به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از روزنامه «الیوم السابع» چاپ مصر، انتشار این عکس انتقادات زیادی را در فضای مجازی در پی داشته و کاربران صحت آن را زیر سؤال بردهاند.
تصویر منتشره، تروریست داعشی را در جایی شبیه حمام نشان میدهد؛ در حالی که نسخهای از قرآن در دست دارد!
کاربران اینترنت در صحت این عکس تردید دارند؛ زیرا معتقدند که مسلمانان در حمام قرآن با خود نمیبرند.
کاربران همچنین اعلام کردهاند که احتمالا در عکس اصلی به جای قرآن، تبلت قرار داشته؛ زیرا او در حال عکس گرفتن از خود در آئیینه روبه رو بوده است. علاوه بر این فرم بستن موهای این فرد شبیه بستن موی سیکهای هندی است.
چرا داعش این عکس را منتشر کرد
پر واضح است که داعش با انتشار این عکس اهدافی اسلامستیزانه را دنبال میکند؛ چرا که اسلام دین صلح و زندگی مسالمتآمیز بوده و آیات قرآن کریم همواره به صلح و همزیستی مسالمتآمیز دعوت کرده است.
بنابراین داعش و تمامی کسانی که در پشت پرده جنایتهای تروریستی ایستادهاند، با این کار تنها چهره اسلام را مخدوش کرده و زندگی مسلمانان جهان به ویژه در اروپا را با چالشهای جدی مواجه خواهند کرد.
امروز با جنایتهای غیر انسانی داعش در حالی اسلام و قرآن مورد هدف قرار گرفته است که این دین مبین از همان زمان که پا به عرصه وجود گذاشت، مبارزه با تروریسم را در برنامههاى خود گنجاند و در آن زمان، که خشونت حرف اول جهان را مىزد، اسلام ارزشى والا براى جان، مال و آبروى انسانها قائل بود.
تروریسم در قرآن
یکى از مفاهیم بسیار مهم در قرآن کریم، که برخى تلاش کردهاند تا بر اساس آن، حکم به تروریسم بودن اسلام دهند، واژه «إرهاب» است. به نظر مى رسد که هرچند کلمه «إرهاب» و یا «إرهابیون» بدین شکل در قرآن وارد نشده است، اما مشتقّات آن به صیغههاى گوناگون آمده است. ولى باید توجه داشت که هیچیک از آنها به مفهوم «إرهاب» یا «إرهابیون»، که در حال حاضر در جهان سیاست مصطلح است، اشارهاى ندارد و معنایى کاملا متفاوت با این دو واژه دارد. از اینرو، هم استناد کسانى که با استفاده از این آیات، اعمال تروریستى خود را توجیه مىکنند نارواست و هم سخن کسانى که به بهانه وجود چنین آیاتى در قرآن کریم، دین مبین اسلام را متهم به تروریستپرورى مىکنند.
براى اثبات این مطلب، به برخى از این آیات اشاره مىشود:
1) «یَا بَنِی إِسْرَائِیل اذْکُرُواْ نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ: اى فرزندان اسرائیل! نعمتهایم را که بر شما ارزانى داشتم به یاد آورید و به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم و تنها از من بترسید.» (بقره: 40) در این آیه شریفه، «فَارْهَبُونِ» به معناى خوف و ترس از خداوند است.
2) «قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْیُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْر عَظِیم: گفت: شما بیفکنید، و چون افکندند دیدگان مردم را افسون کردند و آنان را به ترس انداختند و سحرى بزرگ در میان آوردند.» (اعراف: 116) در اینجا نیز «اسْتَرْهَبُوهُمْ» بدین معناست که ساحران مردم را به ترس و هراس انداختند.
3) «وَ لَمَّا سَکَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الأَلْوَاحَ وَفِی نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ: و چون خشم موسى فرونشست، الواح را برگرفت و در رونویس آن براى کسانى که از پروردگارشان بیمناک بودند هدایت و رحمتى بود.» (اعراف: 154) در این آیه نیز «یَرْهَبُونَ» بدین معناست که چنین کسانى از پروردگار خود مىهراسند و از اینرو، او را معصیت نمىکنند و به آنچه در آن الواح نوشته شده است، عمل مىکنند.
4) «وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة وَمِن رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّاللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیءْ فِی سَبِیلِاللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ: و هر چه در توان دارید از نیرو و اسبهاى آماده بسیج کنید تا با این تدارکات [دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان دیگرى را جز ـ ایشان ـ که نمىشناسیدشان و خدا آنان را مىشناسد، بترسانید، و هر چیزى در راه خدا خرج کنید پاداشش به خود شما بازگردانده مىشود و بر شما ستم نخواهد شد.» (انفال: 60) در اینجا نیز مراد از «ترهبون» این است که دشمنان خدا را از طریق آماده ساختن خود و تجهیز امکانات و نیروها بترسانید تا جرئت حمله به شما را پیدا نکنند.
5) «وَ قَالَ اللّهُ لاَ تَتَّخِذُواْ إِلـهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ فَإیَّایَ فَارْهَبُونِ: و خدا فرمود دو معبود براى خود مگیرید. جز این نیست که او خدایى یگانه است. پس تنها از من بترسید.» (نحل: 51) در اینجا نیز «فَارْهَبُون» بدین معناست که از عقاب خدا بترسید و واهمهاى از دیگران نداشته باشید.
6) «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَباً وَ رَهَباً وَ کَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ: پس دعاى او را اجابت نمودیم و یحیى را بدو بخشیدیم و همسرش را براى او شایسته و آماده حمل کردیم؛ زیرا آنان در کارهاى نیک شتاب مىنمودند و ما را از روى رغبت و بیم مىخواندند و در برابر ما فروتن بودند.» (انبیاء: 90) مراد از «رغبت» در این آیه، رغبت به سوى ثواب است و «رهبه» نیز به معناى ترس از عقاب است.
7) «اُسْلُکْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوء وَاضْمُمْ إِلَیْکَ جَنَاحَکَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِکَ بُرْهَانَانِ مِن رَبِّکَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْماً فَاسِقِینَ: دست خود را به گریبانت ببر تا سپید بىگزند بیرون بیاید، و براى رهایى از این هراس، بازویت را به خویشتن بچسبان. این دو نشانه دو برهان از جانب پروردگار توست که باید[ به سوى فرعون و سران ]کشور[ او ]ببرى زیرا آنان همواره قومى نافرمانند.» (قصص: 32) در اینجا نیز «رَهْب» به معناى خوف و ترس آمده است.
8) «ثُمَّ قَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّیْنَا بِعِیسَى بْنِ مَرْیَمَ وَآتَیْنَاهُ الْإِنجِیلَ وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاء رِضْوَانِاللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَآتَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ: آنگاه به دنبال آنان پیامبران خود را پىدرپى آوردیم و عیسى پسر مریم را در پى آنان آوردیم و به او انجیل عطا کردیم و در دلهاى کسانى که از او پىروى کردند رأفت و رحمت نهادیم، و اما ترک دنیایى که از پیش خود درآوردند ما آن را بر ایشان مقرّر نکردیم، مگر براى آنکه خشنودى خدا را کسب کنند. با این حال، آن را چنانکه حق رعایت آن بود، منظور نداشتند. پس پاداش کسانى از ایشان را که ایمان آورده بودند بدانها دادیم، ولى بسیارى از آنان دستخوش انحرافند.»(حدید: 27) اصل «رَهْبَانِیَّةً» از «رهبة» است که به معناى خوف و هراس از خداوند است، جز اینکه این عمل، عبادتى مخصوص نصاراست.
9) «لَأَنتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِی صُدُورِهِم مِنَ اللَّهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَ یَفْقَهُونَ: شما قطعاً در دلهاى آنان بیش از خدا مایه هراسید؛ چرا که آنان مردمانىاند که نمىفهمند.»(حشر: 13) در اینجا نیز مراد از «رَهْبَةً» خوف است و مراد این است که خوف منافقان از شما شدیدتر از خوف آنان از خداست.
از آنچه گذشت، مىتوان دریافت که این آیات واژه لغوى «إرهاب» را در نظر داشتهاند و به هیچ وجه، اصطلاح کنونى «إرهاب: تروریسم» مدنظر نبوده است. همچنین با توجه به آیات ذکر شده، مىتوان به این نتیجه دست یافت که مشتقات «رهب» در قرآن کریم، به هیچ وجه بار منفى ندارد، اما واژه إرهاب، که اکنون مصطلح شده، داراى بار منفى است.
اما باید توجه خود را در بحث تروریسم به آیاتى معطوف داشت که براى جان و مال و نیز آبروى انسانها حرمت قائل است. این امر حکایت از آن دارد که نمىتوان با حرکات تروریستى، جان، مال و آبروى انسانها را به خطر انداخت، مگر آنکه در مورد خاصى اسلام اجازه ریختن خون کسى را داده باشد. براى نمونه، بر اساس آیه شریفه «وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَاللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ: و نفسى را که خدا حرام گردانیده، جز به حق مکشید»(اعراف: 151). تمام نفوس انسانها، اعم از شیعه و سنّى و نیز مسلمان و غیر مسلمان، احترام دارد و تنها جایى که شارع مقدس استثنا کرده باشد، مىتوان در آن موارد محدود به قتل افراد اقدام ورزید.
همچنین نباید غافل شد که در قرآن کریم، احکام سنگینى براى مفسد فىالارض و محارب، که جان و مال دیگران را در معرض خطر قرار مىدهند، در نظر گرفته شده است که همین امر نشان از آن دارد که اسلام همواره درصدد پرهیز از خشونت و تروریسم بوده است و عمل به احکام متعالى اسلام بستر مناسبى فراهم مىسازد تا یک جامعه از فشار تروریسم رهایى یابد.
خشونت فراتر از آنچه در قرآن و روایات آمده، روا نیست و به سادگى نمىتوان جان و مال افراد را در معرض نابودى قرار داد. در آیه شریفه (مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْس أَوْ فَسَاد فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً: هر که کسى را جز به قصاص قتل یا به کیفر فسادى در زمین بکشد چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد و هر که کسى را زنده بدارد چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است»(مائده: 32) تنها قتل دو دسته از انسانها جایز شمرده شده است: قتل نفس در مقابل نفس و قتل مفسد فىالارض. روشن است که قتل کسى که مرتکب این دو عمل نشده، قتلى نارواست و در حکم قتل جمیع افراد جامعه است.
این آیه مىتواند به خوبى نشان دهد که برخى عملیاتهاى تروریستى، که به نام اسلام و قرآن صورت مىپذیرد، مشروعیت ندارد و ناشى از برداشت انحرافى از آیات قرآن کریم است.