
سال 75 و روزهای سرد پاییزی با قامت نحیف و چهرهای بیمار اما چشمانی پرفروغ و امیدوار همچون همیشه بیریا و عاری از هر جنجالی در حالی که کلاهی بافتنی بر سر داشت، سرصحنه فیلم «جهان پهلوان تختی» حاضر میشد؛ در حالی که همیشه این نگرانی از همان ابتدا وجود داشت که علی حاتمی حتی تا به آخر این فیلم تاب نیاورد.
متأسفانه این نگرانی تحقق پیدا کرد و علی حاتمی 52 ساله نفس آخر خود را 15 آذر همان سال کشید و تسلیم هیولای هولناک سرطان شد که البته برای همیشه در تاریخ سینمای ایران به واسطه آثار ماندگار و فاخری که از خود به یادگار گذاشت جاودانه ماند.
بهروز افخمی در ادامه و با استفاده از دستنوشتههای مرحوم حاتمی «جهان پهلوان تختی» را نه براساس سبک و سیاق فیلمسازی او که برپایه سبک فیلمسازی خود به سرانجام رساند تا شاید به این واسطه ادای دینی به این استاد فقید سینما کرده باشد، هر چند که آنچه او روایت کرد با آنچه که حاتمی در ذهن میپروراند، تفاوت فراوانی داشت.
آنچه مسلم است اینکه علی حاتمی و یا برطبق اسم شناسنامهای او، عباسعلی حاتمی در طول نزدیک به 30 سال فیلمسازی خود، دین بزرگی به ادبیات و هنر ایران دارد و همچنان بسیاری از فیلمسازان قهار سینمای ایران که داعیه ساخت فیلمهای فاخر در حوزههای ارزشی، دینی و ملی را دارند مقهور سبک فیلمسازی او، دیالوگنویسی و شخصیتپردازی منحصر به فردش هستند.
احترام و علاقهای که حاتمی به فرهنگ ایرانی و سنتهای رایج و یا حتی فراموش شده ایران داشت موجب شد که بسیاری از آثار سینمایی و تصویری او در تعظیم به چنین شعائر دینی و ملی ایرانی بپردازند و او در نظر بسیاری از منتقدان و کارشناسان به احیاگر هنر و فرهنگ ایران در قاب تصویر لقب گیرد و البته گاه منتقدانی غرضورز او را مصر به پرداختن به نوعی از آداب و سنن نخنما و در تاریخ جامانده ایرانی محکوم کنند اما چیزی که حالا میتوان از جهد و کوشش مرحوم حاتمی در زمینه هنر سینما به آن دست یافت اینکه قرار نیست چون فن و ابزارآلات سینما همگی کالای وارداتی هستند پس باید آنچه را هم که به آن میپردازیم سنخیتی با باورهای فرهنگی و اعتقادی ما نداشته باشد، بلکه سینما ابزاری است برای رخ نمایاندن همه داشتهها و ظرفیتهای تمدنی ایرانی که اتفاقاً غنی است اما مجالی برای معرفی و عرضه پیدا نمیکند.
%d9%85%d8%b1%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%a8%d8%b2%d8%b1%da%af%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%a2%d8%b1%d8%b2%d9%88%db%8c%d8%b4-%d8%b3%d8%a7%d8%ae%d8%aa-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%c2%ab%d9%85%d8%ad%d9%85%d8%af(%d8%b5)%c2%bb-%d8%a8%d9%88%d8%afعشق به چنین باورهای فرهنگی و ملی ایرانی که منشأ آن چیزی جز عقاید مذهبی و سنتهای دینی نیست موجب شد تا علی حاتمی با وجود آنکه خالق بسیاری از آثار نمایشی و سینمایی مرجع در ایران است که همچنان آثار او الگویی برای روایتهای استاندارد مورد استفاده قرار میگیرد ساخت فیلمی با موضوع و برای «حضرت محمد(ص)» را بزرگترین آرزوی خود در دوران کارنامه حرفهای بداند، با ذکر این جملات که آن سالها در گفتوگو با یکی از خبرنگاران حوزه فرهنگ و هنر به آن اشاره کرده بود: «من یک آرزوی بسیار مهم دارم و آن این است اگر عمر ناقابلم یاری کند و اگر مهر خداوند شامل زندگی هنریام شود یک بار به ساخت یک شخصیت بدون نقطه ضعف بپردازم و آن ساخت فیلم عظیمی از زندگی حضرت رسول خدا (ص) است. من از روزی که فیلم «محمد (ص)» و یا «الرساله» اثر مصطفی عقاد را دیدم، همواره این آرزو را داشته و دارم و از خداوند میخواهم که قبل از مرگم این توفیق نصیبم شود...» که البته هرگز چنین نشد.
البته همانطور که از شخصیت بیریا و بیپیرایه مرحوم علی حاتمی برمیآمد، او پیش از چنین اظهارنظری مدتها بود که بدون آنکه کسی خبردار شود مشغول تحقیق و پژوهش و نگارش پیشنویس و نکاتی پیرامون ساخت فیلمی در مورد زندگی «حضرت محمد(ص)» بود و شاهد این مدعا دستنویسهایی است که سالها پس از مرگ جسمانیاش، همسرش آن را در اختیار جراید و رسانهها قرار میدهد و البته ماهنامه «فیلمنگار» سالها پیش در یکی از شمارههای خود سکانسهایی از این فیلمنامه به قلم علی حاتمی را به چاپ رساند، فیلمی که اگر عمر این فیلمساز کفاف میداد و به قول خودش توفیق ساخت آن را پیدا میکرد، شاهکاری سینمایی میشد همچون باقی شاهکارهای سینمایی او که همچنان سینمای ملی ایران را پرفروغ نگاه داشته است.
امیرسجاد دبیریان