آیتالله هادوی تهرانی عنوان کرد:
دعوت به عقلانیت دینی؛ یکی از مهمترین پیامهای قرآن
گروه حوزههای علمیه: استاد تفسیر قرآن تأکید کرد: قرآن قرنها قبلتر از حکمت متعالیه، مباحثی مطرح کرده است که حاکی از دعوت انسان به تعقل و ورود در دایره عقلانیت دینی است و خود این قرآن، منشأ الهام و بحثهای فلسفی است.

به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) آیتالله مهدی هادوی تهرانی امروز، 11 آبان ماه در ادامه تفسیر سوره مبارکه مومنون با اشاره به ماجرای داستان حضرت نوح(ع) گفت: نوح صدها سال تلاش کرد ولی مردم زیر بار تبلیغ دین نرفتند و ایشان بعد از قرنها مجبور شد که دست به دعا و نفرین بردارد و از خداوند نصرت و یاری بجوید و بگوید خدایا من را از دست این مردم نجات بده و خداوندا احدی از این کفار را روی زمین باقی نگذار.
وی با بیان اینکه داستان نوح مشترک میان مسیحیت و یهودیت با روایات مسلمین است و ممکن است اسرائیلیاتی در روایات مربوط به این داستان وارد شده باشد، ادامه داد: خداوند دستور فرمود کشتی را بساز ولی با وجود اینکه نجار بود در صنعت کشتیسازی تبحر نداشت و کشتی را هم در جایی میساخت که آب نبود و خشک بود(احتمالا منطقه کوفه بوده است اگرچه در محل ساخت کشتی اختلاف وجود دارد) به همین دلیل او را تمسخر میکردند. ساخت این کشتی هم بسیار زمان طولانی انجام شد و در این مدت نیز مردم را به سمت خدا دعوت فرمود ولی باز هم او را مجنون خواندند و نپذیرفتند.
هادوی تهرانی با بیان اینکه سختترین امتحانات از انبیاء گرفته شده است، اظهار کرد: نوح در شرایطی کشتی آن هم به آن بزرگی را میساخت که در حالت طبیعی در سرزمین خشک برای مردم، باور نزول باران بسیار سخت بوده است از طرفی خود انبیاء باید آنقدر به باور و یقین رسیده باشند که خودشان لحظهای دچار تردید نشوند. یعنی خداوند به انبیاء هم چیز مجانی نداده و آنقدر به آنان سختی داده است تا به این مقام نایل شدهاند.
وی افزود: این پیامبر بعد از سالها که عمر خود را در راه تبلیغ گذاشته است باز هم در ماجرای غرق شدن فرزندش و اینکه نوح درخواست میکند این پسر من و از اهل من است خداوند با تشر به او میگوید چیزی را که نمیفهمی چرا میگویی؛ یعنی به خدا نمیگوید من سالها عبادت تو و تبلیغ دین تو را کردم و فرزند من را نجات بده(به تعبیر ما پارتی بازی کن) ولی خداوند سر سوزنی در سنت خود با انبیاء نیز راه نمیآید و آن وقت ما چیزهایی به مردم میگوییم که با این مطلب سازگار نیست؛ انبیاء صبوری و زحمت بسیاری کشیدهاند که ما از درک آن عاجز هستیم.
تفسیر انبیاء
این استاد تفسیر همچنین در ادامه تفسیر سوره مبارکه انبیاء با اشاره به اعتقاد مشرکان گفت: خداوند خطاب به مشرکان میگوید برهانی بر شرکتان بیاورید اگر دارید؛ در حالی که آنان هیچ برهانی ندارند؛ زیرا عقل، مفاد شرک را نمیپذیرد در حالی که توحید امری عقلانی است و اگر قدری توجه وجود داشته باشد عقل انسان به آن پی میبرد ولی با این وجود اکثر مردم به حق توجه ندارند و از آن اعراض میکنند.
هادوی تهرانی بیان کرد: این آیات، با توضیحی که دادم نوعی دعوت به تفکر عقلی است که اگر انسان به عقل خودش مراجعه کند متوجه میشود که خداوند یکی است و اصلا قابل دوئیت نیست و وحدت حقه حقیقیه دارد؛ برای این خدا، قوت قاهری نسبت به او معنا ندارد و هر چه مادون اوست تحت سیطره اوست و بالاتر از این، همه عالم نوعی هویت با شعور دارند و همه عالم از حیث عنداللهی، از عبادت الهی استکبار و تخطی نمیکنند و عقل اگر توجه کند به حقانیت آن پی میبرد.
این استاد حوزه تصریح کرد: تفکر فلسفی اسلامی در طول قرنها به برخی از این نکتهها پی برده است در حالی که قرآن قرنها قبلتر از حکمت متعالیه مباحثی مطرح کرده است که حاکی از دعوت انسان به تعقل و ورود در دایره عقلانیت دینی است و خود این قرآن، منشأ الهام و بحثهای فلسفی است.
وی افزود: در دین مباحثی وجود دارد که میتوانستیم با عقل به آن راه بیابیم ولی در دامن فلسفه اسلامی قرنها طول کشید تا در حکمت متعالیه این مباحث منقح شود؛ از طرفی این قرآن که معجزه جاویدان پیامبر است در طول اعصار با همه پیشرفتهای بشری نه تنها اعتبار خود را از دست نداده بلکه هرقدر تفکر علمی ما وسیعتر شده است حقانیت این آیات روشنتر شده و میشود.
هادوی تهرانی عنوان کرد: اگر سنگریزه در کف دست پیامبر سخن میگوید عده کمی شاهد آن بودند ولی قرآن معجزهای است که تا قیامت در دست مردم است و با دقت و وسواس در قالب قرائت و حفظ، حفظ شد و نه یک کلمه بر آن افزوده و نه کاسته شد و نه چینشش تغییر کرد و معجزات آن دائم نمود و ظهور دارد.
وی تاکید کرد: البته ما بخشی از حقایق قرآن را میتوانیم ببینیم و هر قدر دانش بشر پیشرفت بیشتری کند حقایق بیشتر از قرآن نیز در آینده آشکار خواهد شد.