کد خبر: 3536658
تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۵
نبرد دوراهی‌ها/ پاسخ هادی غنیمی‌فر به سؤالی مهم؛

چرا مردم کالای بنجل چینی را به کالای داخلی ترجیح می‌دهند؟/ اقتصاد مقاومتی شعار نیست

گروه اقتصاد: غنیمی‌فر اظهار کرد: چون هزینه‌های مالی تولید در کشور ما بالاست، به همین دلیل مردم ما کالای چینی را که از بنجل بودن آن هم مطلع هستند به کالای ایرانی ترجیح می‌دهند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، رهبر معظم انقلاب، سال ۹۵ را با عنوان «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» نامگذاری‌ کرده و بر همواره بر نقش دستگاه‌های مختلف در تلاش برای تحقق این مسئله تأکید کرده‌اند.
مقام معظم رهبری، در چند سال اخیر تأکید بسیاری بر مقوله اقتصاد مقاومتی و نقش آن در پیشرفت و توسعه کشور داشته‌اند. ایشان همچنین از طریق سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی، راهکارهای تحقق آن را به مردم و مسئولان کشور گوشزد کرده‌اند.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود در ابتدای سال در حرم مطهر رضوی، برخی توصیه‌های اقتصادی را بیان کردند که تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند توجه مسئولان به این موارد مهم است.
از جمله مواردی که رهبر معظم انقلاب تاکنون به آن اشاره جدی داشته‌اند، توسعه صادرات و افزایش تولید ملی تقویت اقتصاد دانش‌بنیان، همکاری حوزه و دانشگاه در تحقق اقتصاد مقاومتی، مبارزه با فساد، الگوسازی در عرصه اقتصادی، درونگرا و برون‌نگر بودن اقتصاد مقاومتی و مسائلی از این قبیل است.
همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی، در بند دوم سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی بر پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیاده‌سازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانش‌بنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانش‌بنیان در منطقه، تأکید کرده‌اند.
در بند سوم سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، بر محور قراردادن رشد بهره‌وری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویتِ رقابت‌پذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استان‌ها و به کارگیری ظرفیت و قابلیت‌های متنوع در جغرافیای مزیت‌های مناطق کشور، تأکید شده است.
استفاده از ظرفیت اجرای هدفمند‌سازی یارانه‌ها در جهت افزایش تولید، اشتغال و بهره‌‌وری، کاهش شدت انرژی و ارتقاء شاخص‌های عدالت اجتماعی.، حمایت همه‌جانبه‌ هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق،  تسهیل مقررات و گسترش مشوق‌های لازم، گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساخت‌های مورد نیاز، تشویق سرمایه‌گذاری خارجی برای صادرات، برنامه‌ریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکل‌دهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوند‌های اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه، استفاده از ساز و کار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز و ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف، دیگر موارد ی هستند که رهبر معظم انقلاب در این سیاست‌‌ها در راستای توسعه صادرات و افزایش ثروت ملی بر آن تأکید کرده‌‌‌اند.


برای بررسی بیشتر راهکارهای تحقق منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه تحقق اقتصاد مقاومتی از طریق توسعه صادرات و افزایش ثروت و تولید ملی، هادی غنیمی‌فر، رئیس سابق خانه صنعت، معدن و تجارت ایران و رئیس اتحادیه سراسری تعاونی‌های تولیدی، گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که متن آن در ادامه می‌آید:
ابتدا بفرمائید به نظر شما منظور از اقتصاد مقاومتی چیست؟
به نظرم اقتصاد مقاومتی بدین معنا است که در این شرایط کالای غیر ایرانی غیرضروری نخریم و باید دانست اگر تولیدی وجود نداشته باشد، شاهد هدر رفتن ثروت ملی و عدم تحقق اقتصاد مقاومتی خواهیم بود،؛ البته باید دانست که چون قبلا از چنین واژه‌ای استفاده نشده و در کتاب‌ها وجود ندارد، بنابراین هرکس بر طبق میل خود آن را تفسیر کرده و تعریفی از آن ارائه می‌دهد.
به طور کلی آنچنان‌که بنده درک کرده‌ام، اقتصاد مقاومتی، نوعی رفتار اقتصادی است که مردم کشور بتوانند نیازهای خود را تولید کرده و محتاج کالاهای خارجی نباشند بلکه صرفا کالاهایی که ضروری است را وارد کشور می‌کنند.
در اقتصاد مقاومتی، صرفه‌جویی همراه با توجه به نیاز انجام می‌شود بنابراین اگر قصد تحقق اقتصاد مقاومتی و پیشرفت کشور را داریم باید همه تلاش خود در راستای افزایش تولید و ثروت ملی را انجام دهیم.
آیا در اقتصاد مقاومتی می‌توان همه نیازهای اقتصادی را در داخل کشور تأمین کرد؟
قطعا همه کشورها به هم نیاز دارند و ابدا چنین چیزی امکان‌پذیر نیست که کشوری همه نیازهایش را تولید کند بلکه باید این موضوع را بررسی کنیم که صرفا نیازهای ضروری وارد کشور شود و از کالاهای لوکس و غیرضروری خارجی استفاده نکنیم.
اقتصاد مقاومتی چگونه می‌تواند در افزایش ثروت و تولید ملی نقش ایفا کند؟
به همان ترتیبی که بتوانیم از خرج کردن بی‌مورد و هدر دادن ثروت ملی جلوگیری کنیم، همین امر باعث خواهد شد ثروت ملی افزایش پیدا کرده و یا هدر نرود. افزایش ثروت ملی در جایی برای ما واقعیت پیدا می‌کند که مواد خام و موادی که دارای ارزش افزوده هستند را در چرخه تولید وارد کرده و آنها را مورد توجه جدی قرار دهیم.
به عنوان مثال، اگر کوزه‌ای را در نظر بگیرید، ممکن است گِل آن بیش از ده ریال ارزش نداشته باشد اما وقتی تبدیل به کوزه شد، اکنون در تولید ملی مثلا حدود 20 تومان ارزش دارد؛ بنابراین هر اقدامی که برای افزایش ارزش افزوده انجام دهیم مساوی با بالا بردن مجموع ثروت ملی خواهد بود.
یکی از مشکلاتی که در اقتصاد ما وجود دارد این است که تولید داخلی خوابیده است. به نظر شما برای زنده کردن تولید داخلی چه اقداماتی باید انجام داد؟
ابتدا باید این موضوع تبیین شود که مردم درک کنند که ثروت در جایی تولید می‌شود که کاری را انجام داده باشیم وگرنه با این شرایط که عده‌ای فقط شعار اقتصاد مقاومتی سر می‌دهند تحقق اقتصاد مقاومتی امکان‌پذیر نخواهد بود.
مشکل دیگر این است که در شرایط کنونی، بهره پول در ایران آنقدر بالاست که کسی جرأت سرمایه‌گذاری ندارد؛ چراکه نرخ بهره حدود 30 درصد است بنابراین فعالیت در کار تولیدی که ارزش افزوده را در پی نداشته باشد، معقول و به صرفه نخواهد بود.
باید توجه داشته باشیم که وقتی می‌توانیم در تولید سرمایه‌گذاری کنیم که بدانیم آنچه نصیب ما خواهد شد، بیش از آن چیزی است که بانک فقط با معطل پول در اختیار افراد قرار می‌دهد.
اگر اکنون 100 هزار تومان در بانک بگذارید حداقل 18 درصد سود به آن تعلق خواهد گرفت، حال اگر این پول وارد تولید شود در پایان سال بدهکار هم خواهیم شد چراکه وارد مقوله عوارض و پرداخت مالیاتی و بسیاری از مسائل دیگر خواهیم شد که باعث می‌شوند فعالیت اقتصادی، سودی را در پی نداشته باشد.
به همین دلیل است که اگر در این شرایط، پول در بانک باقی بماند، سود بیشری در پی خواهد داشت. بنابراین باید کاری کنیم که دست‌کم بهره پول در شرایطی قرار بگیرد که قیمت تمام شده کالای به گونه‌ای نباشد که از تولید آن پشیمان شویم.
متأسفانه در کشور ما به دلیل تنبلی بانک‌ها که فقط با مکیدن پول مردم هزینه‌های خود را تأمین می‌کنند، تولید اصلا ما به صرفه نیست. در کشورهای اروپایی که بهره بانکی پائین است، قیمت تمام شده کالا هم پائین خواهد بود و به همین دلیل برای تولید‌کننده، بسیار به صرفه خواهد بود؛ چراکه هزینه تولید پائین است و مصرف‌کننده هم برای آن کالای تولیدی وجود دارد ولی چون هزینه‌ها مالی ما بالاست، به همین دلیل مردم ما کالای چینی را که از بنجل بودن آن هم مطلع هستند به کالای ایرانی ترجیح می‌دهند.
یعنی شما معتقدید کاهش سود بانکی مقدمه زنده کردن تولید داخلی در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی است؟
اگر واقعا کسی می‌خواهد اقتصاد این کشور را سر و سامان دهد، در درجه اول باید کاهش سود بانکی را در اولویت قرار دهد و سود در حد یک یا دو درصد باشد تا آنگاه تولید به صرفه شود و شاهد تحقق اقتصاد مقاومتی هم باشیم.

چرا مردم ایران کالای بنجل چینی را به کالای داخلی ترجیح می‌دهند؟
اکنون در اقتصاد ما مشکلی به نام مفاسد اقتصادی هم وجود دارد. آیا با این شرایط می‌توان تولید را زنده و اقتصاد مقاومتی‌ را محقق کرد؟
با شرایط اقتصادی موجود اگر بهره بانکی به یک یا دو درصد کاهش پیدا کند، مفاسد اقتصادی، حدود سه یا چهار درصد به قیت تمام شده اضافه می‌کند اما با وجود شرایط کنونی نرخ سود بانکی، قیمت تمام شده، کمرشکن خواهد بود.
یکی از مشکلات دیگر این است که کسانی‌که در کشور ما با امور مالی سر وکار دارند نرخ سود بانکی را به میزان زیادی تغییر می‌دهند. در آمریکا و انگلیس و سایر کشورهای پیشرفته، هنگامی‌که قصد تغییر سود بانکی را دارند، آن را 25 صدم درصد تغییر می‌دهند اما در ایران به یکباره 5 یا 10 درصد به سود بانکی اضافه می‌شود.
سنگینی چنین وضعیتی را باید مردمی به دوش بکشند که کمر آنها زیر بار قرض خم شده است. وقتی هم پولی از این راه به دست می‌آید، آن را به کسی باج می‌دهند که پول زیادی داشته و پس‌انداز کرده است.
در قانون اساسی و در سیاست‌های اصل 44 گفته شده است که دولت باید از اقتصاد کنار کشیده و اقتصاد کشور به بخش خصوصی واگذار شود. به نظر شما خصوصی‌سازی اقتصاد، چه نقشی در تحقق اقتصاد مقاومتی دارد؟
وقتی بخش خصوصی را وارد فعالیت اقتصادی کرده و برای این بخش به صرفه باشد که فعالیت اقتصادی انجام دهد، فعالیت اقتصادی رقابتی خواهد شد و در این شرایط اگر بخواهیم کالایی را خریداری کنیم، انواع مختلفی از کالاها وجود دارد.
همچنین در این شرایط، تولید کنندگان، برای موفقیت در رقابت، هم کیفیت را بالا برده و هم قیمت را کاهش خواهند داد اما اگر اقتصاد دولتی باشد، همانگونه که تاکنون مشاهده کرده‌ایم، هم دخل و خرج تولیدکننده دولتی مشخص نیست و هم اینکه اجناس خود را به هر قیمتی که مایل است می‌فروشد.
در چنین شرایطی، به این دلیل که رقابتی وجود ندارد، قیمت هم افزایش پیدا خواهد کرد و اگر هم رقیبی پیدا شود با استفاده از قدرتی که دارد، وی را از میدان به در خواهد کرد و مثلا از طریق افزایش مالیات، مانع فعالیت اقتصادی وی خواهد شد.
در هیچ جای دنیا، دولت فعالیت اقتصادی انجام نمی‌دهد بلکه دولت صرفا به عنوان یک ناظر عمل می‌کند که مردم تقلب نکرده و کسی دارایی مردم را غارت نکند، نه اینکه خود دولت، فعالیت اقتصادی انجام دهد؛ چراکه در این شرایط امیدی برای تحقق اقتصاد مقاومتی وجود نخواهد داشت.

گفت‌وگو از اکبر ابراهیمی
captcha