آیت‌الله العظمی جوادی آملی عنوان کرد:
مستکبران؛ عزیز بی‌جهت در دنیا و ذلیل با جهت در آخرت
گروه حوزه‌های علمیه: مفسر قرآن کریم با بیان اینکه خداوند صاحبان فکر را انسان‌های دارای بصیرت می‌داند تاکید کرد: مستکبران اگرچه در دنیا عزیز بی جهت هستند اما در آخرت ذلیل با جهت خواهند بود زیرا منکر وحی و نبوت و معاد بوده‌اند.
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) آیت‌الله العظمی عبدالله جوادی آملی امروز اول اسفند ماه دردرس تفسیر خود در مسجد اعظم در سخنانی با بیان اینکه مساوات و مواسات خیر نسبی هستند و به لحاظ متعلقشان خیر و یا بد می‌شوند گفت: به همین دلیل اگر معاونت در باطل باشد اثم و اگر معاونت در نیکی باشد خیر خواهد بود به همین دلیل قرآن می فرماید اگر مومن و کافر در دنیا زندگی کنند و بعد هم قیامتی در کار نباشد میان این دو چه تفاوتی خواهد بود و مصداق مهم ظلم محسوب خواهد شد زیرا مواسات مومن و کافر درست نیست.
وی افزود: خدا برای اینکه لغو و لهو و باطل ندارد و از خدا جز حق صادر نمی‌شود بنابراین ظلمی هم نباید باشد و مساواتی هم در این مسئله در کار نیست.
این مفسر قرآن عنوان کرد: قرآن فرمود اگر کسی تفکر کند به این مطلب می‌رسد که خداوند حکیم است و حکیم کار لغوی نمی‌کند ولی منکران معاد از باطن دنیا غافل هستند و می گویند دنیا تا آخر به همین شکل است و نه مبدایی در کار است و نه معادی؛ گاهی این مطلب که عالم به حق خلق شده است به صورت مطلق در قرآن می‌آید ولی گاهی اجل مسمی و ... کنار بالحق ذکر می‌شود یعنی هر چیزی وقتی دارد و این آسمان و زمین نیز تاریخی دارد که وقتی منقضی شد به انتها می‌رسد و دنیا دیگر آغاز خواهد شد.
این مرجع تقلید بیان کرد: کلماتی مانند اجل مسمی که در کنار به حق خلق شدن آفرینش بیان می شود نشان دهنده این است که حق بودن عالم به داشتن معاد است و اگر معادی در کار نباشد عالم به حق آفریده نشده است.
این مفسر عنوان کرد: در آیه 191 به بعد سوره آل عمران آمده است که صاحبان خرد و متفکران به مقصد رسیده‌اند و اینها کسانی هستند که نظام آفریبنش را باطل نمی دانند. کسانی که دارای مغز و لب هستند معاد را می‌پذیرند و برخی که بی مغز هستند معاد را نمی پذیرند، کسانی مانند فرعون که قومش را استخفاف می کند تا بر آنها حکومت کنند.
صاحب خردبودن منشا بصیرت است
وی تاکید کرد: منشا بصیرت، مغزداری است و کسی که مغز دارد بصیرت خواهد داشت اما برخی «افئدتهم هواء» هستند یعنی بی مغز و لب هستند.
استاد برجسته حوزه علمیه عنوان کرد: اگر کسی فکر کند که این نظم دقیق حتما ناظم دقیق دارد و ناظم دقیق، حکیم است و حکیم کار لغو نمی کند به حق بودن عالم و هدف داشتن آن پی می برد اما کسانی که تجربه حسی را فقط قبول دارند نه از ناظم و نه از نظم پی به حق بودن آفرینش نمی‌برند.
برهان اثبات وحی و نبوت
وی افزود: مسئله وحی و نبوت در قرآن گاهی بعد از معاد بیان شده یعنی انسان راه و مقصدی دارد و چون مقصد دارد پس نیاز به هدایت‌کننده و راه نشان دهنده نیز دارد.
وی افزود: در یوم الفصل چند کار انجام می شود، در عالم دنیا، حق و باطل روشن نیست و یکی دیگری را به باطل بودن متهم می‌کند و 72 ملت نیز از اینجا منشا گرفته است اما در قیامت مشخص می شود که حق با چه کسی است و باطل از آن چه کسی.
شرط مشمول شفاعت قرارگرفتن و شفیع شدن
این مفسر قرآن با بیان اینکه در قیامت کسی ولی کسی قرار نمی‌گیرد اظهار کرد: ولا آن است که کسی همه کارهای دیگری را برعهده بگیرد مانند پدر و مادر که ولی نوزاد است اما وقتی نوجوان و جوان شد نصرت او را برعهده می‌گیرد و دیگر ولی امور او نیست؛ فرمود در قیامت نه ولی و نه نصرتی در کار است و تنها می ماند مسئله شفاعت؛ که آن هم باید شفیع ماذون و مشفوع له هم مرتضی المذهب باشد یعنی اگر ولایت اهل بیت(ع) داشت در این صورت خواهد توانست مشمول شفاعت قرار گیرد.
این مرجع تقلید با بیان اینکه مومنین و کفار در یوم الفصل کجا می روند گفت: در آیات متعدد دخان به این مسئله پرداخته شده است؛ در آن روز گذشته از اینکه حق و باطل معارف و مکاتب روشن می شود مومنان و کفار نیز وضعیتشان مشخص می شود، درخت زقوم نصیب کفار است که در متن جهنم است و آن درخت نسوزی است که باطن آن از آتش جهنم است و این درخت را خود انسان به وسیله اعمالش می‌آفریند.
وی عنوان کرد: اینکه فرمودند بدترین دشمن انسان هوس اوست زیرا خدا انسان را با دشمن خلق نکرد؛ این بی نظمی ما هست که نتوانستیم این فرشته های درونمان را به سمت نیکی هدایت کنیم و آنها را به دیو تبدیل کردیم؛ دشمن را ما خودمان در درون خودمان ساختیم و به آفت مبتلا کردیم.
این مفسر قرآن گفت: اینکه حضرت فرمود با اهوای درونی مجاهده کنید به این دلیل است، اگر کسی درست تربیت نشود و درست زندگی نکند همین ابزار کار او به غده تبدیل می شود، میوه درست خلق شده اما اگر باغبان رسیدگی نکند تبدیل به کرم می‌شود.
وی اظهار کرد: همین غرور و غیرت چیز خوبی است که باعث می‌شود کسی به کشور حمله نکند اما اینکه من باید رئیس باشم و بقیه تابع من و این منیت ها، غده است؛ خیلی ها منزل و محل کارشان یطوفون فی النار است و این ما هستیم که بر اثر بدرفتاری در درون خودمان غده سرطانی ساخته ایم وگرنه خدا در درون ما نور آفرید لذا فرمودند که«اعدا عدوک نفسک بین الذی جنبیک».
وی تاکید کرد: کافران در برابر کسی مقاومت می‌کنند که حق محض است و با این کار ابدیت خود را تخریب کرده‌اند و از این رو خیال می‌کنند اگر مقابر و حرم مطهر معصومین آسیب دید مانند این است که خانه کسی را تخریب کرده اند؛ این طور نیست این تردیدی است که کافران دارند زیرا اینها پایه ولایت را تخریب می‌کنند.
این مفسر با اشاره به تعبیر«جزاء وفاقا» برای سیئات گفت: این تعبیر عذاب کمتر از گناه را نفی نمی‌کند زیرا خداوند در اکثر مواقع یعفوا عن کثیر است ولی اگر فردی خودش را از بین برد جزای متناسبی خواهد دید.
وی افزود: قرآن فرمود درخت جهنم، نسوز است و آبش هم آتش است و با آتش رشد می‌کند و هرگز از بین نخواهد رفت و این برای انسان معصیت کار و گناهکار است مانند فلز گداخته ای که وارد شکم می شود و در شکم می‌جوشد؛ این شخص را ماموران الهی با بگیر و ببند می‌برند زیرا در دنیا خیلی ها را گرفته و بسته بود در قیامت به آن مبتلا می شود.
وی اظهار کرد: به اینها گفته می‌شود تو در دنیا کریم بی جهت بودی و عزت بیخودی داشتی و امروز هم بی عزت با جهت و ذلیل با جهت هستی، عزت ظاهری آنان در دنیا، ذلت باطنی داشت در اینجا باطن حقیقی ظهور می کند و کریم ظاهری که لئیم باطنی بود امروز َظهور می کند زیرا انکار وحی و نبوت و معاد و ظلم به مردم در پرونده این فرد است و اینها میهمان اعمال خود هستند.
وی افزود: خدا برای اینکه لغو و لهو و باطل ندارد و از خدا جز حق صادر نمی‌شود بنابراین ظلمی هم نباید باشد و مساواتی هم در این مسئله در کار نیست.
این مفسر قرآن عنوان کرد: قرآن فرمود اگر کسی تفکر کند به این مطلب می‌رسد که خداوند حکیم است و حکیم کار لغوی نمی‌کند ولی منکران معاد از باطن دنیا غافل هستند و می گویند دنیا تا آخر به همین شکل است و نه مبدایی در کار است و نه معادی؛ گاهی این مطلب که عالم به حق خلق شده است به صورت مطلق در قرآن می‌آید ولی گاهی اجل مسمی و ... کنار بالحق ذکر می‌شود یعنی هر چیزی وقتی دارد و این آسمان و زمین نیز تاریخی دارد که وقتی منقضی شد به انتها می‌رسد و دنیا دیگر آغاز خواهد شد.
این مرجع تقلید بیان کرد: کلماتی مانند اجل مسمی که در کنار به حق خلق شدن آفرینش بیان می شود نشان دهنده این است که حق بودن عالم به داشتن معاد است و اگر معادی در کار نباشد عالم به حق آفریده نشده است.
این مفسر عنوان کرد: در آیه 191 به بعد سوره آل عمران آمده است که صاحبان خرد و متفکران به مقصد رسیده‌اند و اینها کسانی هستند که نظام آفریبنش را باطل نمی دانند. کسانی که دارای مغز و لب هستند معاد را می‌پذیرند و برخی که بی مغز هستند معاد را نمی پذیرند، کسانی مانند فرعون که قومش را استخفاف می کند تا بر آنها حکومت کنند.
صاحب خردبودن منشا بصیرت است
وی تاکید کرد: منشا بصیرت، مغزداری است و کسی که مغز دارد بصیرت خواهد داشت اما برخی «افئدتهم هواء» هستند یعنی بی مغز و لب هستند.
استاد برجسته حوزه علمیه عنوان کرد: اگر کسی فکر کند که این نظم دقیق حتما ناظم دقیق دارد و ناظم دقیق، حکیم است و حکیم کار لغو نمی کند به حق بودن عالم و هدف داشتن آن پی می برد اما کسانی که تجربه حسی را فقط قبول دارند نه از ناظم و نه از نظم پی به حق بودن آفرینش نمی‌برند.
برهان اثبات وحی و نبوت
وی افزود: مسئله وحی و نبوت در قرآن گاهی بعد از معاد بیان شده یعنی انسان راه و مقصدی دارد و چون مقصد دارد پس نیاز به هدایت‌کننده و راه نشان دهنده نیز دارد.
وی افزود: در یوم الفصل چند کار انجام می شود، در عالم دنیا، حق و باطل روشن نیست و یکی دیگری را به باطل بودن متهم می‌کند و 72 ملت نیز از اینجا منشا گرفته است اما در قیامت مشخص می شود که حق با چه کسی است و باطل از آن چه کسی.
شرط مشمول شفاعت قرارگرفتن و شفیع شدن
این مفسر قرآن با بیان اینکه در قیامت کسی ولی کسی قرار نمی‌گیرد اظهار کرد: ولا آن است که کسی همه کارهای دیگری را برعهده بگیرد مانند پدر و مادر که ولی نوزاد است اما وقتی نوجوان و جوان شد نصرت او را برعهده می‌گیرد و دیگر ولی امور او نیست؛ فرمود در قیامت نه ولی و نه نصرتی در کار است و تنها می ماند مسئله شفاعت؛ که آن هم باید شفیع ماذون و مشفوع له هم مرتضی المذهب باشد یعنی اگر ولایت اهل بیت(ع) داشت در این صورت خواهد توانست مشمول شفاعت قرار گیرد.
این مرجع تقلید با بیان اینکه مومنین و کفار در یوم الفصل کجا می روند گفت: در آیات متعدد دخان به این مسئله پرداخته شده است؛ در آن روز گذشته از اینکه حق و باطل معارف و مکاتب روشن می شود مومنان و کفار نیز وضعیتشان مشخص می شود، درخت زقوم نصیب کفار است که در متن جهنم است و آن درخت نسوزی است که باطن آن از آتش جهنم است و این درخت را خود انسان به وسیله اعمالش می‌آفریند.
وی عنوان کرد: اینکه فرمودند بدترین دشمن انسان هوس اوست زیرا خدا انسان را با دشمن خلق نکرد؛ این بی نظمی ما هست که نتوانستیم این فرشته های درونمان را به سمت نیکی هدایت کنیم و آنها را به دیو تبدیل کردیم؛ دشمن را ما خودمان در درون خودمان ساختیم و به آفت مبتلا کردیم.
این مفسر قرآن گفت: اینکه حضرت فرمود با اهوای درونی مجاهده کنید به این دلیل است، اگر کسی درست تربیت نشود و درست زندگی نکند همین ابزار کار او به غده تبدیل می شود، میوه درست خلق شده اما اگر باغبان رسیدگی نکند تبدیل به کرم می‌شود.
وی اظهار کرد: همین غرور و غیرت چیز خوبی است که باعث می‌شود کسی به کشور حمله نکند اما اینکه من باید رئیس باشم و بقیه تابع من و این منیت ها، غده است؛ خیلی ها منزل و محل کارشان یطوفون فی النار است و این ما هستیم که بر اثر بدرفتاری در درون خودمان غده سرطانی ساخته ایم وگرنه خدا در درون ما نور آفرید لذا فرمودند که«اعدا عدوک نفسک بین الذی جنبیک».
وی تاکید کرد: کافران در برابر کسی مقاومت می‌کنند که حق محض است و با این کار ابدیت خود را تخریب کرده‌اند و از این رو خیال می‌کنند اگر مقابر و حرم مطهر معصومین آسیب دید مانند این است که خانه کسی را تخریب کرده اند؛ این طور نیست این تردیدی است که کافران دارند زیرا اینها پایه ولایت را تخریب می‌کنند.
این مفسر با اشاره به تعبیر«جزاء وفاقا» برای سیئات گفت: این تعبیر عذاب کمتر از گناه را نفی نمی‌کند زیرا خداوند در اکثر مواقع یعفوا عن کثیر است ولی اگر فردی خودش را از بین برد جزای متناسبی خواهد دید.
وی افزود: قرآن فرمود درخت جهنم، نسوز است و آبش هم آتش است و با آتش رشد می‌کند و هرگز از بین نخواهد رفت و این برای انسان معصیت کار و گناهکار است مانند فلز گداخته ای که وارد شکم می شود و در شکم می‌جوشد؛ این شخص را ماموران الهی با بگیر و ببند می‌برند زیرا در دنیا خیلی ها را گرفته و بسته بود در قیامت به آن مبتلا می شود.
وی اظهار کرد: به اینها گفته می‌شود تو در دنیا کریم بی جهت بودی و عزت بیخودی داشتی و امروز هم بی عزت با جهت و ذلیل با جهت هستی، عزت ظاهری آنان در دنیا، ذلت باطنی داشت در اینجا باطن حقیقی ظهور می کند و کریم ظاهری که لئیم باطنی بود امروز َظهور می کند زیرا انکار وحی و نبوت و معاد و ظلم به مردم در پرونده این فرد است و اینها میهمان اعمال خود هستند.
