کد خبر: 3476188
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۷
شاکری مطرح کرد:

نویسنده‌محوری؛ آسیب جدی حوزه ادبیات داستانی دینی

گروه ادب: یک نویسنده و پژوهشگر ادبی گفت: محور قرار دادن نویسنده در تفسیر و نقد آثار ادبیات داستانی دینی از ضعف‌ها و چالش‌های جدی این حوزه به شمار می‌آید.

احمد شاکری، نویسنده و پژوهشگر ادبی، در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) با بیان اینکه محور قرار دادن نویسنده در تفسیر و نقد آثار ادبیات داستانی دینی از ضعف‌ها و چالش‌های جدی این حوزه است، عنوان کرد: در آفرینش ادبی با چهار محور جهان، نویسنده، اثر و مخاطب مواجه هستیم که هر یک می‌تواند اصالت خاصی پیدا کند. اغلب در این تقسیم‌بندی، نویسنده بر سایر ارکان مقدم است و وقتی می‌خواهیم اثری را تفسیر کنیم به نیت نویسنده بیشتر توجه می‌شود که جای آسیب‌شناسی دارد.

شاکری افزود: در سیر تاریخی ادبیات معاصر پس از انقلاب اسلامی از جمله در ادبیات داستانی دینی، سیاستگذاران تمایل پیدا کردند که ادبیات متعهد را جایگزین ادبیات شبه‌روشنفکر غیردینی کنند، ولی بیشتر به پرورش و چهره‌سازی نویسندگان پرداختند و به عبارت دیگر بیشتر به دنبال خلق تولستوی‌ها رفتند، نه جنگ و صلح‌ها.

این نویسنده تاکید کرد: متاسفانه در حوزه‌های مختلف ادبیات داستانی بسیار قائل به نویسنده‌محوری هستیم و از نویسنده توقع داریم نقش ناقد، پژوهشگر، خالق اثر و برنامه‌ریز را به تنهایی ایفا کند؛ حتی در محافل نقد ادبی بیشتر از نویسندگان استفاده می‌شود تا پژوهشگران.

این پژوهشگر ادبی گفت: تداخل ساحت‌ها و نویسنده‌محوری رایج، شئون مختلف ادبیات داستانی دینی را تحت‌الشعاع قرار داده و این موضوع به زیان حوزه پژوهش و نقد ادبی است.

وی تصریح کرد: البته تردیدی در این نیست که در فضای اطلاع‌رسانی و نقد و نظر، محدودیتی نمی‌توان برای هیچ کس از جمله نویسندگان برای اظهار نظر قائل شد. ضمن اینکه نویسندگان در اظهار نظر در برخی امور شایسته‌تر از افرادی هستند که هیچ اطلاع و آگاهی از حوزه ادبیات داستانی ندارند. صحبت از رکنی است به نام نقد ادبی و نظریه ادبی که می‌تواند کنترل کننده، هدایت‌بخش و راهبر ادبیات داستانی باشد.

شاکری گفت: فقدان نقد ادبی در جامعه ادبی و محفل‌های تاثیر‌گذار و حمایت نهادهای مرتبط از چنین محافلی موجب می‌شود که مطالبات انتقادی و ارشادی از ادبیات داستانی و نویسندگان افزایش یابد و فقدان جریان‌های نقد ادبی موجب می‌شود دو طیف جایگزین این رکن شوند. نخست نویسندگانی که خود را بالاتر از نقد می‌دانند و نقد را تحقیر می‌کنند و طیف دوم عموم مخاطبانی که به واسطه عدم آشنایی با معیارهای نقد و مبانی و ساختارهای آن، صرفاً با برداشت‌هایی عوامانه و بعضاً نادرست و تصوری غلط از ماهیت داستان، فضای ادبیات داستانی را به سوی نوعی عوام‌گرایی افراطی سوق می‌دهند.

captcha