محمدرضا موحدی، پژوهشگر ادبی و از اساتید زبان و ادبیات فارسی درگفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با تاکید بر اینکه تمام شاعران بزرگ معاصر در
کلیت کلام خود تحت تاثیر قرآن کریم هستند، عنوان کرد: شکل تاثیرپذیری شاعران معاصر
از قرآن کریم به ساختار و کلیت کلام مربوط میشود به گونهای که با خواندن آثار
شاعرانی چون سهراب سپهری و حتی فروغ فرخزاد این تاثیرپذیری کلی را در روح و فضای
سرایش شعر احساس میکنیم.
موحدی افزود: به عنوان نمونه میتوان به شعر«سوره تماشا» از سهراب سپهری اشاره کرد که نام این شعر نیز قرآنی است و درفحوای کلام سهراب میتوان به اشارات قرآنی رسید؛ «به تماشا سوگند/ و به آغاز كلام/و به پرواز كبوتر از ذهن/واژهای در قفس است/ حرفهايم مثل يك تكه چمن روشن بود/من به آنان گفتم/آفتابی لب درگاه شماست/ كه اگر در بگشاييد به رفتار شما میتابد./ و به آنان گفتم: سنگ آرايش كوهستان نيست/ همچنانی كه فلز زيوری نيست به اندام كلنگ/در كف دست زمين گوهر ناپيدايی است/كه رسولان همه از تابش آن خيره شدند/پی گوهر باشيد/ لحظهها را به چراگاه رسالت ببريد/ و من آنان را به صدای قدم پيك بشارت دادم/و به نزديكی روزو به افزايش رنگ/به طنين گل سرخ پشت پرچين سخنهای درشت/ و به آنان گفتم /هر كه در حافظه چوب ببيند باغی/ صورتش در وزش بيشه شور ابدی خواهد ماند/هركه با مرغ هوا دوست شود/خوابش آرامترين خواب جهان خواهد بود/آنكه نور از سر انگشت زمان برچيند/میگشايد گره پنجرهها را با آه/ زير بيدی بوديم/ برگی از شاخه بالای سرم چيدم گفتم / چشم را باز كنيد آيتی بهتر از اين میخواهید؟/ میشنيديم كه بهم میگفتند:/ سحر میداند، سحر!/ سر هر كوه رسولی ديدند/ ابر انكار به دوش آوردند/ باد را نازل كرديم/ تا كلاه از سرشان بردارد/ خانههاشان پر داوودی بود/چشمشان را بستیم/دستشان را نرسانديم به سر شاخه هوش/جيبشان را پر عادت كرديم/ خوابشان را به صدای سفر آينهها آشفتيم».
این پژوهشگر تصریح کرد: این شعر به وضوح اثبات میکند که سهراب سپهری با قرآن مانوس است و کلامش گویی ترجمه بخشی از قرآن است. سپهری شاید کتابهای مقدس دیگر را نیز پیش چشم داشته ولی قرآن در صدر کتابهای مقدس مورد توجه او است و سهراب خواسته یا ناخواسته لحنش تحت تاثیر متون مقدس و قرآن است. حتی اگر زبانا خود را سکولار بنامد، فرزند جامعهای است که قرآن در آن تکرار میشود.
وی همچنین به شعر آیههای زمینی فروغ فرخزاد اشاره کرد و گفت: شاعر این شعر مسلما قرآن را پیش چشم داشته است؛ «آنگاه/خورشید سرد شد/ و برکت از زمینها رفت/ سبزهها به صحراها خشکیدند/ و ماهیان به دریاها خشکیدند/ و خاک مردگانش را/ زان پس به خود نپذیرفت/ شب در تمام پنجرههای پریده رنگ/ مانند یک تصور مشکوک/ پیوسته در تراکم و طغیان بود/ و راهها ادامه خود را/ در تیرگی رها کردند/ دیگر کسی به عشق نیندیشید/ دیگر کسی به فتح نیندیشید/ و هیچکس/ دیگر به هیچ چیز نیندیشید/ در غارهای تنهایی/ بیهودگی به دنیا آمد/ خون بوی بنگ و افیون میداد/ زنهای باردار/ نوزادهای بیسر زاییدند/ و گاهوارهها از شرم/ به گورها پناه آوردند/ چه روزگار تلخ و سیاهی/ نان نیروی شگفت رسالت را/ مغلوب کرده بود/ پیغمبران گرسنه و مفلوک/ از وعده گاههای الهی گریختند/ و برههای گمشده عیسی/ دیگر صدای هی هی چوپانی را/ در بهت دشتها نشنیدند/ در دیدگان آینهها گویی/ حرکات و رنگها و تصاویر/ وارونه منعکس میگشت/ و بر فراز سر دلقکان پست/ و چهره وقیح فواحش/ یک هاله مقدس نورانی/ مانند چتر مشتعلی میسوخت...»
موحدی تصریح کرد: حتی احمد شاملو نیز لحن قرآنی دارد. کلام شاملو در شعر «انگیزههای خاموشی» به طور غیر مستقیم تحت تاثیر آیههای قرآن است؛ «پس آدم، ابوالبشر، به پيرامنِ خويش نظاره کرد/ و بر زمين عريان نظاره کرد / و به آفتاب که روی درمیپوشيد نظاره کرد/ و دراين هنگام، بادهای سرد بر خاک برهنه میجنبيد / و سايهها همهجا بر خاک میجنبيد/ و هر چیز ديدنی به هیئت سايهای درآمده در سایه عظيم میخليد/ و روح تاريکی بر قالب خاک منتشر بود/ و هر چیز بسودنی دستمايهِ وهمی ديگرگونه بود/ و آدم، ابوالبشر به جفت خويش درنگريست / و او در چشمهای جفت خويش نظر کرد که در آن ترس و سايه بود / و در خاموشی در او نظر کرد/ و تاريکی در جان او نشست/ و اين نخستين بار بود، بر زمين و در همه آسمان که گفتنی سخنی ناگفته ماند»
وی گفت: از شاعران امروز نیز افراد زیادی هستند که تاثیرپذیری آشکار یا نامحسوس از قرآن دارند؛ از جمله احمد عزیزی در کتاب«نافله ناز» تاثیرپذیری آشکار خود را از آیات کلامالله نشان میدهد.
موحدی افزود: تاثیرپذیری از قرآن کریم نه تنها در شاعران مشهور معاصر بلکه در شاعران متاخرتر همدوره ما نیز دیده میشود چه شاعران سنتی و چه سپید و آزادسرا. شاعران عصر کلاسیک فارسی استفاده آشکارتری از آیات قرآن داشتند و در کلمات و جملات خود به طور صریح یا ضمنی از کلامالله استفاده میکردند ولی در شعر معاصر این تاثیرپذیری ساختاری و مربوط به فضای بیان و فاصلهگذاریها و جملهبندیهاست.