به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین ملکزاده، نویسنده و مترجم آثار قرآنی امروز 28 مرداد، در مراسم رونمایی از کتاب «شیوه کشف پاسخهای قرآن به پرسشهای معاصر انسان» در دارالقرآن علامه طباطبایی(ره) گفت: شهید صدر بعد از تعطیل کردن درس فقه سراغ تفسیر موضوعی قرآن در حوزه نجف رفتند و در جلسات اول و دوم از 14 جلسه درس خویش پس از اشارهای گذرا به انواع تفاسیر و مکاتب تفسیری به بیان توضیحاتی درباره دو رویکرد اصلی در زمینه تفسیر؛ یعنی رویکرد تجزیهای و موضوعی پرداختند.
وی ادامه داد: ایشان همچنین این دو رویکرد را در قلمرو فقه نیز مورد مطالعه قرار دادند و تفسیر موضوعی را با رویکردی خاص و ابداعی و برتر که منجر به نظریهپردازی میشود تبیین فرمودند.
ملکزاده نبوغ کم نظیر، پشتکار و کار مفید روزانه 16 ساعت را از ویژگیهای آن مرحوم برشمرد و بیان کرد: خود ایشان در خاطراتش فرموده است که من در ایام تحصیل به اندازه 5 طلبه پرکار درس میخواندم.
بهترین روش تفسیر از دیدگاه شهید صدراستاد حوزه علمیه تصریح کرد: شهید محمدباقر صدر از تفسیر موضوعی استنطاقی به عنوان بهترین روش در تفسیر یاد کرده و معتقد است که این روش به عنوان ساز و کار اصلی و ابزاری منحصر به فرد جهت گفتوگوی هدفمند، کاربردی و سازنده انسان با قرآن و عرضه پرسشها و مشکلات به قرآن و دستیابی به راه حل مورد استفاده قرار میگیرد.
مترجم کتاب با اشاره به رویکردها و مکاتب تفسیری ادامه داد: از میان رویکردهای مختلف، رویکرد تجزیهای به ظهور تناقضات مذهبی متعدد در طول تاریخ اسلام منجر شده است زیرا فقط کافی بود که مفسری آیهای را بیابد که به عنوان توجیهی برای مذهبش به کار آید تا آن را در بوق و کرنا کند اما در رویکرد موضوعی که توحیدی نیز نام دارد آیه آیه به تفسیر نمیپردازد بلکه تلاش میکند مطالعهای قرآنی درباره موضوعی از موضوعات عقیدتی یا اجتماعی و هستیشناسانه زندگی داشته باشد.
وجه تمایز تفسیر موضوعی
وی افزود: مفسر توحیدی و موضوعی کار خود را از متن آغاز نمیکند بلکه از واقعیت حیات، شروع میکند و نظر خود را بر موضوعی از موضوعات عقیدتی یا اجتماعی و ... متمرکز کرده و پرسشهای خود را بر قرآن عرضه میدارد و به دنبال یافتن راه حل میرود.
وی تاکید کرد: نتایج تفسیر موضوعی با جریان تجربه بشری مرتبط است زیرا بیانگر جهتگیریهای قرآن در زمینه موضوعی از موضوعات حیات است.
این مدرس حوزه با طرح این پرسش که مگر رسول الله این کار یعنی نظریهپردازی قرآنی کرده است که ما هم انجام بدهیم، گفت: شهید صدر می فرماید اعراب در آن زمان که هنوز زبانشان بکر بود و به صرف و نحو نیازی نداشتند و آن را رعایت میکردند مشکلی در فهم قرآن نداشتند اما به تدریج اختلاط در زبان ایجاد شد و آرام آرام اعراب از زبان خود فاصله گرفتند و نیازمند صرف و نحو شدند.
وی بیان کرد: ایشان میفرماید ما مسلمین نیز اینطور هستیم؛ در ابتدای اسلام نیازی به نظریهپردازی نبود و عملا پیامبر احکام را اجرا میکرد و آیات در هر مواقعی نازل میشد و افراد در درون فضای مکتب اسلام زندگی میکردند ولی هر قدر از صدر اسلام فاصله گرفته و مکاتب شرقی و غربی وارد اذهان مسلمین و فضای اجتماعی آنان شد ما همانند همان رجل عربی هستیم که اگر نظر اسلام را میخواهیم بفهمیم باید استنباط و نظریهپردازی داشته باشیم.
اهتمام حوزه به تفسیر موضوعی منتج به تولید نظریهملکزاده افزود: بحث به نطق درآوردن قرآن، جزء مباحثی است که باید در سطح جامعه روی آن کار شود و به خصوص در دانشگاهها و حوزه که نوع نگاه ما را به قرآن و کاربرد آن تغییر می دهد.
نویسنده آثار قرآنی اظهار کرد: مقدمه ایشان(شهیدصدر) که منهج و روش و نگاه استنطاقی به قرآن را مطرح کرده است از متن آن هم مهمتر است و بنده نیز به همین دلیل سعی کردهام که ترجمه این مقدمه را ارائه کنم و ترجمهای بسیار وفادار به متن و در حدود آن است و خط به خط تطابق دارد.
مدرس حوزه علمیه اظهار کرد: در انتهای این کتاب نیز درسی از قرآن برای مبلغان و مجاهدان فرهنگی اضافه شده که بحث علمی سنگین نیست اما موعظه برای مبلغان و جهادگران فرهنگی است که شهید براساس قرآن ارائه دادهاند.
ملکزاده با اشاره به رابطه نظریه صدر با علوم انسانی و اسلامی و اینکه آیا محصول تفسیر موضوعی صدر میتواند تولید علم باشد یا باید مراحل دیگری بعد از تفسیر نیز طی شود؟ عنوان کرد: در مقام پاسخ دو رأی وجود دارد؛ برخی میگویند که محصول تفسیر موضوعی شهید صدر مستقیما تولید علوم انسانی مانند روانشناسی، جامعهشناسی و علوم سیاسی و ... است و مجموعه گزارهها علم انسانی اسلامی است.
این مدرس حوزه عنوان کرد: اما برخی دیگر معتقدند آن چه از طریق تفسیر موضوعی از قرآن به دست میآید دیدگاه کلی و کلان است که بر اساس آن میشود نظام و سیستم اسلامی را در ساحات و عرصههای مختلف مانند سیاست و اقتصاد و ... به دست آورد و بعد از ارائه چارچوب باید با توجه به روش و متدلوژی هر علم، به تحقیق و تجربه و تعقل و ... بپردازیم و نظریهپردازی کنیم که در این صورت محصولی به نام علم اسلامی به دست میآید که نظر دوم قدری متقن و قابل دفاعتر است اما نظر اول هم طرفداران خودش را دارد.