محمدرضا مداحیان، کارگردان نمایش دینی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: علیرغم ادعای فرهنگی که داریم و آن را منطبق با باورهای دینی، اعتقادی و ملی موجود در جامعه ایرانی تعریف میکنیم، اما در عرصه عمل چندان توجهی به داشتههای فرهنگی خود نداشته و نداریم.
وی ادامه داد: این مسئله در تولید محصولات فرهنگی و هنری و مشخصاً هنرهای نمایشی که من و سایر دوستانم در آن فعالیت میکنیم و البته اغلب کارهایمان تاکنون در حوزه تئاتر دینی و قرآنی بوده، کاملاً مشهود است و میتوانم بخشی از این چالش فرهنگی را بگذارم به حساب بیرغبتی فعالان تئاتری که شاید فعالیت در زمینه موضوعات دینی و قرآنی را برای خود عار میدانند.
کارگردان نمایش دینی «غبار» تصریح کرد: اصلاً فرض بر این بگیریم که هیچ رغبتی از سوی قاطبه جامعه تئاتری در زمینه پرداختن به موضوعات دینی و قرآنی وجود ندارد. پرسش من و سایر دوستانی که فعال در حوزه تئاتر دینی و قرآنی هستند این است که چرا با وجود ظرفیت خوبی که در زمینه تولید و عرضه نمایشهای دینی و قرآنی وجود دارد، اما شاهد اجرای تعداد درخور توجهی از این آثار نمایشی در طول سال نیستیم؟ اصلاً کسی از مسئولان این اجازه را به خود میدهد که گاهی حال و احوالی از فعالانی بگیرد که روزگاری آثاری دینی و قرآنی تولید کردند و شمار قابل توجهی از مخاطبان را به سالنهای تئاتری کشیدند، اما در این شرایط و روزگار به حاشیه رانده شدهاند؟
مداحیان در ادامه گفت: پاسخ به این پرسش دقیقاً همان چیزی است که شاید چرایی خلأ فرهنگی و هنری در زمینه عرضه مناسب محصولات فرهنگی و هنری حداقل در عرصه هنرهای نمایشی را پاسخگو باشد و آن اینکه به ویژه در یکی، دو سال اخیر پرداختن به این سوژهها اصلاً برای مسئولان فرهنگی موضوعیت ندارد و چون اولویت مقولات فرهنگی که آنها در تعقیب آن هستند چیز دیگری است، لذا تمام ملزومات و امکانات برای بروز خلاقیتهای هنری و نمایشی در تولید آثار دینی و قرآنی را نیز حذف میکنند.
کارگردان نمایش دینی «شعله در زمهریر» افزود: یکی از مسائلی که مسئولان فرهنگی در توجیه کمکاری خود در زمینه تولید آثار نمایشی حول محور موضوعات دینی و قرآنی از آن دم میزنند اینکه ذائقه و سلیقه مردم تغییر کرده است و بیش از این نمیشود آنها را با پرداختن به شکل مستقیم به مقولات دینی و ارزشی از این وادی طرد و یا حتی منزجر کرد و در نتیجه چون تفکری یکسویه بدون در نظر گرفتن اظهارنظر و بازخورد مردمی را سرلوحه کار خود قرار میدهند، لذا شاهد هستیم در شرایط خلأیی که از نظر عرضه محصولات فاخر فرهنگی و هنری با رویکرد به موضوعات ارزشی و دینی وجود دارد، آثاری قد علم میکنند که ناخودآگاه مروج منطق و تفکری هستند که هیچ سنخیتی با باورهای دینی و حتی ملی ما ندارد.
مداحیان تأکید کرد: تجربه نشان داده است که علیرغم تلقی و توجیه نظام مدیریت فرهنگی اتفاقاً زمانی که صحبت از طرح موضوعات ارزشی و دینی و مقولاتی که به باور و فطرت انسانی نزدیک است میشود نیازی به تبلیغ و تشویق به منظور استقبال مردم از این آثار نیست و مردم علاقهمند و خودجوش ساعاتی از روزمره خود را به مواجهه با این آثار اختصاص میدهند.
وی در پایان گفت: به نظرم مسئله و معضلات موجود در عرصه فرهنگی و هنری حاکم بر جامعه ما بسیار ریشهای و بنیادیتر از آن چیزی است که تصور میکنیم و نیاز به یک اقدام اصلاحی و پالایش زیربنایی در این زمینه داریم؛ در جامعه هنوز فرهنگسازی در مورد رشد فرهنگی و هنری صورت نگرفته است و مثلاً درصد قابل توجهی از اقشار جامعه ایرانی خواندن کتاب، تماشای فیلم و تئاتر را هنوز به عنوان یک ضرورت فرهنگی درک نکردهاند و این در شرایطی است که در برخی از کشورهای اروپایی با گذر از این مرحله، ماهانه یارانهای به هر فرد بالای 18 سال پرداخت میشود که آن فرد با این پول تنها ملزم به خرید کتاب، تماشای فیلم و تئاتر است؛ چنین فرهنگسازی مطالبهگری جامعه را نیز موجب میشود و آن زمان است که باید دید آیا مردم به استفاده از آثار فرهنگی و هنری متناسب با موضوعات دینی و ارزشی تمایل نشان میدهند یا خیر.
امیرسجاد دبیریان