به گزارش کانون خبرنگاران
ایکنا،
نبأ، در سلسله گزارشات در محضر علماء، این بار به زندگی حجتالاسلام و المسلمین حاج سیداحمد آقا خمینی(ره) فرزند رهبر کبیر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امامخمینی(ره) میپردازیم و در این باره با آیتالله حیدرعلی جلالیخمینی، یار دیرینه امام و رهبری و عضو جامعه روحانیت مبارز و امامجمعه سابق خمین مصاحبهای داشتیم.
در این گزارش آيتالله جلالی خمینی، ناگفتههایی از زندگی حاج سید احمد آقای خمینی را گفت که مشروح این گفتگو در ادامه میآید.
تولد و تحصیلات
حاج سیداحمد خمینی(ره) در 24 اسفند سال 1324، در خانه دانش و فضیلت در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود؛ امامخمینی(ره)، از همان کودکی درباره تربیت و تحصیل او دقت میکرد؛ متوجه بود که با چه افرادی رفت و آمد میکند و دوستانش چه کسانی هستند؛ حاج احمدآقا، دوران دبستان را در مدرسه اوحدی و دبیرستان را در مدرسه حکیم نظامی قم گذراند؛ در طول تحصیل به ورزش، به ویژه فوتبال علاقهمند شد و بعدها به عضویت تیم فوتبال قم درآمد؛ او سرانجام با تشویق پدر بزرگوارش، وارد حوزه شد و تحصیلات عالی خود را در حوزه علمیه آغاز کرد.
آغاز مبارزات سیاسی
حاج احمدآقا، فرزند شخصیتی بود که نهضت اسلامی با هدایت و رهبری او شکل گرفته بود؛ پرورش در کنار چنان بزرگ مردی، در خاندان قیام و مبارزه، خواه ناخواه او را درگیر مسائل مبارزاتی میکرد؛ او با پیروی از رهبرش در دوران اختناق ستمشاهی و مراقبتها و کنترلهای ساواک، با فداکاری و حمایت نیروهای انقلابی، توانست کانون قیام پانزده خرداد را در سالهای تبعید امامخمینی(ره) برپا نگه دارد؛ نقش او در بسیاری جهات منحصر به فرد، نوآورانه و نمادی از عشق به اسلام ناب محمدی بود.
نحوه آشنایی شما با حاج احمد آقا به چه شکلی بود و از چه سالی با ایشان آشنا شدید؟آيتالله حیدرعلی جلالی خمینی، عضو جامعه روحانیت مبارز، در گفتوگو باکانون خبرنگاران
ایکنا،
نبأ، گفت: وقتی ما به همراه پدر و آقای رضوانی به قم آمدیم از آن روز به بعد با امام و خانواده امام(ره) آشنا شدیم و ارتباط نزدیکی با امام(ره) داشتیم، ما طلبه خمین بودیم، اگر چیزی از خمین برای امام میفرستادند، ما میگرفتیم و به خدمت امام(ره) میرساندیم و از آن روز به بعد هم با حاج آقا مصطفی و حاج احمد آقا آشنایی پیدا کردیم، نهار دعوت میکردیم حاج آقا مصطفی و حاج احمد آقا به منزل ما میآمدند و ما به منزل ایشان میرفتیم.
وی افزود: انقلاب شروع شده بود، حاجاحمد آقا جوانی بود که تازه میخواست تحصیل کند، به چه کیفیت با تمام گرفتاریهایی که در نظام بود از قبیل جنگ، مشکلات انقلاب، گروهکهای تروریستی خودش را به مقام علمی بالا رساند و به درجه اجتهاد رسید و اواخر توانسته بود رسائل و مکاسب را درس دهد و شاگردانی هم داشت؛ این خیلی هنر است که در برابر مشکلات از درس فاصله نگرفت.
تولیت حوزه علمیه شرق تهران ادامه داد: امام(ره) درباره حاج احمد آقا میگوید هیچ چیزی غیر از نظر من را حاج احمدآقا نگفته و ننوشته است همان چیزی که نظر من بود حاج احمد آقا انجام میداد و ایشان کوچکترین دخالتی در مورد اینکه فلانی وزیر شود یا فلانی وکیل شود نداشت؛ هم نظر با امام(ره) بود و آن قدر صداقت، بزرگی و خوبی داشت که لقمه در دهان امام(ره) میگذاشت؛ سر امام را اصلاح میکرد هیچ تفاوتی بین افراد با درجات مختلف در ملاقاتها قائل نمیشد، فرقی بین فقیر و غنی نمیگذاشت، در برپایی ملاقاتها این قدر منظم بود که هیچ کس از حاج احمدآقا ناراضی نبود.
آیتالله جلالیخمینی اضافه کرد: اولین شبی هم که امام(ره) از دنیا رفت با اینکه تمام کشور و مملکت و پولها دست احمدآقا بود ولی اعلام کرد که از این تاریخ به بعد پول در این خانه نیاورید؛ در فرمایشات امامخمینی(ره) آمده است «دولت جمهوری اسلامی ایران، بعد از من زندگی احمد را بررسی کنید، احمد من نه یک قطعه زمین در این مملکت دارد نه یک خانهای به نامش هست، نه کوچکترین پسانداز بانکی دارد، شما بعد از من زندگی احمد را بررسی کنید اگر پولی، خانهای در زندگی ایشان دیدید بر شما است که آن را مصادره کنید»، پسری که تمام مملکت تحت اختیارش است این طور پاک و پاکیزه زندگی میکند و در مال و ثروت هیچگونه دخالتی نکرد.
امام جمعه سابق خمین گفت: در وصیتنامه احمدآقا به خانوادهاش آمده است اگر من از دنیا رفتم تا جایی که توانستید زندگیتان را بگذرانید در غیر این صورت کتاب من را بفروشید و زندگیتان را تأمین کنید.
کدام ویژگی ایشان به نظر شما برجستهتر بود؟
آیتالله جلالی خمینی اضافه کرد: از ویژگی برجسته احمدآقا میتوان به زهد و تقوای ایشان اشاره کرد که واقعا کمنظیر بود؛ در احوالاتشان دارد که امام(ره) را در خواب دیده بود پرسیده بود پدر اینجا چه خبر است، امام فرموده بود، احمد خیلی حواست جمع باشد این قدر کار در عالم برزخ و عالم آخرت سخت است که از دستی که من تکان میدادم هم از من سؤال کردند که آیا این کار شما برای خدا بود یا غیر خدا حرفهای امام(ره) خیلی در روحیه حاج احمدآقا اثر گذاشته بود؛ اواخر هم به تنهایی در منطقهای که بین قم و تهران بود شبانه میرفت و مشغول عبادت و راز نیاز بود اشک میریخت و شنیده بودیم که این منطقه برق هم نداشت.
اگر خاطرهای از ایشان دارید بفرماید؟
عضو جامعه روحانیت مبارزه گفت: زمانی که حاج احمدآقا بیمار شد و راهی بیمارستان شد، بنده و خانواده ما به جماران رفتیم تا خدمت همسر امام(ره) باشیم تا اینکه حاج احمدآقا فوت کرد؛ من برای تسلیت به خدمت همسر امام(ره) رسیدم همه خانواده امام هم اینجا بودند به ایشان گفتم مادر، ارتحال حاج احمدآقا برای ما و همه ملت ایران خیلی سخت بود.
وی ادامه داد: الحمدالله مردم ایران هم قدردانی کردند، مجالس باشکوهی برای احمدآقا گرفتند، دو تا مرجع تقلید در ایران فوت کردند، آیات اعظام اراکی و گلپایگانی مردم هم تجلیل و تشیع باشکوهی هم کردند اما تشیع جنازهای که برای حاجآقا برگزار کردند قابل مقایسه با تشیع جنازه دو مرجع تقلید نبود، من برای ارتحال هر مرجعی در مسجد احمدیه نارمک مجلس ختمی میگرفتم ولی هیچ مجلسی مهمتر از مجلس مرحوم حاج احمدآقا نبود.
نماینده امامخمینی(ره) و مقام معظم رهبری گفت: خدا خانه را خاموش نکرده است چراغ روشنی هم در این خانه است حاج حسن آقا که در مرقد هم موقع فوت پدرشان گفت: «امروز شما گنجینه اسرار انقلاب را به خاک سپردهاید» هیچ کس اسرار انقلاب را مثل حاج احمدآقا نمیدانست کاملا به این کار مسلط بود.
وی افزود: بهترین یار صدیق و امانتدار از هر جهت مورد اطمینان حضرت امام(ره)، مرحوم حاج احمد آقا بودند که خدا رحمتش کند، واقعا ما دیدیم که این جوان امام(ره) را از خطرهایی که تهدیدش میکرد، حفظ کرد؛ استکبار جهانی هم هدفشان این بود که به امام(ره) آسیب بزنند و آسیب هم به نظام زدند و 72 تن از چهرههای ما را شهید کردند، نخست وزیر، رئیس جمهور ما را شهید کردند این زیرکی حاج احمد بود که توانست امام(ره) را حفظ کند.
استاد اخلاق حوزه علمیه ادامه داد: کشمیری که رئیس دفتر شهید رجایی بود و قصد ترور امامخمینی(ره) را هم داشت و با ایشان در خارج مصاحبه کرده بودند، گفته بود که من مواد منفجره را تا درب حسینیه جماران بردم تا امامخمینی(ره) را ترور کنم من به عنوان اینکه رئیس دفتر آقای رجایی بودم، کیف آقای رجایی در دست من بود، من بمب را در کیف ایشان جاسازی کرده بودم. مرحله اول پاسداری برای گشتن من آمد من گفتم کیف مال من نیست برای آقای رجایی است وقتی پاسداران دیدند که کیف برای رئیسجمهور مملکت است معنا ندارد که بگردند رد شدیم، مرحله دوم برای گشتن ما آمدند دوباره ما گفتیم کیف برای آقای رجایی است، تا اینکه کنار در جماران رسیدم ولی پاسداری جلو ما را گرفت و گفت حاج احمد آقا دستور داده است که کیف برای هر کسی است باید بازرسی شود، کشمیری هم به عنوان اعتراض اینجا را ترک کرد و گفت شما با این کارتان دارید به رئیسجمهور مملکت توهین میکنید و این زیرکی حاج احمد آقا بود و مانع از ترور رهبر کبیر انقلاب شد.
آیتالله جلالیخمینی تشریح کرد: در فرانسه با امام مصاحبه کردند و گفتند آقا، این اطلاعیهها، نظریهها و سخنرانیهایی که دارید با کسی مشورت کردید امام فرمودند، خیر، هیچکس فقط یک نفر گفتن این یک نفر چه کسی است امام(ره) فرمودند، احمد، در این چنین بحرانی که هزاران نفر سیاسی در مملکت هستند امام تنها با احمدآقا مشورت میکند یعنی احمدآقا مورد وثوق و اطمینان امام(ره) بودند. فضائل احمدآقا بیش از این است که ما بگوییم جوانی که از اول انقلاب در دامن امام(ره) پرورش یافته است.
در یک جمله حاج احمدآقا را معرفی کنید چه میفرمایید؟
آیتالله حیدرعلی جلالیخمینی در پایان حاج احمد آقا را در یک جمله معرفی و تشریح کرد: اولین کسی که در بهوجود آوردن این انقلاب و این نهضت و استمرارش اثر بهسزایی داشت که این مملکت صدمه نبیند اولین شخص امام(ره) بود بعد هم حاج آقا مصطفی و حاج احمدآقا بودند؛ بیشترین خدمات انقلاب روی دوش حاج آقا مصطفی بود بعد که حاج آقا مصطفی شهید شد بار به دوش حاج احمدآقا افتاد واقعا بعد از امام و همسر امام مهمترین کار را حاج احمد آقا برای نظام و انقلاب انجام داد. روحشان شاد
* علیرضا برومند