آیتاللهالعظمی جوادی آملی در درس تفسیر عنوان کرد:
قرآن و عترت یک حقیقت در دو لباس هستند
گروه حوزههای علمیه: مفسر قرآن کریم با بیان اینکه قرآن و عترت یک حقیقت در دو لباس هستند، گفت: برای اعتبارسنجی یک روایت همین که مخالف قرآن نباشد، میتوان به مرحله بعدی کشف اعتبار برویم و موافقت با قرآن شرط نیست.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) آیتاللهالعظمی عبدالله جوادی آملی امروز 14 بهمن ماه در درس تفسیر در مسجد اعظم ضمن پاسخگویی به پرسشهای روزهای گذشته طلاب، درباره سؤالی در مورد جایگاه قرآن و اهل بیت(ع) گفت: قرآن و عترت عدل یکدیگر هستند و فهم قرآن بدون اهل بیت(ع) ممکن نیست؛ ائمه فرمودند قرآن بدلی و جعلی ندارد ولی به نام ما روایات زیادی نقل کرده اند چه در اهل سنت و چه در غیر اهل سنت؛ سیوطی دو جلد کتاب درباره احادیث موضوعه نوشته است و در میان متاخرین نیز فردی مانند علامه عسکری تا حدود 150 یا بیشتر راوی مجعول کشف کرده است.
وی ادامه داد: فرمودند روایتی که به نام ما صادر شده اگر مخالف قرآن بود، حرف ما نیست، اما اگر مخالف نبود اگر رجال و درایه آن درست باشد، این روایت، حجت است، این طایفه از نصوص در همه جوامع روایی وجود دارد، اما طایفه ثانیه نصوص علاجیه است، یعنی اگر دو روایت مخالف هم بود فرمودند عرض بر کتاب کنید، اگر مخالف قرآن بود حرف ما نیست. در اینجا موافق کتاب بودن شرط نیست بلکه مخالفت شرط است.
این مفسر اظهار کرد: عترت و قرآن یک حقیقت در دولباس هستند بنابراین نه قرآن را بدون عترت و نه عترت را بدون قرآن می توان شناخت. البته فرموده اند که به نام ما اهل بیت روایت جعل می کنند ولی به نام قرآن کسی نمی تواند چیزی جعل کند.
وی اظهار کرد: پس برای رسیدن به حجیت و اعتبار روایت ابتدا باید عدم مخالفت آن با قرآن احراز شود و اگر چنین شد باید به برسی درایه و رجال بپردازیم. اگر از این دو جهت نیز مشکلی نداشت این روایت حجیت دارد و نباید میان روایت و عترت خلط کرده و تصور کنیم رد کردن روایت رد کردن عترت است.
تبیین نزول قرآن در یک تمثیل
آیت الله جوادی آملی با اشاره به نحوه نزول قرآن بر پیامبر بیان کرد: قرآن برای نزدیک کردن برخی موضوعات به ذهن ما تمثیل را به کار می برد و آن را برای تدبر و تعقل به کار بسته است. بنابراین مثالی که ما از حکما و فقها و مفسران برای تجلی ملکات علمی آنان در عاقلهشان میزنیم، از این باب است.
این مرجع تقلید ادامه داد: وقتی فقیه، متکلم، مفسر یا مجتهدی در عاقله خود مطالبی دارد این ها به هیچ زبانی نیست، نه عربی، نه فارسی، نه عبری و نه تازی ولی وقتی می خواهد آن را برای عرب زبانان بگوید یا بنویسد آن را رقیق کرده و از مرحله عاقله به مرحله خیال و بعد مکتوبات و یا منقولات تنزل می دهد و نزول قرآن نیز از باب تشبیه این طور است.
این مفسر ادامه داد: قرآن وقتی در بالاست با نزول از آنجا محو و نابود نمی شود بلکه رقیق شده و به زمین نازل می شود وگرنه حقیقت ملکوتی آن در نزد خدا باقی است و تجلیات آن در قالب لفظ به ما رسیده است.
وی با اشاره به اظهارات برخی مانند بدرالدین زرکشی مبنی براینکه پیامبر در هنگام دریافت وحی و اتصال با عالم بالا فرشته میشود گفت: این سخنان ناشی از بدفهمی مطلب است.
وی افزود: پیامبر از فرش الی العرش را در احاطه دارد و نیازی به فرشته شدن برای دریافت فیض الهی نیست.
وجود متناهی نمیتواند ذات نامتناهی را درک کند
وی در پاسخ به سؤالی مبنی براینکه چرا فردی مانند پیامبر که با خدا مرتبط و صادر اول است و خدا با او سخن می گوید نمی تواند ذات را درک کند گفت: وجود خداوند نامتناهی است و وجود متناهی نمی تواند نامتناهی را درک کند و برای رفع این مسئله یا باید متناهی نامتناهی شود که محال است و یا نامتناهی، متناهی شود که آن هم محال و با ذات الهی ناسازگار است.
این مفسر تصریح کرد: گوشه ای از تجلیات ذات در ماجرای موسی ظهور کرد و سر موسای کلیم برسنگ خورد؛ به همین دلیل فرموده اند برای درک خداوند برهان تا دلتان بخواهد هست و قرآن نیز آنها را فرموده است و جا برای مفهوم باز است اما در مرحله شهود، بالا بروید و پایین بیاید سرتان به سنگ می خورد زیرا شهود ذات محال است.