به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، بیست و هفت شهریورماه سالروز درگذشت محمدحسین بهجت تبریزی، استاد ملک سخن شهریار است. منصور نظری شاعر جوان آئینیسرا به همین مناسبت که به نام روز شعر و ادب فارسی نیز نامگذاری شده، غزلی را سروده است که در ادامه از نظر میگذرد؛
«شهریار وادیِ اندیشهها/غم نگارِ جانِ عاشقپیشهها
از می ناب ولایت گشته مست/دیده اسرار بلا را در الست
بادهنوش جام عشق لمیزل/شهریارِ مُلک شعری و غزل
ای به شعرت بر ولایت گشته یار/ذوالفقار شعر شیعه، شهریار
سینهات از عشق حیدر صیقلی/شعر نابت، بادۀِ سید علی
ای غزل جاری ز لبهایت چو آب/ای نگاهت سرمه چشمان خواب
با تو باران مه تلاوت میکند/با تو دل با آه عادت میکند
در دیار عاشقی رسوای عشق/زندگی در شعر تو معنای عشق
زلف لیلا را تو افشان میکنی/قلب مجنون را درخشان میکنی
سایهسار بید مجنون خفتهای/ماجرای عشق لیلا گفتهای
مست جام چشمِ خَمّار ولی/شهریار وادیِ مدح علی
از لبت سید علی نوشیده عشق/در خُمِ اشعار تو جوشیده عشق
عطر نابِ شعر بارانخوردهات/با ولا تا عرش اعلی بردهات
شعر نابت ای همآغوش لحد/تا قیامت بوی حیدر میدهد
ای به قربان کرده شعرت بر ولی/شهریار شهر دل مولا علی
پیر شهر عاشقی یار ولا/غم نگار داغ سرخ کربلا
از تبار کاوه آهنگری/شهریار شیعیان حیدری
شام چشمت خانه مهتابها/اشک چشمانت وضوی آبها
ای ترنجستان غمها سینهات/ای غروب کربلا آیینهات
تار دلها زخمیِ آهنگ تو/حضرت سید علی دلتنگ تو
یاد آن دیدار و عیش و نوش و بزم/در دلِ آن روزگارِ جنگ و رزم
پیر ما را بادهنوشی از میات/شمس تبریزی تو و او در پیات
شهریار ای شمس تبریزی عشق/ای غزلهایت دلاویزی عشق
عرشیان شعر تو از بَرمیکنند/از می ناب تو لب تر میکنند
جاری از لبهای تو اعجاز شد/از علی گفتی و عشق آغاز شد
شهریار شهر شعر و شوق و شور/جای تو خالی در این عصر ظهور
تا سرایی از حلب افسانهها/رقص آتش کردن پروانهها
کاش بودی شهریار شهر عشق/میسرودی شعر خونبار دمشق
شهریار شعر شیعه جان بگیر/بار دیگر بر سرت قرآن بگیر
لطف حق اِی گشته ارزانی تو را/بر ظهور یار ما شعری سُرا
تا سُرایی کربلاها را غزل/از حلب از فوعه، اَلزّهرا، نُبَل
از به خون غلتیدن مردان عشق/از علمداران زینب در دمشق
از یمن از شام، لیبی از عراق/فصلِ پایانیِ دوران فراق
انتقام یاس نیلی را طلب/میسرودی شعر خونبار حلب
از عیان گردیدن عصر ظهور/از رسیدن آخرِ این راه دور
از تمام عاشقان را آرزو/از ظهور حضرت مهدی بگو
شهریار شهر دلهایی تو یار/تو شهید راه عشقی شهریار
رفتهای اما چه دلها تنگ تو/تار دلها زخمیِ آهنگ تو
شهریارا شعر طوفانی بگو/فاش از آن اسرار پنهانی بگو
بر ظهور یار ما حس میرسد/از مدینه عطر نرگس میرسد
مژده یاران فصل دیدار آمده/کوکب رویایی یار آمده
میدهد این مژده احوال دمشق/یوسف زهرا رسد از راه عشق»