به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، محمدرضا بهشتی استادیار گروه فلسفه دانشگاه تهران در نشست مهرخوبان که به مناسبت سیوچهارمین سالگردعلامه طباطبایی برگزار شد. با محور بحث«تاملاتی در رویکرد تفسیری المیزان» گفت: علامه طباطبایی یک اندیشمند آزاد اندیش مستقل بودند. و منشا برکات زیادی برای جامعه ما در حوزه نظر و عمل هستند. کسانی که با توجه اندیشههای خود زندگی میکنند تعداد آنها زیاد نیست. هر چقدر در زندگی ایشان غور میکنم بیشتر متوجه حضور اندیشه، ایمان در زندگی ایشان میشوم.
بهشتی افزود: به نظر من درخشش «المیزان» فضای را فراهم آورد که بحثهای قرآنی دوباره بر سر زبانها بیایید و مطرح شود. علامه در مقدمه کتاب المیزان آنجایی که میخواهند چشماندازی از کتاب ارائه بدهد به صورت مختصر به نکات مهمی اشاره میکنند.
استادیار فسفه دانشگاه تهران اظهار کرد: زمانی میتوان به جمعبندی در آثار علامه دست بیابیم که کل آثار قرآنی وی را بررسی کرده باشیم. در این زمان است که به یک داوری در رویکرد تفسیری علامه دست پیدا کردهایم. مرحوم علامه به صورت مختصر تاریخ تفسیر در اسلام را بیان میکند. جریان تفسیر در دو قرن نخست اسلام در حال شکل گرفتن است. علامه رویکرد4 گانه و باذیل عنوان دیگر 5گانهای را مطرح میکند.
وی افزود: رویکرد4گانه برمیگردد به سدههای اول و 5 هم به دوران نزدیک و معاصر ما باز میگردد.این 4 رویکرد عبارتند از رویکرد اخباریان، کلامی، فلسفی وعرفانی به تعبیر خود علامه متصوفه. در این ایام رویکرد جدیدی به نام رویکرد علمی به قرآن شکل گرفت. این رویکرد در بین افرادی طرفدار پیدا کرد که دستاوردهای علم جدید برای آنها اهمیت داشت و سعی کردندبا این رویکرد به سراغ قرآن بروند و دست به تفسیر زدند.
فهم آیات از طریق تدبر در آیات دیگر
بهشتی افزود: علامه در باب دلالت الفاظ بر معانی اتخاذ موضع کردند. البته خاستگاه اولیه دلالت الفاظ بر معانی را یک نوع معاشرت عرفی و یک نوع فایدهمندی ذکر میکردند.علامه معتقد بودند در تفسیر تکیه ما باید بر نکات اولیه باشد. تا حدی به بحث زبان میپردازندچرا که قرآن به زبان عربی نازل شده است؛ بنابراین به اسلوب زبان باید به اندازه لازم آشنا باشیم دوم، مقدمات بدیعی عقلی است. و سوم اینکه اصول علمی روشن هستند و اینها را به عنوان پیشزمینههای تفسیر یاد میکند. علامه فهم آیات را در تدبر آیات دیگر میدیدند.
این استاد فلسفه افزود: نکاتی که علامه در بحث «محکم و متشابه» دارند قابل توجه است. برای اینکه ذهن دوستان متوجه شود تیتروار این نکات را دکر میکنم. علامه تلاش میکند به اصل متشابه بپردازد که متشابه در قرآن به معنا به کار گرفته شده است آیا مورد متشابه زیاد است یا کم. آیا متشابه و محکم مترادف مجمل و مبین است؟ آیا داستان بر سر ناسخ و منسوخ است؟ آیابحث مترداف است با مدلل بودن و مدلل نبودن؟آیا دایره محکمات آیات الحکام است؟ و این اهمیت به خاطر است که که آیات الحکام قرار است مورد پیروی قرار بگیرند؟ علامه این مباحث را طرح میکنند و سعی کردند به این سوالات پاسخ بدهند.
بهشتی افزود: منظور علامه در تفسیر این بود که بیابیم مراد و مقصود کلام را تشخیص بدهیم. و در خصوص تاویل میگویند تاویل در جایی به کار گرفته میشود که یک ظاهری داریم و میخواهیم فراروی ظاهر به باطن برسیم. هنوز در بحث تفسیر طرح صورت مسئله به صورت کامل انجام نگرفته است. در عرصه فقه و احکام این مسیرطی شده است و به بحث قرآن و متن میرسیم دچار ابهام میشویم. اما باز این سوال مطرح است که آنچه در باب احکام و فقه طی شده است آیا قابل تسری به قرآن و متن است؟
بهشتی با اشاره به عظیم بودن کار علامه در المیزان افزود:آیا ما امروز این امکان را داریم که کاری که علامه کردندرا دوباره تکرار کنیم؟ و میتوانیم در خور این کتاب کاری دیگری عرضه کنیم؟
خاطره بهشتی از علامه طباطبایی
بهشتی در آخر بحث خود را با نقل خاطرهای از مرحوم علامه طباطبایی به پایان برد و گفت: اوائل دهه 50 درجمعی قرآن میخوانیدم و هر جا که متوجه آیات نمیشدیم به تفاسیر رجوع میکردیم. در آن ایام « المیزان» جلد، جلد منتشر میشود و هنوز به صورت کامل انتشار نیافته بود. ما به آیهای برخورد رسیدیم که متوجه منظور آن نمیشدیم هر چه در تفاسیر دیگر را هم نگاه میکردیم متوجه نمیشدیم. قضای روزگار در جلد جدید المیزان علامه به این آیه پرداختند مشتاقانه تفسیر را نگاه کردیم ولی بازهم متوجه نشدیم. تا اینکه تصمیم گرفتیم از تهران برای دیدار علامه به قم برویم. بزرگ ما در آن جمع طرح صورت مسئله کردند که ما متوجه منظور این نشدیمبه المیزان هم مراجعه کریدم ولی باز متوجه نشدیم. مرحوم علامه با آن ادب همیشگی خود گفتند« اگر بگویم نفهمیدم کفر گفتهام» ما گفتیم نه؟ و علامه گفت من خود نیز متوجه منظور این آیه نشدم. این پاسخ برای ما بسیار آموزنده بود که علامه سعی نکرد به گونهای ما را توجیح کند و به قدری این جمله برای من آموزنده بود که هنوز صدای ایشان در گوش من است.