کد خبر: 3464967
تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۶
آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی در درس تفسیر عنوان کرد:

بیان مطالب تنش‎زا، جامعه را قطعه‌قطعه می‌کند/ هنر سیدرضی در کم کردن تنش‎های مذهبی

گروه حوزه‎های علمیه: صاحب تفسیر گرانسگ تسنیم با اشاره به هنر سیدرضی در کم کردن تنش‎های مذهبی، تاکید کرد: گفتن برخی مطالب، جامعه را اربا اربا می‌کند به همین دلیل سیدرضی در نهج‎البلاغه مطالبی را که بر تنش‎های مذهبی دامن می‎زد تقطیع کرده است.

به گزارش خبرگزاری بین‎المللی قرآن (ایکنا) آیت‎الله‌العظمی عبدالله جوادی آملی امروز 15 دی ماه در درس تفسیر خود در مسجد اعظم گفت: نقشه جهان بر روی علم استوار است و علم اولین فضیلتی است که خداوند به انسان داده است.

وی افزود: همه انبیاء آمده‌اند تا مردم را عالم کنند و پیامبر نیز به همین دلیل فرمود «طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة» و حضرت ابراهیم(ع) نیز مردم را دعوت کردند، ولی مردم در قبال این دعوت دو دسته هستند، یکی قوم لایعقلون و لایعلمون و دیگری کسانی که عالم و عاقل‌اند و جزء اقوام یعلمون و یعقلون و یا جزء قوم لایعلمون و لا یعقلون نیستند و با اندک موعظه‌ای از مسیر گذشته دست برداشتند.

این مفسر قرآن ادامه داد: اما جهل و سفاهت در برخی ریشه دوانده بود که «قوم لا یعلمون» و مصداق«کلا بل ران» بودند. گرچه در قرآن «قوم لایعقل» کم آمده اما این افراد قائم به سفاهت هستند و صریحا به انبیاء می‎گویند انذار بکنید و نکنید برای ما یکسان است.

این مرجع تقلید با بیان اینکه پیامبر مردم را به عقل و علم دعوت کرد تا قائم به عقل و علم باشند تصریح کرد: راهی که خود رفت  راه شهود است و ایشان رفت و دید و شما هم حرکت کنید شاید ببینید.

این مفسر قرآن اظهار کرد: فرمود ما ملکوت عالم را نشان ابراهیم دادیم و سخن از ارایه و رویت است که ما به او نشان دادیم و او دید و سخن از علم و اکتساب نیست؛ یعنی ما ملکوت را به ابراهیم(ع)برای اهداف زیادی نشان دادیم تا از موقنین باشد.

این مفسر قرآن ادامه داد: در سوره اعراف فرمود شما راه خلیل حق را بروید نگاه کنید بلکه ببینید، اگر کسی توانست مشاهده کند طوبی لهم ولی اگر نتوانست مقداری می فهمد که همین فهم قانع کننده است و مخلص کلام اینکه این راه ابراهیم رفتنی است.

نورهایی در ارحام مطهره

این مفسر قرآن با بیان اینکه انبیاء و ائمه(ع) از نطفه‎های پاک به دنیا آمده‎اند تصریح کرد: وقتی هر پیامبری نطفه را در رحم همسرش می‎گذاشت خیالش راحت می‎شد که رسالتی که بر دوش داشته است به جا آورده این که در زیارت فرمودند «کنت نورا فی اصلاب الشامخه و الارحام المطهره» همه سلسله‎وار از رحم‎های پاک به دنیا آمده‎اند.

استاد برجسته حوزه گفت: قوم لایعقل و لا یعلم تصور می کردند که سرمایه‎داری ارزش است و دنبال آنها می‎رفتند و حق بودن را در سایه متاع الحیات الدنیا می دانستند و این وضع جاهلیت در زمان خلیل خدا و حبیب خدا بود.

استاد برجسته حوزه گفت: امام علی فرمود «سلونی قبل ان تفقدونی» این حرف را هیچ بشری نگفته و نمی‌تواند بگوید، فرمود من از آسمان و طرق زمین باخبرم الان علم پیشرفت کرده و در کرات دیگر ترمینال درست کرده‎اند اما اگر از پیش فرضشان بگذرید دیگر چیزی نمی دانند ولی امام فرمود هر چه بخواهید بپرسید من می‌دانم از راه‎های آسمان و یا زمین باشد.

وی با بیان تعبیر رائد در نهج البلاغه ادامه داد: رائد یعنی پیشرو، کسی که برود و ببیند و بعد بیاید خبر دهد انبیاء و ائمه این طور بودند یعنی عالم غیب را دیدند و آمدند، امام فرمود ما اینجا ننشسته ایم تا شما را از غیب خبر بدهیم ما رائد هستیم و رفتیم دیدیم و به شما می گوییم چه خبر است بنابراین اینکه در زیارت هست که کنت نورا فی اصلاب الشامخه تنها مختص پیامبر نیست و برای همه ائمه(ع) صادق است.

وی در بخش دیگری ادامه داد: زمخشری در کشاف و همفکرانشان گفته است که  معبودان آنها هم صنم بود و هم خدا ابراهیم فرمود من از همه معبودان شما تبری می جویم مگر خدای سبحان، ولی علامه می فرماید آنها اصلا خدا را نمی‎پرستیدند و فقط بت را پرستش می‎کردند.

این مفسر قرآن ادامه داد: معلوم می شود اینها الذی فطرنی را نمی فهمند بنابراین سخن زمخشری درباره الال الذی فطرنی نادرست است.

این مرجع تقلید با بیان اینکه سه راه برای پرستش خدا هست یا حب لله است یا از ترس جهنم و یا از حب بهشت است که اکثر مردم به مرحله اول نمی توانند دست یابند و در دو مرحله بعدی قرار دارند.

زینت انسان به خانه و اتومبیل نیست

صاحب تفسیر تسنیم بیان کرد: ابراهیم معرفت‎شناسی عقلی و حسی را به مردم آموخت یعنی انسان دارای دو بعدی دنیوی و معنوی است ولی معرفت اصلی همان عقلانی است در این صورت  تو ای مشرک نباید بگویی چرا وحی بر فلان سرمایه‎دار معروف نازل نشده است. دین آمده بگوید هر چه غیرخداست نمی تواند زینت بشر باشد؛ انسان عاقل باید بفهمد خانه و قصری که ساخت زمین را مزین کرده است نه خود را زیرا زینت شما در علم و عقاید و فهم و ... است.

وی افزود: بر فرض که انسان به آسمان برود و راه شیری را هم مالک شود باید بفهمد اینها زینت او نیستند ؛ زنیت انسان چیزی است که باید با او برود و باید در مقابل آن پاسخگو باشد. انبیاء فرمودند چیزی که جدا از جای انسان است که برای او نیست.

قرآن‎شناسی حسی

این مفسر قرآن تصریح کرد: جاهلان در برابر این حرف ها گفتند عظمت در سایه مال است و مال‎دار را عظیم می دانستند و قرآن‎شناسی آنان در محور حس و تجربه بود.

مال و مکنت وسیله آزمایش است نه فخرفروشی

وی تاکید کرد: قرآن جدال می‎کند که به فرض که این امور ملاک ارزش‌گذاری باشند ولی تقسیم  این مال بر عهده کیست، ما به عنوان امتحان به شما دادیم ولی از روی عدل است تصور نکنید به کسی که بیشتر دادیم نزد ما عزیزتر است برخی مبتلا به ثروت و برخی مبتلا به سلامت هستند و برخی نیستند و همه برای ابتلا و امتحان است نه نشانه عزت و یا خفت و خواری.

این مفسر قرآن ادامه داد: آزمون متنوع هم برای آن است که کار جامعه پیش برود و نشانه فخر نیست، و این تفاوت برای این نیست که برخی، برخی دیگر را مسخره کنند زیرا اگر همه جامعه غنی و همه سالم بودند کار پیش نمی رفت و اگر همه فقیر و بیمار هم بودند باز کاری پیش نمی رفت.

روابط اجتماعی تسخیر متقابل است

آیت الله جوادی آملی اظهار کرد: روابط اجتماعی تسخیر متقابل است نه وسیله ای برای مسخره کردن و این نشانه عدل است. در جلد هشت کافی کلینی ذکر کرده که مردم مانند معادن گوناگون هستند و هیچکس بدون سرمایه خلق نشده است و این سرمایه را انبیاء شکوفا کرده‎اند تا سِخریه و مسخٌر یکدیگر باشد نه عامل مسخره کردن، و در بین همه اینها تاکید براین است که ارزش انسان به چیزی نیست که باید بگذارد و برود.

این مفسر ادامه داد: حضرت امیر(ع) فرمود هر کسی به اندازه هنرش می‎ارزد نفرمود ارزش هر فردی به علم او است که فقط برای حوزه و دانشگاه باشد زیرا برخی عالم بودند ولی خانواده خود را نتوانستند اداره کنند، فرمود هر فرد به اندازه هنری که دارد می ارزد،؛ هنر یک کسی اخلاق است و هنر دیگری دادن قرض الحسنه است و برخی تیمارداری بیماران و برخی نیز این هنر را دارند تا قلب کسی را به درد نیاورند.

هنر سیدرضی در کم کردن تنش‎های مذهبی

صاحب تفسیر گرانسنگ تسنمی عنوان کرد: سیدرضی هنرمند بود، زیرا حضرت امیر سخنانی دارد که آبرو برای سقیفه نمی‎گذاشت و اگر سیدرضی در نهج البلاغه می آورد دیگر این طور نبود که شارحان سنی بر آن شرح بنویسند؛ کار سیدرضی کار شاهانه و امیرانه بود و برخی خطبه ها را عالما و عامدا تقطیع کرد و نقد سقیفه را کمتر نقل کرده است.

وی افزود: نهج‎البلاغه در منزل همه هست اما همه مطالب را نمی توان به دست همه داد، حضرات معصومین(ع) نیز هر حرفی را برای هر کسی بیان نمی‎کردند، اگر دل آماده می‌دیدند می‎گفتند البته یک محقق محذوری ندارد ولی گر به دست همه بیفتد دردسر درست می شود و نباید کاری کرد که جامعه اربا اربا بشود و تنش ایجاد شود.


captcha