کد خبر: 3484558
تاریخ انتشار : ۰۷ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۰
به مناسبت 7 فروردین؛ روز جهانی تئاتر/

تئاتر؛ هنر انسانی و دینی یا کالای بی‌خاصیت وارداتی؟!

گروه هنر: با وجود اتفاقات و تحولاتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه‌های گوناگون فرهنگی و هنری افتاده است و مثلاً هنر تئاتر به عنوان ابزاری در جهت تبیین ارزش‌های والای دینی مشروعیت یافته، اما همچنان نگرش کلان به این هنر، فاقد ژرفای فرهنگی است.

هفتم فروردین مصادف با 27 مارس هر سال به نام روز جهانی تئاتر نامگذاری شده است و به مناسبت این نامگذاری که از سال 1961 و به ابتکار انیتستو بین‌المللی تئاتر (ITI) روی داده، علاوه بر صدور پیام در مورد اهمیت و ویژگی این هنر انسانی و فاخر از سوی یکی از چهره‌های نام‌آشنای تئاتر دنیا، این روز جشن گرفته می‌شود.

در کشور ما تا پیش از این به دلیل تقارن این روز جهانی با ایام تعطیلات نوروز، اهالی تئاتر هر ساله جشن‌های مرتبط با هنر فاخر نمایش را در قالب برنامه‌ای به نام «اردیبهشت تئاتر» در ماه دوم سال برگزار می‌کردند و امسال برای نخستین‌بار علاوه بر دایر بودن جشن‌های «اردیبهشت تئاتر» به همت انجمن تئاتر کودک و نوجوان، مراسمی روز یکشنبه 8 فروردین در تالار هنر و به دبیری حمید جبلی به همین مناسبت برگزار خواهد شد.

به مناسبت 7 فروردین؛ روز جهانی تئاتر، مناسب دیدیم تا در مورد شأن و جایگاه این هنر فاخر و انسانی که در برهه‌های گوناگون تمدن بشری نقش بسزایی در دست یافتن انسان به آمال و آرزوهای بحق خود داشته است تا جایی‌که به زعم بسیاری از کارشناسان فرهنگی و هنری، میزان پیشرفت و ترقی جوامع را باید به نسبت فراگیر و گسترش هنر تئاتر در آنها سنجید، گفتاری هرچند کوتاه مطرح شود؛ گفتاری که شاید چندان امیدوارکننده نباشد.

واقعیت این است که با وجود حقانیت هنر تئاتر از دیرباز و تأکید مسئولان عالی‌رتبه جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون که نسبت به ابزار فرهنگی و هنری در نشر و اشاعه فرهنگ انقلابی و اسلامی اصرار داشته و دارند، وضعیت این هنر نه در مقایسه با سایر هنرها بلکه در قیاس با ماهیت ارزشی و جایگاه والای انسانی آن چندان مطلوب نیست.

بررسی اجمالی رویدادهای هنری در حوزه تئاتر منتج به این نتیجه می‌شود که در هیچ دوره، برهه و شرایطی، عزمی برای استفاده درخور از این هنر، قابلیت‌ها و ظرفیت‌های آن حتی در راستای تبیین و تحقق اهداف متعالی انقلاب اسلامی و توصیه و رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری وجود نداشته است و تئاتر علیرغم برخی تلاش های مجدانه در راستای بهره‌وری از آن برای ترویج و اشاعه فرهنگ متعالی اسلامی و انسانی تبدیل به کالای لوکس وارداتی غربی شده است که حتی اگر هم وجود خارجی نداشته باشد و شاهد تحرکی هرچند مقطعی و جسته و گریخته در آن نباشیم گویا اتفاقی نخواهد افتاد و چه بسا نبودنش بهتر از بودن آن است!

رفتاری که متأسفانه طی این سالها در مورد تئاتر صورت گرفته است بیشتر شبیه به مواجهه با پدیده‌ای مزاحم و بی‌مصرف بوده که تنها بخشی از بودجه مصوب فرهنگی و هنری را به خود اختصاص می‌دهد و ما به ازاء هیچ خروجی مثبتی نداشته است که البته آنچه که در سالهای اخیر نیز در عرصه تئاتر آن را مشاهده کرده‌ایم غیر از این نبوده، با نگاه به بزرگترین رویداد تئاتری کشور یعنی «تئاتر فجر» که هر ساله برگزار می‌شود تنها به این دلیل که برگزار شده باشد و نه سیاستی و نه چشم‌اندازی برای آن متصور نیستیم این موضوع را به وضوح به اثبات می‌رساند.

وقتی اوضاع و احوال در مورد «تئاتر فجر» تا به این اندازه وخیم است دیگر هیچ انتظاری نمی‌توان از سایر رویدادهای تئاتری در طول یک سال داشت که حتی در خوشبینانه‌ترین شکل مسئولان برگزاری آن در پی تحقق برگزاری آبرومند و با نواقص کمتر در زمینه مدیریت اجرایی باشند و این مورد درست محلی است که موجب به وجود آمدن شکاف عمیق میان یک اثر نمایشی با مخاطب خود که مهمترین سرمایه هنر تئاتر هستند می‌شود و البته تا به آنجا پیش می‌رود که آثار نمایشی در قالب رویدادها و جشنواره‌ها و یا به منظور اجرای عموم تنها تولید می‌شوند که رضایت طیف خاصی از جامعه را جلب نموده و درصدد بازنمایی مشکلات و معضلات جوامع بشری که مورد مطالبه و خواست مخاطبان این هنر است برنیایند و نتیجه آنکه تئاتر به عنوان هنر بیگانه معرفی شده و با فاصله گرفتن از گونه‌های فاخر و تأثیرگذار خود در منظر مخاطب عام تبدیل به نمونه‌های سخیفی می‌شود که هر از گاهی در قالب تئاتر آزاد سربرآورده و چون به لوده بازی و موضوعات مضحک می‌پردازند جذب مخاطب بیشتری داشته و دارند و از آن دردناکتر آنکه در مواجهه با مخاطب عام، این گونه تئاتری به عنوان نمونه‌ای از هنر نمایش معرفی می‌شود و از آنجا که می‌بینند تأثیر چندانی در زندگی و تحولات و مناسبات اجتماعی ندارد و نمونه هایی از آن را می توان بدون صرف هزینه ای مثلاً در قاب تلویزیون به دست آورد لذا به آن هم توجهی نخواهند داشت و این در شرایطی است که همچنان تئاتر فاخر، اثر نمایشی توأم با تفکر و اندیشه در سطح زیرین لایه‌ای پوشالی از این گونه نمایشی که عاری از هر تفکر و اندیشه است مدفون شده و کسی به آن توجهی نمی‌کند.

سالی که گذشت یعنی سال 94 به توصیه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سال تئاتر نامگذاری شد؛ این بدان معناست که باید جهد و کوششی ساعی و کارشناسی به واسطه نامگذاری این سال به نام هنر فاخر تئاتر در سطوح مختلف چنین فعالیتی صورت می‌گرفت و حتی اگر نگاه شتابزده به این موضوع نداشته باشیم حداقل باید جرقه این اقدام و عمل برای رسیدن به شرایط مطلوب در حوزه اصناف تئاتری و همچنین احترام به حقوق مخاطب تئاتر را شاهد بودیم؛ متأسفانه این اتفاق نیفتاد و همچنان تئاتر کشور در سال 94 با اصرار بر انجام مجموعه کارهای و فعالیت‌های تکراری و بی‌تأثیر که البته چندسالی است موضوع کسری بودجه نیز توجیهی برای این کم کاری و بی‌توجهی به توسعه فرهنگی با استفاده از ابزار هنر نمایش شده ، چاشنی آن شده است به روال عادی و خنثی خود ادامه داد و این فرضیه را همچنان تقویت کرد که ما هرچه به موضوعی و مواردی در هر حوزه‌ای دقیق می‌شویم و خواستار بروز تغییر و تحولی بنیادین در آن هستیم، همواره نتیجه عکس می‌گیریم؛ همچنان که سالهای پیش از این که کسی به تئاتر کاری نداشت اوضاع بهتری را شاهد بودیم و اکنون که سال به نام سال تئاتر نامگذاری شده است، اوضاع از آنچه که پیشتر شاهد بودیم وخیم‌تر شده است.

تنها یک امیدواری همچنان وجود دارد، توجه و اهتمام ویژه کمیسیون فرهنگی مجلس دهم به تئاتر که از اواخر خردادماه سال 95 آغاز به کار خواهد کرد و اینکه این موضوع را به خود تفهیم کنند که تأثیر هنر تئاتر اگر از فیلم در توسعه فرهنگی کشور بیشتر نباشد کمتر نیست و البته تقویت مدیریت اجرایی تئاتر و مشخصاً راسخ‌تر شدن تصمیمات در حوزه هنر تئاتر از سوی معاونت هنری ارشاد و اداره کل هنرهای نمایشی که با روشن و شفافتر کردن نقشه راه و چشم‌اندازی که برای تئاتر کشور از محل مشاوره با کارشناسان و خبرگان این هنر، معلوم و معین می‌کنند، نسبت به جذب حداکثری بودجه تئاتر تمام تلاش خود را به کار ببندند که البته باید گفت تنها معضل تئاتر کشور، بودجه نیست بلکه ضعف و نقص فاحشی را در مدیریت حوزه های مرتبط با هنر نمایش شاهد هستیم.

و کلام آخر؛ تئاتر ابزار مؤثر فرهنگی و هنری در نیل جامعه به سعادت و رستگاری است، ای کاش مسئولان به این مسئله توجه کافی داشته باشند و یا خود به دانش آن رسیده و یا کسانی کاربلد را برای تعالی این هنر به کار گیرند و روزگاری فرا رسد که تئاتر مطلقاً بدل به تریبونی برای بیان همه اندیشه‌های ناب انسانی و دینی شود؛ مصداق این سخن شیوا از مقام معظم رهبری که فرمودند: «اصالت تئاتر در بیان دردها و بازگویی قصه مظلومیت بشریت دربند است».                  

   

 

captcha