ای جوهر سرداری سرهای بریده
کد خبر: 3537051
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۴
یادداشت وارده/

ای جوهر سرداری سرهای بریده

گروه ادب: در پشت چهره مصیبت هیچ حقیقت زیبا و قابل ستایشی نهفته نیست. از این منظر که منظری قرآنی است، شایسته‌تر آن است که در مجالس بزرگداشت قیام حسینی روی پرچم‌ها این جمله نوشته شود: «به مجلس حماسه حسینی خوش آمدید».

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، رضا اسماعیلی، شاعر انقلاب به مناسبت فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی، یادداشتی را درباره شعارها و رجزهای اصیل عاشورایی نوشته و آن را برای انتشار در اختیار این خبرگزاری قرار داده است، در ادامه این یادداشت را می‌خوانید؛
«با تأمل و بازخوانی شعارها و رجزهای اصیل عاشورایی از قبیل «هَيْهَاتَ‏ مِنَّا الذِّلَّه»، «فَإِنِّي لا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً»، «موت فی عز خیرٌ من حیاة فی ذلّ»، «إنّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فی أمّةِ جَدّی»، و ... که از حضرت اباعبدالله(ع) برای ما به یادگار مانده است، بی‌هیچ تردیدی می‌توان نتیجه گرفت که قیام عاشورا پیش و بیش از آن که یک مصیبت و عزا باشد، قیام باشکوهی است که از بطن آن حماسه‌ای بی‌بدیل و جاودان متولد شده است. از همین رو است که حضرت زینب(س) در توصیف این واقعه با کمال سربلندی و افتخار می‌گوید : «والله ما رایت الا جمیلا». و این یعنی انکار شکست و به تماشا گذاشتن تصویر پیروزی از واقعه کربلا؛ چرا که اگر قیام عاشورا در ذهن و زبان حضرت زینب(س) تنها یک شکست و مصیبت بود، به زبان آوردن چنین جمله‌ای محلی از اعراب نداشت. 
امروز نیز وقتی سرباز دلاوری در میدان جهاد با دشمنان دین و آیین به شهادت می‌رسد، معمولاً به خانواده او تبریک و تسلیت می‌گویند؛ چرا که در جهان‌بینی توحیدی شهادت نه «مصیبت»، که سعادت و رستگاری جاوید است، چنان که در آیه 169 سوره مبارکه آل عمران آمده است: «وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ؛ و مپندارید آن کسانی را که کشته شده‌اند در راه خدا مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.»
فؤاد کرمانی نیز با الهام از این آیه مبارکه گفته است:
«زنده‌ جاويد كيست؟ كشته‌ شمشير دوست/كه آب حيات قلوب، در دم شـمشير اوسـت»
حضرت لسان الغیب حافظ شیراز نیز می‌گوید:
«زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت/کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد»
در واقع حضرت زینب(س) با گفتن جمله «ما رایت الا جمیلا»، قیام باشکوه عاشورا را برای آیندگان رمزگشایی کرده و با تذکری صریح قرائت صرف ماتمی از عاشورا را مورد انکار قرار داده و چشم‌ها را به دیدن ابعادی دیگر از این مینیاتور زیبای الهی دعوت کرده است که با «پیام» و «حماسه» معنا می‌یابد. 
به راستی نیز چنین است. عاشورا تنها یک مصیبت نیست؛ چرا که هیچ مصیبتی زیبا نیست مگر آن که هدفی متعالی و انسان‌ساز را در بطن خود داشته باشد. از همین روست که شهادت امام حسین(ع) و یارانش در کربلا در نگاه حضرت زینب(س) زیبا جلوه می‌کند، چون این مجاهدت‌ها و فداکاری‌ها برای غبارروبی از «حقیقت محمدی»، اصلاح جامعه اسلامی و احیای کرامت‌های انسانی بوده است. حال آن که در پشت چهره مصیبت هیچ حقیقت زیبا و قابل ستایشی نهفته نیست. از این منظر که منظری قرآنی است، شایسته‌تر آن است که در مجالس بزرگداشت قیام حسینی روی پرچم‌ها این جمله نوشته شود: «به مجلس حماسه حسینی خوش آمدید». 
جان کلام آن که ارائه تصویر شکست از قیام حسینی و ختم کردن تاسوعا و عاشورای حسینی به عزاداری تنها و غفلت از ابعاد حماسی و معرفتی این رستاخیز الهی، ظلمی بزرگ به عاشورا و امام عاشورا است؛ چرا که  پیروزی در مکتب حسینی تعریفی جز «عمل به تکلیف» ندارد. به خاطر چنین اعتقاد و باوری است که حضرت امام خمینی(ره) در جواب کسانی که در سال‌های مبارزه پیروزی انقلاب اسلامی را در برابر نظام استبدادی شاه زیر سوال می‌بردند، فرمود: «ما مأمور به تکلیفیم، نه مأمور به نتیجه» و این از نگاه شاعران اصیل عاشورایی پنهان نمانده است. نگاه به عاشورا به عنوان «فتحی قریب» و حماسه‌ای بی‌بدیل و باشکوه است:
«ای خون اصلیت به شتک‌ها ز غدیران
افشانده شرف‌ها به بلندای دلیران
جاری شده از کرب و بلا آمــده آنگاه
آمیخته با خون سیاووش در ایران
تو اختر سرخی که به انگیزه تکثیر
ترکیــد بر آیینه خورشید ضمیران
ای جوهر سرداری سرهای بریده
وی اصل نمیرندگی نسل نمیران
خرگاه تو می‌سوخت در اندیشه تاریخ
هر بار که آتش زده شد بیشه شیران
آن شب چه شبی بود که دیدند کواکـب
نظم تو پراکنده و اردوی تو ویران
و آن روز که با بیرقی از یک تن بی‌سر
تا شام شدی قافله سالار اسیران
تا باغ شقایق بشوند و بشکوفنــــد
باید کـــه ز خون تو بنوشند کویران
تا اندکی از حق سخن را بگزارند
باید کــه ز خونت بنگارند دبیران
حد تو رثا نیست، عزای تو حماسه است
ای کاسته شأن تو از این معرکه گیران»
captcha