علیرضا قائمینیا:
استفاده از دانشهای روشی؛ تنها راه تحول در تفسیر حدیث
گروه حوزه های علمیه: عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تاکید بر اینکه استفاده از دانشهای روشی، تنها راه تحول در تفسیر و فهم حدیث است، تاکید کرد: حوزه نیازمند بازسازی روش ها برای فهم دین است.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین علیرضا قائمینیا، نویسنده کتاب «معناشناسی شناختی قرآن» دیشب 11 خرداد ماه در نشست علمی «معناشناسی و حدیث» که در پژوهشکده حدیث حوزه برگزار شد، گفت: مباحث جدید از ویژگیهای عصر ما است و اگر با دهههای قبل مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری مقایسه کنیم اگرچه ایشان با خیلی از مسایل جدید مواجهه شدند ولی مواجهه امروز قابل قیاس با دوره آنان نیست و علت آن این است که ما با دانشهای روشی روبرو شدهایم و در حوزههای روشنفکری از این دانشها استفاده زیادی میشود.
وی با بیان اینکه عدهای با همین علوم روشی و مباحث هرمنوتیک بحرانهای معرفتی در دنیای اسلام ایجاد کردند؛ اظهار کرد: بزرگان ما با چالشهای روشی به دلیل اینکه اقتضایی نداشت روبرو نشدند، ولی امروز فاصلهای میان دو طرف دنیا نیست و از طرفی معرفت دینی نیز دچار نوعی انسداد شده است و چیز جدیدی نداریم و شاهد تحول معرفتی در دین نیستیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: انسدادی که خصوصا در حوزه حدیث وجود دارد باعث شده هنوز حدیث جایگاه خود را در علوم پیدا نکند و بیشتر با روشی خاص در فقه مورد کاربرد دارد که دلایلی چون روش فهم حدیث یکی از عوامل آن است زیرا کسی بدون علومی مانند رجال و ... جرئت نزدیک شدن و فهم حدیث را ندارد.
وی با اشاره به نسبت میان قرآن و حدیث اظهار کرد: هیچ قاعده و سنجشی میان نسبت سنجی احادیث با قرآن نداریم و کاری که در حوزه شده کشف مخالفتهاست که این هم باعث انسداد فهم حدیث شده است.
وی افزود: نکته دیگر به بدبینیهایی که نسبت به احادیث و سنت نبوی و سنت معصومین(ع) وجود دارد باز می گردد و اصلا تردید زیادی از طرف حوزههای روشنفکری درباره حدیث وجود دارد و برخی مدعی کفایت کتاب الله حتی در میان شیعه هستند در حالی که این همه تلاش برای ضبط و ثبت حدیث صورت گرفته است.
برخی دلایل انسداد فهم حدیث
قائمینیا عامل دیگر انسداد را قواعد و ضوابط دست و پاگیر فهم حدیث برشمرد و تصریح کرد: ما از پیش فرضهای خاص و چارچوبهای ذهنی خاصی برای فهم حدیث استفاده میکنیم یعنی اول فرض میکنیم امام صادق و یا ائمه دیگر در چارچوب فلسفی و یا کلامی ما حرکت فرموده و ما تلاش می کنیم حدیث را در آن چارچوب فهم کنیم.
استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر لزوم استفاده از روشهای جدید برای فهم حدیث بیان کرد: دانشهای روشی از چند جهت میتواند در خصوص فهم دین و به خصوص حدیث به ما کمک کند و انسداد کنونی را رفع کنیم.
وی ادامه داد: کلیت دانشهای جدید محتوایی و روشی هستند، دانشهای محتوایی نوعی هستند که محتوا به فکر میدهند و برخی روشی هستند مانند معناشناسی که روش برای فهم عبارتهای زبانی به ما میدهند.
قائمی نیا با بیان اینکه بدون بررسی سنجیده نمیتوان از روشهای دانشهای روشی بهره برد عنوان کرد: اگر با سنجش و بررسی دقیق سراغ این روش ها برویم میتواند در فهم حدیث به ما کمک کند البته این به معنای آن نیست که به طور کلی باید تراث علمی گذشته را کنار بنهیم زیرا کتاب و سنت نه در انحصار گذشته و نه در انحصار حال و آینده است و باید عالمان دین پایی در گذشته و پایی در دوره جدید داشته باشند؛ تنها نگاه گذشته و تنها نگاه جدید به درد ما نمیخورد زیرا گاهی به خروج از دین منجر شده است.
آسیب نگاههای افراطی و تفریطی
نویسنده کتاب بیولوژی نص تصریح کرد: برخی افراط در سنت دارند و تمامی علوم جدید را نفی میکنند و دگراندیشان نیز مانند کسانی که هرمنوتیک میگفتند معتقدند که دینشناسی باید با روش های جدید صورت گیرد؛ کسانی که فکر میکنند هر چیزی جدید مساوی با حقیقت است دچار مغالطه نوپرستی و کسانی که در چارچوب سنتی گیر هستند دچار مغالطه کهنه پرستی هستند زیرا وحی تمام شده ولی روش فهم از دین بسته نشده است.
حوزه نیازمند نوسازی روش در فهم دین است
وی افزود: حوزه بیش ار هر زمانی به روشهای انتقادی نیازمند است تا بتواند تکلیف خود را در مقابل حرفهای گذشتگان و دگراندیشان مشخص کند البته کتاب و سنت به هیچ وجه قابل کنار گذاشتن نیست و سخن ما در نوسازی روشها برای فهم دین است.
قائمینیا عنوان کرد: تا به حال در عالم مطالعات حدیثی بحث سبکشناسی زبانی را نداشتهایم مثلا راجع به احادیث نبوی و امام رضا و ... کسی تحقیق روشی سبکشناسی نداشته است البته در پرداختن به مسایل جدید جرئت لازم است.
وی افزود: همه معصومین نور واحد هستند اما این به معنای آن نیست که سبک زبانی امام علی و امام رضا یکی است زیرا این دو به دو دوره فرهنگی و زبانی متفاوت تعلق دارند.
این پژوهشگر دینی بیان کرد: بیشترین روش دگراندیشان در مقابله با حوزه استفاده از هرمنوتیک به عنوان دانش فهم است که نهایت کار این روش فهم، تخریب و نقد و زیرسؤال بردن و نفی دستاورد بزرگان است ولی چیزی جایگزین ندارند و جنبه ایجابی ندارند.
تمدن اسلامی تمدنی معناشناختی است
قائمینیا بیان کرد: معناشناسی این قدرت را دارد که برخی فهمها را نفی کند و جایگزین نیز ارایه دهد مانند مباحث علم اصول. بنابراین معناشناسی دقیق میتواند ما در شکلگیری تمدن اسلامی کمک کند و بیراه نیست اگر بگوییم تمدن اسلامی تمدنی معناشناختی است حتی نزاع فرقههای مذهبی اسلام در صدر اسلام بر سر معناشناختی بوده و امروز نیز هست.
نویسنده کتاب بیولوژی نص اظهار کرد: ضرورت دارد که از معناشناسی در فهم کتاب و سنت استفاده شود زیرا معناشناسی علمی نظام مند است برخلاف علوم دیگر در حوزه که نظاممند نشده است البته در علم اصول تا حدی این کار صورت گرفته است.
وی اظهار کرد: احادیثی که نوعی نسبت سنجی میان حدیث و قرآن را قرار می دهند یکی جنبه موافقت و دیگری جنبه مخالفت را بیان میکنند که مشکل ما در جنبه موافقت به عنوان تکیه گاه اصلی است ولی ما دنبال مخالفت رفتهایم.
قائمینیا با تقسیمبندی روایات به روشی و فراروشی عنوان کرد: این روایات میخواهند حکومت روشی داشته باشند و روش اعتبارسنجی را تعیین میکنند یعنی دستگاه ارجاعی به ما میدهند تا نسبت هر روایتی با آیات سنجیده شود؛ علمای ما در طول تاریخ نتوانستهاند این دستگاه ارجاعی را ایجاد کنند.
وی اظهار کرد: اگر دنبال موافقت روایت با قرآن هستیم در اینجا نیازمند معناشناسی هستیم و این معناشناسی کمک میکند که روایت چگونه با یک آیه موافقت دارد یا ندارد و امروز نیاز داریم تا دنبال این دستگاه ارجاعی باشیم.
معناشناسی؛ کلید تحول در فهم حدیث
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: ما در آستانه تحول بزرگی هستیم و اگر دانشهای جدید جنبه سلبی دارند جنبه ایجابی هم دارند و می توان از جنبه ایجابی آن استفاده کرد به خصوص در حوزه حدیث این دستگاه ارجاعی با معناشناسی باید ایجاد شود تا افقهای جدیدی فراروی فهم حدیث باز شود.
وی افزود: ما با این عبارت که گفتهایم علم ما به کمال رسیده است خیال خود را راحت کرده ایم در حالی که استعاره های مفهومی روایات نبوی در 450 صفحه به انگلیسی کار شده است و اگر این طور پیش برود روزی باید معارف را هم برویم از غرب بیاموزیم.
قائمینیا بیان کرد: اگر قرار است کار جدیدی در حوزه صورت گیرد راهی جز روی آوردن به روشهای جدید ندارد در غیر این صورت باید تعلیق و حاشیه بزنیم و کتب گذشتگان را تصحیح کنیم. امروز هم اگر علمای بزرگ ما بودند از این روشها استفاده میکردند زیرا تفکر شیعه برخلاف اهل سنت که تفکری مغلق است، تفکری انفتاحی است.
وی افزود: مهمترین تفکیکی که باید امروزه در روایات صورت بگیرد تفکیک روایات معنای وجودی، صحنهای و متافیزیکی هستند چون برخی در صدد تبیین مسایل متافیزیکی و برخی وجودی هستند و برخی دنبال بیان یک صحنه هستند. بسیاری از روایات دنبال بیان معنای وجودی است ولی مسایل متافیزیکی در احادیث ما پررنگتر شده است.
این استاد حوزه بیان کرد: خیلی از فهمهای نادرست ما از روایات بر اساس تحمیل مبانی خاص کلامی و فلسفی صورت گرفته است و معناشناسی میتواند ما را از این تحمیل نجات دهد. البته معنای آن این نیست که بدون تفکر دقیق سراغ این روش ها برویم.
قائمینیا عنوان کرد: علامه تفسیر قرآن به قرآن را مطرح کرد ولی روشش چه بود؟ اینکه آیهای به محکمه آیه دیگر بازخوانی شود قبلا باید تکلیف روش روشن باشد بنابراین آنچه مکمل روش علامه است مباحث معناشناسی است.
وی اظهار کرد: امروزه در تفسیر قرآن به قرآن و فهم رابطه میان احادیث و قرآن نیازمند معناشناسی هستیم. بسیاری از روایات تفسیری ما، نیازمند معناشناسی هستند و نسبت روایات تفسیری را با قرآن میتوانیم از این منظر کشف کنیم.
این پژوهشگر بیان کرد: تفسیر قرآن به قرآن دو جانب سلبی و ایجابی دارد؛ سلبی یعنی اینکه نباید آیهای با آیه دیگر تفسیر شود زیرا همیشه جواب نمیدهد و حق نداریم هر آیهای را با هر آیه دیگری تفسیر کنیم، بنابراین جای این تحقیق باقی است که علامه طباطبایی کجا آیهای را با آیه دیگر تفسیر کرده که نباید میکرد.
وی به ذکر مثالی در این باره پرداخت و تصریح کرد: علامه طباطبایی در برخی موارد دیدگاههای فلسفی خود را بر برداشت از آیه تحمیل کرده است در صورتی که اگر از زاویه معناشناختی سراغ تفسیر برویم مسئله طور دیگری حل خواهد شد شبیه آنچه در آیه بیعت رضوان صورت گرفته است.