به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی امروز 19 اسفند ماه در ادامه تفسیر سوره مبارکه جاثیه در مسجد اعظم گفت: سوره مبارکه جاثیه از حوامیم هفتگانه است و عمده مباحث آن در زمینه توحید است و به حسب ظاهر در محتوای آن تکرار دیده میشود ولی تکرار نیست و گاهی، جواب سؤالی و گاهی تبیین الهی است و ... و تکراری در کار نیست.
وی با اشاره به استدلال مشرکان در این آیه مبنی بر اینکه معادی در کار نیست و ما یک مرگ بیشتر نداریم اظهار کرد: اینها خیال میکنند که معاد بازگشت به دنیاست و وقتی مردند می پوسند و همه چیز تمام می شود ولی روزی زنده خواهند شد؛ زیرا نه دنیا می تواند معاد و نه معاد می تواند دار دنیا باشد؛ دنیا دار عمل و معاد، دار جواب و حساب و کتاب است.
این مفسر قرآن بیان کرد: در معاد کل مجموعه عالم تبدیل به نشئه دیگری می شود و مرده ها زنده می شوند بنابراین استدلال آنان به تعبیر قرآن حجت داحضه است؛ زیرا میخواهند با ظواهر دنیا استدلال کند که اگر معادی هست پس امروز مردگان باید از قبرها بیرون بیایند و زنده شوند.
آیت الله جوادی آملی با اشاره به «وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ»(آیه 7 جاثیه) بیان کرد: قرآن در بیان استدلال مشرکان، تناسخ را جزء عقاید آنان نمی داند ولی این آیه، تناسخی و غیرتناسخی را در ذیل خود دارد و همه را شامل می شود و ملحد و مشرک را شامل می شود.
صاحب تفسیر تسنیم با اشاره به تعبیر «وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا» عنوان کرد: این دنیا در مقابل آخرت نیست زیرا اینها آخرت را قبول ندارند؛ حجت اینهاست که پدران ما را به دنیا برگردان ولی این حجت باطل است اما اکثر مردم نمی دانند که مهاجرند و تا به خدا برنگردند آرام نمی گیرند.
وی ادامه داد: خدا هم مالک و هم مَلِک است زیرا هم دنیا را آفریده است و هم تدبیر عالم را برعهده دارد و چون آفرید مالک و چون تدبیر عالم را عهدهدار است ملک است.
وی با اشاره به «وَ يَوْمَ یَقُومُ السَّاعَةُ» تصریح کرد: منظور از ساعت، روز نیست، بلکه ظرف ظهور حقیقت و باطن و نتیجه عمل و عقاید و اخلاق و ... است.
آیت الله جوادی آملی با اشاره به آیه «وَ تَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً» عنوان کرد: این تعبیر ممکن است واقعی و یا تمثیل باشد و به معنای زانو زدن است؛ یعنی همه در روز قیامت زانو خواهند زد البته مردان الهی استثنا هستند و عذابی ندارند.
این مرجع تقلید اظهار کرد: فرمود برای هر فرد و امتی حساب و کتاب و نامه عملی وجود دارد که برخی بحث کرده اند که آیا جامعه، وجود اعتباری دارد یا مجموع آحاد مردم است، انسان یک نحو عمل فردی و یک نحو سیاسی و اجتماعی و عمومی دارد که عمل اجتماعی را جدا و عمل شخصی را نیز جدا مینویسند بنابراین اگر امت، وجودی جدا داشته باشد نامه عمل جدا هم دارد. البته از برخی تعبیرات استفاده میشود که امت وجود جدایی دارد که علامه نیز به آن قایل است، ولی این مسئله نیازمند برهان دقیقی است، آیه میگوید ما غیر از اعمال فردی، اعمال مرتبط با حیثیت اجتماعی او را هم بررسی و جزا میدهیم.
وی افزود: قرآن گاهی کتابت را به فرشتهها نسبت می دهد،( کراما کاتبین) و گاهی به خود خدا نسبت میدهد که ما می نویسیم که یا این صیغه برای احترام است و یا چون فرشته ها این کار را می کنند با جمع هماهنگ است.
تعبیر «انظر الی من قال» در همه جا درست نیست
آیت الله جوادی آملی همچنین با اشاره به عبارت مشهوری که «لا تنظر الی من قال، انظر الی ما قال» گفت: این عبارت به نحو اصل جامع، حق نیست و همه جا درست نیست؛ گاهی مطلبی حق است ولی شخص از آن اراده باطل کرده است، در اینجا نباید به ما قال نگاه کرد در اینجا باید ببینیم چه کسی گفته است؛ کسی که عارف است اگر حرفی در تمجید او گفتند از خدا تشکر می کند و اگر اهانتی کردند هم من قال و هم ما قال و هم خدا را می بیند و اگر درست بود میرود خودش را اصلاح میکند، بنابراین نه انظر الی ما قال و نه ولا تنظر الی من قال همه جا حق است ولی اطاعت از دستور الهی همه جا حق است.
تفاوت نسخ و کتابت
وی با اشاره به تفاوت میان کتابت و نسخ در آیات قرآن افزود: در «إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ»؛ همه آن را نکتب گرفتهاند اما نکته ای در المیزان از روایت گرفته است که فرمود اگر نکتب بود نوشتن است اما نستنسخ یعنی همه اعمال شما نسخه برداری می شود و همین نسخه به شما نشان داده می شود؛ این کار علامه طباطبایی است که المیزان را المیزان کرده است.
این مفسر بیان کرد: خداوند اعمال ما را قبل از انجام دادن میداند و فرد با اختیار این عمل را انجام می دهد و فرشتگان به عنوا مستنسخ از اعمال نسخهبرداری می کنند، این می شود، تفسیر قرآن به قرآن که المیزان را المیزان کرده است، این حرف کجا و حرف مفسران قبلی کجا که نستنسخ را به معنای نوشتن گرفتهاند؟.