرانی به بیت‌الله الحرام را ممنوع کرد و احساسات ضد عربی را در مردم شعله‌ور ساخت. پس از این واکنش سعودی‌ها به هدف خود که تفرقه بین مسلمانان بود، رسیدند و با اعدام ساختگی ابوطالب یزدی، انگلیسی‌ها به گمان خودشان به نقشه خود مبنی بر ایجاد تفرقه میان مسلمانان دست پیدا کردند.
در کنار این قضایا قتل عام مردم کربلا و کاظمین و شیعیان عراق را نیز اضافه کنید. در حالی‌که علمای شیعه فتوای جهاد داده بودند و مردم عراق با انگلستان در جنگ بودند، آل سعود به بهانه اینکه زیارت کربلا و نجف بدعت و شرک است، در کنار انگلیسی‌ها به سرزمین عراق حمله کرده و شیعیان را قتل عام کردند و راه را برای انگلستان هموار ساختند (1216 تا 1223 ه - ق).
از همان آغاز تأسیس دولت آل سعود تا به امروز، حکام سعودی با تربیت مفتیان مزدوری که دین خودشان را از آل سعود گرفته‌اند، کوشش می‌کنند در ایام عمره و حج فرقه بزرگی از مسلمانان را کافر و مرتد و مشرک معرفی کنند و طرح انگلیسی ـ صهیونیستی را محقق سازند و به حکام انگلستان و آمریکا تقرّب جویند.
اینان در زمان شاه معدوم از زوّار ایرانی به عنوان ضیوف‌الرحمن استقبال می‌کردند و خوش آمد می‌گفتند. سران سعودی به دست‌بوس شاه می‌آمدند تا بدین‌وسیله به کاخ سفید نزدیک بشوند، با اینکه شاه ایران ضد اعراب بود و با اسرائیل همکاری می‌کرد، مع‌ذلک سران عرب گاه و بیگاه به دست‌بوس و پابوس شاه ایران می‌آمدند.
و امّا پس از انقلاب اسلامی ایران، سران عرب دستور دیگری گرفتند و از صدام و انور سادات تا شیوخ امارات و حکام آل سعود به دشمنی و کارشکنی با انقلاب اسلامی مأموریت یافتند.
در اینجا لازم بود که مفتیان مکه و مدینه از این حرکت غیر اسلامی حکام عرب جلوگیری کنند و نهی کنند لکن مفتیان مکه و مدینه خود همراه این ستمگران وارد وادی مبارزه با انقلاب اسلامی شدند و به فتواهای اسرائیلی ـ صهیونیستی روی آوردند و شیعیان را کافر و مرتد شمردند و آب به آسیاب دشمن ریختند.
اکنون در مسئله حوادث مرگباری که پی در پی در مکه تکرار می‌شود باید قدری عمیق‌تر نگاه کرد و لازم است همزمان با بی‌کفایتی آل سعود، توطئه‌های بیگانگان و به خصوص صهیونیست‌ها را نیز در نظر گرفت. تصور کنید کاخ سفید چقدر از امثال این حوادث خوشحال خواهد شد.
درهمین واقعه منا می‌توان گفت ایادی مخفی امنیتی سعودی آمریکایی انتقام شعار «مرگ بر آمریکا» و برائت از مشرکین را به گمان خودشان از زوار گرفته‌اند.
در هر حال، محال است که کاخ سفید و نظام جنایتکار صهیونیستی برای خدشه وارد کردن در مراسم و مناسک حجّ بی‌تفاوت بنشینند، قطعاً اینان برای تغییر چهره دو شهر مدینه و مکه و تحت‌الشعاع قرار دادن آثار مذهبی مکه و مدینه و تغییر فرهنگ ساکنان این منطقه و حتی تغییر زبان عربی به انگلیسی و لاتین و طرح انفجارها و آتش‌سوزی‌ها و ازدحام‌‌های کشنده و مرگبار در سایه سکوت و حتی رضایت مفتیان مزدور وعاظ‌السلاطین وهابی نقشه‌های طویل‌المدّه دارند.
در واقع همه نقاط مکه و مدینه و بزرگراه‌ها و داخل حرمین شریفین و فرودگاه‌ها، همه و همه توسط دوربین‌های عکاسی تحت کنترل است و مأموران امنیتی سعودی آمریکایی، حتی آمد و رفت حجاج را تحت نظارت و پیگیری دارند وشنود می‌کنند و اینان با صدور دستور‌ها می‌توانند همه چیز را کنترل کنند. حتی اگر بپذیریم که حادثه منا به خاطر راه‌بندان به جهت عبور شاهزادگان سعودی بوده است، باید بدانیم که آمدن شاهزاده سعودی می‌تواند بخشی از همین توطئه باشد. افرادی که ابوطالب یزدی را بدون هیچ گناهی برای ایجاد تفرقه بین ایران و عربستان گردن می‌زنند، همان مأموران و جاسوسان با ایجاد راه‌بندان، ولو به نام شاهزاده غافل ومغرور، می‌توانند مردم را در رمی جمرات و یا در تونل‌های دیگر دچار خفگی کنند تا خبرگزاری‌های مزدور به تبلیغات ضد حج و ضد اسلام بپردازند.
البته اینان «ابرهه»های این زمان هستند که می‌خواهند به مناسک حج ضربه بزنند و البته که خداوند مکر آنان‌را به خودشان برمی‌گرداند.
به امید روزی که مسلمانان شاهد سقوط آل سعود و حکام یهود باشند. وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ
