کد خبر: 3466914
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۷
در کرسی علوم رفتاری هیئت حمایت از کرسی‌ها:

نظریه عرفانی تعلیم و تربیت ارائه شد

گروه دانشگاه: در جلسه شورای علمی کرسی علوم رفتاری هیئت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره، طرحنامه «نظریه عرفانی تعلیم و تربیت» مورد بررسی قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، به نقل از مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، جلسه شورای علمی کرسی علوم رفتاری هیئت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره با حضور تعداد از اعضای این شورا و با ارائه طرحنامه «نظریه عرفانی تعلیم و تربیت»، در محل دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.
بر اساس خلاصه ارائه شده در طرحنامه «نظریه عرفانی تعلیم و تربیت»، مسئله اصلی که این نظریه پیشنهادی در پی پاسخ به آن است این مسئله است که «چگونه می‌توان بر مبنای مکاتب و حوزه‌های فکری در جهان اسلام، از جمله مکتب عرفان اسلامی، نظریه یا نظریه‌های جدید بومی در حوزه تعلیم و تربیت تولید کرد؟ و یا به عبارت دیگر آیا مکتب عرفان اسلامی ظرفیت لازم برای ایجاد نظریه‌های بومی در قلمرو تعلیم و تربیت که بتواند در سطح جهانی نیز مورد اقبال قرار گیرد را دارد؟»
برای همین مقصود، وی با تکیه به مبانی فلسفی عرفان نظری به خوانشی جدید از مکتب عرفان اسلامی دست زده و به گفته خود با رویکرد تفسیری ـ تجریدی، از روش تحلیلی ـ استنتاجی و تحلیل محتوای تأملی با تعامل دیالکتیکی با متن بهره برده است.
نظریه‌پرداز که دو اصل مهم و زیربنایی مکتب عرفان اسلامی را «وحدت وجود» و «عشق» می‌داند، مفهوم «عشق» را در مرکز نظریه خود قرار داده و ضمن معرفی آن به عنوان مؤلفه مشترک و پیونددهنده مبانی هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و انسان‌شناختی نظریه خود، آن را به مفروضه‌های دیگری همچون وحدت وجود، معرفت شهودی و درک اشراقی و همچنین اصل ظاهر و باطن پیوند داده است.
او در این باره  آورده است: «مبانی هستی‌شناختی این نظریه مبتنی بر اصل وحدت وجود و عشق است. در واقع عشق حقیقت هستی است و مبانی معرفت‌شناختی این نظریه نیز بر اصل معرفت شهودی و عشق بنیان نهاده شده است. عشق نه صرفاً یک تأثیر احساسی، بلکه هم راهی است به شناخت و معرفت و هم نتیجه و محصول معرفت و شناخت است. مبانی انسان‌شناختی این نظریه نیز مبتنی بر اصل ظاهر و باطن است. ظاهر نمادی از کثرتها و باطن نمایانگر وحدت است. فطرت وحدت‌بخش انسان‌هاست و دارای ابعاد زیبایی، عشق و اخلاق است. در حقیقت هر سه این ابعاد یک حقیقت بیش نیستند که همان جوهره هستی و پرتو وجود الهی محسوب می‌شوند.»
در بخش دیگری از این طرحنامه آمده است: «بر اساس این مفروضه‌ها، مفهوم تربیت دربرگیرنده مؤلفه‌هایی همچون، گذر از سپهر ظاهر و کثرت و رسیدن به سپهر باطن و وحدت (توحید و فناء فی الله)، حرکت و سیر و سلوک گام به گام یا منزل به منزل و همچنین خداآگاهی و خودآگاهی است».
در ادامه  این طرحنامه آمده است «در این معنا، خداآگاهی از خلال خودآگاهی و خودآگاهی نیز از مسیر عشق روی می‌دهد. لذا حرکت از مسیر عشق‌های مجازی به سوی عشق حقیقی از نگاه تربیتی عرفانی به نوبه خود هم هدف تلقی می‌شود و هم وسیله و سازوکار خودآگاهی؛ بدین ترتیب که عشق به دیگری منجر به دیگرآگاهی شده و دیگرآگاهی منجر به خودآگاهی و در مرتبه بالاتر خودآگاهی به خداآگاهی می‌رسد. بدین ترتیب مفهوم تربیت به معنای سیر و سلوک در مسیر دیگرآگاهی و خودآگاهی و در نهایت خداآگاهی تلقی می‌شود و حرکت در این مسیر با ابزار عشق و محبت امکان‌پذیر است».
وی بر همین اساس به ابن نتیجه رسیده است که تعلیم و تربیت عرفان دارای چهار ویژگی است؛ 1) تعلیم و تربیت عرفانی وحدت‌گراست. 2) در تعلیم و تربیت عرفانی باطن و به تبع آن تغییرات باطنی اصالت دارد. 3) تعلیم و تربیت عرفانی در کنار شناسایی‌های حسی تجربی و عقلی، بر شناسایی‌های شهودی تأکید دارد. 4) تربیت عرفانی به منزله سفر است.
وی در بخش دیگری از طرحنامه آورده است: «خودشناسی، خودآگاهی، وحدت شخصیتی و نیز تربیت عاطفی با محوریت عشق‌پروری، هنر و هنر زیبایی‌شناسی و نیز تربیت اخلاقی که همگی زمینه‌ساز نیل به معرفت شهودی و درک اشراقی هستند، از جمله مهمترین مختصات این نظریه به حساب می‌آیند. هر کدام از این مؤلفه‌ها و ویژگی‌ها به صورت جداگانه در مکاتب و نظریه‌های تربیتی مختلف بعضاً مورد تأکید قرار گرفته و نظام‌های تعلیم و تربیت مدارس مختلف در سطح دنیا برای دستیابی به آنها تلاش می‌کنند».
بنا بر این گزارش، اعضای شورای علمی کرسی علوم رفتاری پس از بررسی طرح‌نامه و گفتگو درباره ابعاد مختلف نظریه، با تعیین چند ارزیاب، تصمیم‌گیری درباره قرار گرفتن آن در روند کرسی‌ها را به بررسی و اظهار نظر اعضای این اساتید محول کردند.

captcha