اختلاف‌افکنی مشی کافرانه و مشرکانه است/ عدم برتری ارزشی غرب به دلیل برتری مالی
گروه حوزه‌های علمیه: مفسر قرآن کریم گفت: مفسر قرآن کریم با بیان اینکه اختلاف‌افکنی مشی کافرانه و مشرکانه است به برتری ظاهری یک تمدن بر تمدنی دیگر اشاره کرد و گفت: برخی که نظام ارزشی آنها، ثروت است تصور می کنند که غرب به دلیل داشتن هیمنه ظاهری و ثروت بیشتر به لحاظ ارزشی نیز از جایگاه بالاتری برخوردار است در صورتی که در نظام ارزشی اسلام برتری با ایمان است.
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی امروز 28 دی ماه در درس تفسیر خود در مسجد اعظم قم با اشاره به آیه« وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ»گفت: در میان مسیحیان عیسی گاهی به عنوان تثلیث و ابن الله نام برده می شد و شان نزولی را هم که منطبق بر قرآن نیست برای این آیه آورده اند که برخی مانند زمخشری آن را پذیرفته است در آیه 98 سوره انبیاء آمده است که عابد و معبود بت ها، کلاهما فی النار هستند و شما سنگریزه‌های جهنم هستید وقتی این آیه نازل شد برخی گفتند ما محاجه ای با پیامبر داریم و فریاد آنها از خوشحالی بر این محاجه بلند شد ولی این ها افرادی هستند و مصداق«صد عن سبیل الله» هستند چون هم خودشان در راه خدا نمی روند و هم دیگران را از این راه منع می کنند.
این مفسر تصریح کرد: مشرکان گفتند مسیحیان که عیسی را می پرستند مشمول این آیه هستند ولی خدا فرمود آن معبود هرگز به عبادت آن ها راضی نبود و مسیح و فرشتگان مشمول این نیستند که البته این یکی از وجوه ضرب بن مریم مثلا است.
استاد برجسته حوزه بیان کرد: آنطور که عیسی(ع) در میان مسیحیان مشهور است مشرکان می گفتند ما هم فرشتگان را تقدیس می کنیم پس معبود ما برتر از معبود مسیحیان است و برای این کار نشاط و هلهله می کردند.
استاد برجسته حوزه با اشاره به آیه 15 زخرف گفت: مشرکان قایل به اتخذالله ولدا و ولدالله هستند که قرآن در رد آن «لم یلد» را مطرح کرده است اینها فرشتگان را زن و دختر می پنداشتند در حالی که فرشته منزه از جنس است.
تفاوت میان نظام تکوین و تشریع
وی ادامه داد: مشرکان می‌گفتند شرک ما مرضی رضای خداست زیرا اگر نبود خدا خودش جلوی ما را می گفت غافل از اینکه میان نظام تشریع و تکوین فرق وجود دارد؛ در نظام تکوین شما آزادید و این آزادی وسیله کمال است والبته رها نیستید حسن و قبیح و حق و صدقی هست ولی در تشریع بگیر و ببند و ... وجود دارد.
این مفسر قرآن بیان کرد: قرآن فرمود اینها می گویند وحی را باید یک سرمایه دار طائفی بر عهده داشته باشد و پیامبر باید پولدار باشد؛ قرآن می فرماید اینها صفتشان مجادله است؛ می فرماید عده ای به محضر تو می‌آیند تا حرف های خود را بزنند و مجادله بکنند و نمی آیند تا حرف های تو را گوش بدهند، اینها برای فهمیدن نیامده اند اما گروه دیگر که در سوره انعام آمده مومنین و مستمعین خوبی هستند و سلام تو را از جانب ما تلقی می کنند و مشرکین نیز از همین گروه اول هستند.
فرشته بودن کمال نیسیت؛ عبد بودن کمال است
وی با اشاره به آیه «إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ» افزود: از نظر وحی مسیح جز بنده خالص چیزی نیست و خودش در کودکی هم اولین حرفی که زد گفت من عبد هستم ولی نعمت ولایت و نبوت و ... را به او داده ایم و او را الگو قرار دادیم واگر درباره فرشته ها بحث می کنید ما می توانیم برخی انسان ها را به صورت فرشته خلق کنیم ولی فرشته بودن کمال نیست عبد بودن کمال است که مسیح آن را دارد.
وی اظهار کرد: با مسئله خلقت مسیح، مسئله قیامت حل می شود؛ ما او را بدن پدر آفریدیم و روشنتر اینکه او مرده ها را در برابر شما زنده می کند پس بهترین دلیل بر اثبات قیامت است.
این مرجع تقلید با اشاره به نفوذ شیطان و وسوسه های او اظهار کرد: ذوات قدسی انبیاء از شهوت و غضب و وهم و خیال منزه هستند بنابراین شیطان هیچ راهی برای ورود به آسمان این ذوات قدسی ندارد زیرا ابزار وهم و خیال و شهوت و غضب در این ذوات راهی ندارد و شیطان در محدوده شهوت و غضب و وهم و خیال سلطه وسوسه دارد نه سلطه اجبار.
این مرجع تقلید بیان کرد: در سوره انبیاء فرمود اگر ما انبیاء را از سنخ فرشته قرار می دادیم این اشکال موجود بود؛ شما می گویید چرا انسان پیام خدا را می رساند باید فرشته ها برسانند خداوند در سوره انعام فرمود اگر فرشته هم بفرستیم این اشکال حل نمی شود زیرا بالاخره شما باید ملائکه را ببینید تا حرف آنها را بشنوید؛ احتجاج بکنید و با او در جنگ و ... با شما باشد وگرنه وحی را که فرشته می آورد و به نبی می دهد و اگر این فرشته به صورت بشر درآید که شما او را ببینید خب دوباره اشکال می کنید که چرا انسان پیام خدا را آورده است.
باطن پیامبر فرشته است
آیت الله جوادی آملی اظهار کرد: القرآن و عقل کتابی است از فقیه نامی و مفسر، آسید نورالدین که تا جزء 18 را نوشت؛ مرحوم آیت الله اراکی در باره وی گفته است که ایشان عقل را به عنوان چراغ در تفسیر قرآن به کار برد، وی در ذیل همین اشکال مشرکان که چرا فرشته نیامده پیام برساند می گوید باطن پیامبر فرشته است و ظاهر او بشراست وگرنه مقام قداست و قرب الهی، مقام فرشته است.
وی افزود: ملکوت پیامبر از ذات اقدس اله وحی را دریافت می کند، و بعد فرمود اگر فکر می کنید بشر نمی تواند بالاتر از فرشته باشد خود را ارزان فروخته اید.
آیت الله جوادی آملی عنوان کرد: قرآن فرمود شیطان عدو مبین است ولی اعداء عدو انسان نفس اماره است که شیطان هم به وسیله او نفوذ می کند زیرا این نفس اماره با بیگانه مرتبط است و او را در درون راه می دهد و وقتی وارد شما شد در مجاری فکری اثر می گذارد در این صورت طوری انسان حق را باطل می بیند که برخی با صراحت گفتند کفار بالاتر از مومنان هستند زیرا متمدن تر و پیشرفته تر از مسلمین هستند.
هیمنه ظاهری غرب دلیل بر برتری ارزشی آنان نیست
این مرجع تقلید بیان کرد: حرفی که الان هم برخی می زنند، آنهایی که نظام ارزشیشیان طلا و نقره و مسایل مادی است می گویند کفار از مسلمین بهتر هستند زیرا متمدن تر هستند و ظاهر آراسته تری دارند و گفتند اینها هدایت یافته تر هستند و چون به توحید معتقد نبودند معلوم است هدایت یافتگی آنان طی کردن همین مسیر ذهب و فضه است یعنی حد درکشان این است لذا فرمود مراقب باشید تا شیطان شما را گمراه نکند.
آیت الله جوادی آملی با اشاره به «وَلَمَّا جَاء عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ» آیه 63 زخرف تصریح کرد: بالبینات یعنی با معجزات او را فرستادیم؛ پس از ارایه معجزات تاکید بر فاتقوالله واطیعون است که ترجیع بندی است که همه انبیاء گفته اند زیرا او که شما را آفرید او هم شما را می پروراند.
وی با اشاره به جایگاه عقل در فهم دین تاکید کرد: بارها گفته شد که عقل سراج و چراغ است و شرع، صراط است لذا عقل شریعت ساز نیست و از او مهندسی بر نمی آید پس فرمود راه مستقیم این است و انسان معصوم طرزی تربیت شده است که قول و فعل و سنت و سیره او صراط مستقیم است این طور نیست که قبلا قانون نوشته شده ای وجود داشته باشد پس شما هم این صراط را طی کنید.
