کد خبر: 3476139
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۳

پرداخت قرآنی «سیانور» به گروهک منافقین

گروه هنر: «سیانور» عنوان فیلمی قرآنی است که به گروهک منافقین می‌پردازد، اما نکته جالب آن که نگاه فیلمساز به این گروهک همسو با آموزه‌های قرآنی است.

سینمای کشورمان طی 4 دهه گذشته به طور جسته و گریخته موضوعات انقلابی را مد نظر قرار داده است که عمدتاً کارهای سطحی و ضعیف بوده‌اند که تنها در پوسته و شعار به موضوعات مدنظر پرداخته‌اند. در این میان کارهایی که در آن گروهک مجاهدین خلق (منافقان) محور بوده نیز، بخشی از تولیدات انقلابی سینمای کشورمان را محور قرار داده است. برای مثال در دهه 60 سعید حاجی‌میری با ساخت «توهم» به نوعی به این گروهک پرداخت. در ادامه نیز کارهای مختلفی تولید شدند که تنها در ظاهر نگاهی سطحی به این موضوع داشتند. برای همین هم هیچ گاه نتوانستند ماندگار شوند.

علت عدم ماندگاری این تولیدات هم در شخصیت‌پردازی بود که از تمامی نقش‌ها در فیلم مشاهده می‌شود. در این فیلم‌ها عموماً افرادی که در این گروهک فعال بودند به ذاته سیاه و خشن ترسیم می‌شدند. در ضمن ایدئولوژی آنها هیچ گاه مطرح نمی‌شد. برای همین تماشاگر نمی‌توانست اول کارکترها را درک کرده، سپس درباره آنها نتیجه‌گیری کند، اما در جشنواره امسال دو فیلم تولید شد که به نوعی نگاهی دقیق به این موضوع داشت و وزارت اطلاعات هم به نوعی در کار مشاوره‌های لازم را داده بود، پس کار ارائه شده تقریباً با الگوهای سینمای حرفه‌ای همخوان بود، اما بحث اصلی این یادداشت به داشته‌های فنی «سیانور» یا «امکان مینا» مربوط نمی‌شود، بلکه می‌خواهم به نوعی نقد مفهومی مورد نظر را با تکیه بر آیات قرآن حلاجی کنیم و در انتها نیز نقدی به رویکرد فنی کار خواهیم داشت.

در ابتدای نقد خود از فیلم «سیانور» اطلاعاتی مختصر درباره سازمان مجاهدین خلق (منافقان) می‌د‌هیم. این سازمان در سال 1344 به رهبری محمد حنیف‌نژاد آغاز به کار کرد. آنها رویکردشان چپ و مسلحانه بود که در ادامه راه به بیراهه کشانده شدند. نکته مورد بحث ما از آنجایی آغاز می‌شود که آنها (منافقان) با ادعای اسلام‌گرایی کار خود را آغاز کردند، اما وقتی هویت واقعی آنها آشکار شد به راحتی اسلام را کنار زده و به سمت کمونیسم سوق پیدا کردند. این رفتار دقیقا بیانگر آیه هشت از سوره بقره است. در کلام خدای متعالی آمده: «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ؛ و برخى از مردم می‌گويند ما به خدا و روز بازپسين ايمان آورده‌‏ايم، ولى گروندگان راستين نيستند»، این معنی به طور عیان در بخشی از فیلم به صورت دیالوگ آمده است. آنجایی که بازیگری که نقشش را بابک حمیدیان ایفا می‌کند، می‌گوید ما با ادعای مسلمانی آمدیم، اما چه شد که به سمت کمونیسم سوق پیدا کردیم و جنگ با خدا را در پیش گرفتیم.

پرده‌برداری از تفکر باطل منافقان در «سیانور» 

از این دست دیالوگ‌ها باز هم در فیلم وجود دارد. برای مثال رهبر گروهک مجاهدین در فیلم (تقی) که تئوریسن آنها نیز بود در بخشی از فیلم می‌گوید «هر کاری می‌کنم می‌بینم که اسلام در اندیشه‌های ما جا نمی‌گیرد و به نوعی از یک جای کار بیرون می‌زند، همین مسئله نیز برای ما خطرناک است و ممکن است باعث رسوایی ما شود. برای همین بهتر که راهمان را از دین جدا کنیم.» در ادامه هم به نوعی این نکته بیان می‌شود که ایمان و پایبندی به اصول اسلامی به نوعی کم‌خردی و عوام‌زدگی است. درباره این بخش از فیلم هم، آیه‌ای از قرآن وجود دارد که تداعی‌گر معنای این بخش از فیلم است. در آیه 13 سوره بقره آمده؛ « وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَكِن لاَّ يَعْلَمُونَ؛ و چون به آنان گفته شود همان گونه كه مردم ايمان آوردند شما هم ايمان بياوريد می‌گويند آيا همان گونه كه كم‌خردان ايمان آورده‌‏اند ايمان بياوريم هشدار كه آنان همان كم‌‏خردانند ولى نمی‌‏دانند.»

درباره اشارات قرآنی فیلم باز هم می‌توان برداشت‌های متعدد را از قرآن کریم ذکر کرد. نکته‌ای که نشان دهنده تسلط فیلمساز به آموزه‌های دینی و قرآنی است. ویژگی که داشتن آن در فیلمسازی چون بهروز شعیبی امری دور از انتظار نیست، اما به هر حال در این یادداشت به یک برداشت دیگر این فیلم که مبتنی بر قرآن است اشاره می‌کنیم. در سکانس پایانی «سیانور» آنجایی که قرار است اعضای گروه مجاهدین توسط ساواک اعدام شوند. این موضوع در کلام و تصویر مورد توجه قرار می‌گیرد که، «آنها (منافقان) افرادی هستند که نمی‌خواهند بفهمند، پس در راه اشتباه خود باقی خواهند ماند و در همان مسیر اشتباه نابود خواهند شد.» این نکته دقیقا در بخشی دیگر از سوره بقره آورده شده است. «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ» (كرند لالند كورند بنابراين به راه نمی‌‏آيند). این اشاره در حقیقت پیام پایانی فیلم است که به شکلی تاثیرگذار به مخاطب عرضه می‌شود.

جدا از بحث معنای فیلم باید نقدی اجمالی هم به بحث فنی فیلم داشته باشیم.  اولین شاخصه این فیلم سینمایی که از آن می‌توان به عنوان امتیاز نام برد، فیلمنامه خوب کار است که توانسته شخصیت‌های بسیاری قوی در فیلم خلق کند. با چنین امتیازی دیگر نقش‌ها کلیشه نیست و تماشاگر آنها را باور می‌کند. برای مثال «مهدی هاشمی» در «سیانور» یکی از مقامات بلندمرتبه ساواک است، اما این شخصیت در قالب کارش به شدت حرفه‌ای و باهوش است و برای کارهایش نیز اعتقاد و باور دارد. در حقیقت اگر اشتباهی در مسیر زندگی وی وجود دارد از برداشت وی از حقیقت نشئت می‌گیرد، در غیر این صورت وی در چارچوبی که حرکت می‌کند خوب و جدی است.

درباره اتفاقاتی که فیلم به آن نگاه دارد هم باید گفت، مجموعه داستانک‌ها در انتها پایان‌بندی فیلم را شکل می‌دهد. در ضمن نویسنده در ابتدا با بیان اینکه ترور توسط سازمان مجاهدین انجام می‌شود در اولین سکانس گرهی را باز می‌کند، اما بلافاصه گره دیگر را پیش می‌آورد. همین اوج و فرود در سناریو سبب می‌شود که داستان جذابیت بالای سینمایی به خود گیرد. مطلب دیگر به میزانسن و دکوپاژ این این کار بر می‌گردد که فراتر از انتظار است. به ویژه اینکه داستان این فیلم در دهه 50 روی می‌دهد و مهیا کردن چنین فضایی در فیلم بسیار دشوار است. این اتفاق وقتی شکلی جدی‌تر به خود می‌گیرد که بدانیم بسیاری از تولیدات سینمایی و تلویزیونی وقتی می‌خواهند آن برهه از تاریخ کشورمان را تصویر کنند، اشتباهات تصویری بسیاری انجام می‌دهند، اما در این فیلم این مسائل به چشم نمی‌خورد.

کارگردان با کیفیت شعیبی در «سیانور»

درباره کارگردانی هم باید به بهروز شعیبی نمره بالایی داد، البته این فیلمساز جوان با ساخت «دهلیز» به عنوان اولین فیلم نشان داد که سینما را خوب می‌شناسد. وی در دومین کارش به روی موضوعی دست گذاشت که تا به امروز کمتر فیلمسازی به این کیفیت به آن پرداخته است. همچنین این فیلمساز جوان در طراحی صحنه و لباس بازیگران به ویژه بازیگران پرتعداد کار به اندازه‌ای خوب عمل کرده که می‌توان گفت بازیگران «سیانور» هر کدام بهترین بازی‌های خود را در این فیلم ارائه کرده‌اند.

درباره این فیلم حرف برای گفتن زیاد است که در زمان اکران به آن بیشتر خواهیم پرداخت. تنها یک سؤال در این میان وجود دارد که هیئت داوران باید به آن پاسخ دهند، هر چند این سؤال توسط افراد دیگری هم پرسیده شده که چرا این فیلم جزء کاندیدهای دریافت سیمرغ نبوده است؟ آیا سینمای ایران رسالت ندارد که با حمایت از تولیداتی نظیر «سیانور» فیلمسازان را تشویق کند که بیشتر به سمت این دست تولیدات گرایش پیدا کنند؟ این سؤالات زمانی آزاردهنده می‌شود که بدانیم هیئت داوران فجر به فیلمی که در پی ترسیم فضای سیاه از کشورمان است 9 سیمرغ می‌دهد، اما به این دست فیلم‌ها هیچ نگاهی ندارد!

captcha