به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، کتاب «اولویتهای پژوهشی تفسیر و علوم قرآن» پنجمین اثر از مجموعه آثاری با عنوان نیازسنجی پژوهشی دانشهای حوزوی است. مجری این طرح انجمن تفسیر و علوم قرآن بوده و زیر نظر معاونت پژوهش حوزههای علمی منتشر شده است.
در تدوین این کتاب کارشناسانی از جمله سیدرضا مودب، محمدعلی رضاییاصفهانی، محمد فاکر، عبدالکریم بهجتپور، حسین علویمهر و... شرکت داشتهاند.
از سوی دیگر، انجمن قرآن پژوهی حوزه علمیه قم، مدرسه عالی قرآن و حدیث جامعه المصطفی العالمیه، موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی و ... نیز در تدوین این اثر همکاری داشتهاند.
جایگاه نیازسنجی در پژوهش
در پیشگفتار این اثر میخوانیم: نیازسنجی، مرحلهای بسیار مهم و اثرگذار در فرایند برنامهریزی پژوهشی است که ذهن پژوهشگران و متولیان امر پژوهش را در به خود معطوف میسازد. در هر نامه پژوهش باید به این پرسش پاسخ داد که نیازهای پژوهشی در عرصه یک دانش چیست و در چه موضوعاتی باید پژوهش شود؟
کتاب حاضر در چهار بخش کلیات، اولویتهای پژوهشی، نمایهها و پیوستها تدوین شده است که در بخش اول طرح تحقیق، تعریفواژهها، رویکرد و روش تحقیق مطرح می شود و در بخش دوم اولویتها در قالب جداولی پیشنهادی عرضه میگردند.
پرسش اصلی کتاب
پرسش اصلی که کتاب به دنبال پاسخ دادن به آن است، عبارت است از این که اولویتهای پژوهشی دانش تفسیر و علوم قرآن کداماند؟
پرسشهای فرعی که این تحقیق عهدهدار پاسخگویی به آنهاست عبارت است از این که نیازهای پژوهشی در قلمرو دانش تفسیر و علوم قرآن کدام هستند؟ دانش تفسیر و علوم قرآن در مواجهه با مسائل عمده عرصههای بینالمللی، ملی و منطقهای ناظربه محورهای مطالعاتی چه پیشنهادهای پژوهشی ارائه میکند؟
سوالات دیگری که در این میان وجود دارد این است که منابع لازم در حزوه نیازسنجی دانش تفسیر و علوم قرن ناظر به محورهای مطالعاتی کلان طرح نیازسنجی پژوهشی دانشهای حوزوی کداماند؟ مناسب ترین شیوه اولویتگذاری پروژههای مختلف تحقیقاتی دانش تفسیر و علوم کدام است؟ راهکارهای تخصیص بهینه منابع محدود در حوزه پژوهش دانش تفسیر و علوم قرآن کداماند؟
پس از مسائل در بخش کلیات به تعریف مفردات عنوان کتاب پرداخته شده و مفاهیمی مانند «علوم قرآن»، «تفسیر»، «نیازسنجی و نیازسنجی پژوهشی»، «نیازسنجی پژوهشی دانش تفسیر و علوم قرآن» و نیز «اولویتیابی» تعریف شده است.
در این کتاب علوم قرآن به مجموعه دانشهایی گفته میشود که درباره ماهیت و هستی قرآن کریم و چگونگی آن به عنوان کتابی آسمانی بحث میکند و به تعبیری نگاهی درونی به قرآن دارد. که با توجه به تعریف دانش تفسیر از ان حیت که به فهم آن و نگاه از بیرون اشاره دارد، متمایز خواهد شد.
در این کتاب مراد از تفسیر بر اساس تفسیر علامه هم معنای ظاهری و هم معنای درونی و باطنی آیات است و فراتر از مدلول لفظی است که برای تمام افراد یکسان نخواهد بود.
نیازهای مخاطبان حوزوی در حیطه دانش تفسیر و علوم قرآن در محورهای اصلی ذیل مورد توجه قرار گرفته است: فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب در حوزه دانش و علوم قرآن؛ تعیین ترجیحات، علایق، فهم مشکلات مسائل و مشکلات و شبهات مطرح.
مراد از نیازسنجی هم فرایندی پویا و قابل برنامهریزی است که به کارگیری شیوههای تعیین الگو نیازها و خواستههای افراد و سازمانها شناسایی و اولویتبندی شده تا برای رفع آن نیازها تدارک کافی و لازم برای تخصیص منابع در دسترس در نظر گرفته شود.
محتوی نیازسنجی نیز عبارت است از محتوای فکری، اندیشهای و رفتاری. در فصل سوم این بخش رویکرد و روش تحقیق این کار پژوهشی ارائه شده است. مباحثی مانند رویکرد تحقیق، منابع استخراج نیازها و نحوه استفاده از آنها، ابزار گردآوری اطلاعات، معیارها و ملاکهای الویتبندی، روشهای تعیین اولویت، معیار آماری برای تعیین نمره اختصاصی به هر عنوان پژوهشی، قالبهای انجام عناوین، قلمروهای دانش تفسیر مورد بررسی قرار گرفتهاند.
دراین فصل روشی که این تحقیق برای تعیین اولویتهای پژوهشی تفسیر و علوم قرآن ارائه داده است عبارت است از این که با در نظر گرفتن ملاکهایی که در پی میآید و نمره دادن از 1 تا 3 به آنها از زیاد به کم نمرهگذاری شود. میزان تاثیر در رشد فرهنگ قرآنی و نظام اسلامی، میزان فایده برای نظام اسلامی، میزان فوریت، گستردگی و فراوانی نیاز، ابعاد ملی و بین المللی موضوع، امکان توفیق پژوهش، میزان تاثیر دررشد و توسعه دانش تفسیر و علوم قرآن، میزان تاثیر در افزایش توان علمی در مواجهه با رقبا ملاکهای نمرهدهی به نیازهای پژوهشی بوده است.
جداول اولویتهای پژوهش در تفسیر و علوم قرآن
در بخش دوم اولویتهای پژوهش در علوم قرآن، دانش تفسیر و ملحقات در جداولی بیان شده است. ردیفهای این جداول عبارت است از عناوین پژوهشی و اولویت، امتیاز و قالب پژوهشی هر عنوان ذکر شده است.
در ذیل علوم قرآن اولویتهای پژوهش در جداولی ذیل کلیات، تاریخ قرآن، وحی شناسی و نزول قرآن، اسباب نزول، جایگاه قرآن، اسماء و صفات قرآن، مکی و مدنی، تحریفناپذیری قرآن، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، اعجاز قرآن، قرآن و مستشرقان، ترجمه قرآن بیان شده است.
اولویتهای پژوهشی دانش تفسیر در ذیل کلیات، تاریخ تفسیری، مبانی، اصول و قواعد تفسیر، روشهای تفسیری، گرایشهای تفسیری، تفاسیر و مفسران عنوان شده است. در ملحقات مانند دو بخش پیشین اولویتهای تفسیری در جایگاه دانش تفسیر در جامعه علمی و قرآن و تفسیر در برنامه پنجم توسعه و دانش تفسیر در فرهنگ ملل ارائه شده است.
برای مثال اولویتهای تفسیری کلیات در علوم قرآن عبارت است از بررسی تاریخی جایگاه علوم قرآنی از عصر پیامبر تاکنون، بررسی نقش علوم مختلف علوم و فعالیتهای عالمان مسلمان در شکلگیری و گسترش علوم قرآن، جایگاه علوم قرآن در بین سایر علوم و نقد وضعیت موجود آن، گونهشناسی ردهبندی و موضوعشناسی علوم قرآن، بررسی کارایی روشهای علمی در علوم قرآن، بررسی نسبت علوم قرآن با زبان شناسی، بررسی جایگاه حدیث در تبیین علوم قرآن، بررسی مقایسهای فعالیت علامان شیعه و سنی در عرصه علوم قرآن، بررسی مقایسهای فعالیت عالمان مسلمان و مستشرقین درعرصه علوم قرآن، الگوی روششناسی در علو مقرآن، جایگاه علوم قرآن در مراکز علمی-پژوهشی جوامع اسلامی ، جایگاه علوم قرآن در مراکز علمی-پژوهشی جوامع غربی، جایگاه علوم قرآن در مراکز علمی-پژوهشی جوامع شرق آسیا.
به نظر میرسد ارائه جداول اولویتهای پژوهشی به همراه ارائه پیشنهاد برای قالب پژوهشی و نیز نمرهدهی به آنها بتواند راه را برای پژوهش در حوزه علوم قرآن فراهم سازد. اگرچه نگاهی انتقادی به این جداول نیز ممکن است وجود داشته باشد.
میثم قهوهچیان