شهیدی که خدمت به مدافعان حرم را عبادت می‌دانست

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، نظرمحمد بامری، آذرماه امسال در دفاع از حریم حضرت زینب(س) به آرزوی بزرگ خود یعنی شهادت رسید. این شهید به گفته دوستانش از کودکی علاقه خاصی به قرآن کریم و ادای فریضه نماز اول وقت داشت و صبح عملیات با آرزوی رسیدن به پروردگار با غسل شهادت به میدان رفت.

بختیار فولادی از همرزمان این شهید در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا می‌گوید: نظرمحمد انسانی بسیار مومن بود. به یاد دارم در زمان اعزام، راننده خودرویی بودم که همراه با وی به منطقه رفتیم. گفت: خیالم راحت است که نمی‌گذاری پیکرم روی زمین بماند و به او پاسخ دادم که شاید من زودتر شهید شوم.

فولادی می‌افزاید: نظرمحمد دارای اخلاق بسیار حسنه‌ای بود و می‌توانم بگویم مومن‌ترین فردی بود که تاکنون با وی برخورد کرده‌ام. بسیار فروتن بود؛ حوله و لباس همرزمانش را هم می‌شست، چون خدمت به همرزمانش را عبادت می‌دانست.

همرزم شهید بامری می‌گوید: نظرمحمد علاقه زیادی به تلاوت قرآن داشت و نماز اول وقت را هیچ گاه ترک نمی‌کرد.

وی ادامه می‌دهد: آخرین دیدار ما در روستای عزیزیه سوریه بود که او را با ماشین به روستا بردم و پشت ساختمانی مستقر شدیم. به دلش افتاده بود با خانواده‌اش صحبت کند. با توجه به اینکه روستای مورد نظر در منطقه پوشش امواج تلفن همراه نبود، از من خواست تا به خانواده‌اش پیامک بزنم که با وی تماس بگیرند، ولی موفق نشدم. چند دقیقه‌ای نگذشت که به شهادت رسید.

فولادی می‌گوید: از 20 رزمنده‌ای که به منطقه بردم، چهار نفرشان شهید شدند و باقی آنها نیز دچار جراحت‌های شدید شدند.

اسلام در خطر است

علی‌اکبر گل‌محمدی، برادر همسر شهید در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا می‌گوید: نظرمحمد علاقه زیادی به ائمه اطهار(ع) و نماز اول وقت داشت. وقتی جریان هتک حرمت به حریم حضرت زینب(س) پیش آمد، نظرمحمد به من گفت بیا با هم برای جنگ با داعش به سوریه برویم و من گفتم: سیستان و بلوچستان هم ناامن است؛ چرا در شهر خودمان نمانیم و خدمت نکنیم؟ گفت: اسلام در خطر است و اکنون باید همه عزم را جزم کنیم و به سوریه برویم. به یاد می‌آورم که انگیزه رفتنش به سوریه را دیدن صحنه‌های عجز و ناله یک زن سوری عنوان کرد که دو دخترش را داعشی‌ها مورد آزار قرار داده بودند.

گل‌محمدی می‌گوید: وقتی از روستا به تهران رفت تا به سوریه اعزام شود، با من تماس گرفت. از وی خواستم دعا کند تا من هم به این سعادت برسم و او گفت تو باید صبر کنی تا من باز گردم، ولی پیکرش بازگشت.

وی تاکید می‌کند: نظرمحمد انسانی خاص بود و نمازهایش روحانیت ویژه‌ای داشت. مهمترین ویژگی بارز شخصیت وی، ایمان و تعبد خالصانه‌اش بود که به نمازهایش حس و حالی معنوی می‌داد.