به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، نشست تخصصی «فقه و افراط گرایی» از سلسله جلسات مقدماتی کنفرانس علوم انسانی و دینی، مبارزه با افراط گرایی عصر روز گذشته 28 آذرماه، در دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد.
در این نشست که با حضور حجتالاسلام والمسلمین محمود امامیان؛ عضو هیئت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی، محمود ویسی، مدیر گروه فقه شافعی این دانشگاه و جمعی از دانشجویان شیعه و سنی برپا شد، عادل ضیایی، مدیرگروه و معاونت پژوهشی دانشگاه مذاهب اسلامی و دبیر این نشست، با تبریک ایام هفته وحدت، گفت: همانطور که مستحضر هستید، هشت دی ماه امسال، کنفرانس بینالمللی علوم انسانی و دینی با محوریت مبارزه با افراطگرایی و با مشارکت دانشگاه بغداد و چندین نهاد و موسسه علمی- پژوهشی داخل کشور، برگزار خواهد شد. بحث برگزاری این همایش از سال گذشته مطرح بوده و پیشنشستهایی برگزار شده، و مقالاتی در قالب سفارش و فراخوان به دست ما رسیده است. در عصر حاضر و در جوامع اسلامی با واقعیاتی تحت عنوان دین و مسائلی که به اسم دین نشان داده میشود، مواجه هستیم. خشونت در جامعه در حال تزریق است و صدمات جبرانناپذیری را به جامعه وارد میکند.
نقش علوم دینی و انسانی در جریان مبارزه با افراطگراییوی ادامه داد: بحثی که میتواند در این راستا موثر باشد پاسخ به این پرسش است که نقش علوم دینی و علوم انسانی در این جریان چیست؟ از دو جنبه میتوان به این موضوع نگریست: یکی جنبه ایجابی استفاده از علوم دینی و اسلامی و انسانی در مبارزه با افراطگرایی که چه ظرفیتهایی در این علوم وجود دارد که این ظرفیتها میتواند مورد استفاده قرار گیرد برای علمی و بنیادین با افراطگرایی و یکی جنبههای سلبی قضیه است که چه نقاطی وجود دارد که با تفسیر بد و کجفهمی از اینها سواستفاده میشود و افراطگرایی تئوریزه میشود و در واقع به عرصه ظهور میرسد. چه چیزهایی در علوم دینی یا در علوم انسانی وجود دارد که کمک میکند به این فضای تند و جو افراطیگری، آنچه که در این همایش مدنظر است، پرداختن به این دو مقوله و راهکارهایی که میتواند مورد استفاده قرار گیرد در جهت مبارزه به شیوه علمی و بنیادی با این موضوع (افراطیگری). موضوع نشست امروز؛ فقه و افراطگرایی است. چه ظرفیتهایی در فقه وجود دارد که کمک میکند پیشگیری کنیم از افراطگرایی و همچنین چه نقاطی در فقه وجود دارد که با استفاده از آن بر طبل افراطیگری میزنند؟ مقالاتی به دست ما رسیده اما فراخوان وسیعی داده نشده و در سطحی خردتر پذیرش مقاله انجام شده و دراین راستا شش نفر متخصص، در این حوزهها کار کردند و هشت مقاله هم از طریق فراخوان که چندان عمومی نبوده دریافت شده مورد داوری قرار خواهند گرفت. در مجموع پنج پیشنشست دیگر هم داشتهایم در دانشگاه پیام نور گلستان، دانشگاه بغداد، موسسه مطالعات بینالمللی وزارت امور خارجه و دو پیش نشست هم توسط پژوهشگاه ارتباطات فرهنگ، هنر و رسانه برگزار شده و امروز ششمین پیش نشست است.
افراط و تفریط در آیات و روایاتامامیان با تسلیت ارتحال آیتالله واعظزاده خراسانی، از پیشگامان حوزه تقریب مذاهب در عصر حاضر، موسس دانشگاه و اولین دبیرکل مجمع در دوره جدید، سخنان خود را آغاز کرد و گفت: در آیه 61 سوره مبارکه انعام میخوانیم: «وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ یُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا یُفَرِّطُونَ: او بر بندگان خود تسلط کامل دارد؛ و مراقبانى بر شما میگمارد؛ تا زمانى که یکى از شما را مرگ فرا رسد؛ (در این موقع،) فرستادگان ما جان او را مىگیرند؛ و آنها (در نگاهدارى حساب عمر و اعمال بندگان،) کوتاهى نمىکنند»،. این آیه شریفه، تفریط را صفت مذمومی شمرده و مطلوب نیست. آیه 11 سوره مبارکه حج میفرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ: برخی از مردم خدا را فقط با زبان میپرستند. (و در قلبشان دچار تردید و دودلی هستند) پس اگر خیری (همچون مال و مقام) به آنان برسد، به آن آرامش مییابند و اگر بلایی (چون بیماری و تهیدستی) به آنان برسد، روی بگردانند (و به کفر بگروند)؛ آنان دنیا و آخرت را باختهاند و این همان خسران و زیان آشکار است از تفسیر صرف نظر میکنم اما در تفسیر بیضاوی آمده است: یهودی مسلمان میشود، بعد گرفتاری برای او حاصل میشود و میگوید این چه دینی است؟ نزد پیامبر اکرم (ص) میرود و میگوید: مرا معاف بدار از اسلام! پیامبر گرامی پاسخ دادند: الاسلام لایقال (اسلام قابل اقاله نمیباشد).

وی افزود: افراط در نهجالبلاغه هم ذکر شده، یکی از یاران حضرت بودند که حضرت وارد منزل او شدند به نام العاصمبن زیاد، در روایت آمده؛ حضرت خانه بزرگ او را دیدند. حضرت، خانه او را بزرگتر از شان او دیدند. پرسش این است که خانه بزرگ مذموم است یا مطلوب؟ قطعا جایی که انسان زندگی میکند، محدود
باشد، سخت است. اینگونه نیست که اسلام مخالف خانه بزرگ باشد، اما هرچیزی
حدی دارد. حضرت میفرمایند میخواهی چه کنی با این گستردگی؟ تو به این خانه در آخرت نیازمندتری تا در این دنیا. البته میتوانی به وسیله این خانه خود را به آخرت برسانی: با صله رحم در این خانه، پرداخت حقوق دیگران و اگر این چنین کنی به عاقبت نیک میرسی. این شخص کمی متعجب میشود و بعد عرضه میدارد: حالا که به من این را میفرمایید، من شکایت برادرم را نزد شما میآورم، او ابایش را پوشیده و دست از دنیا برداشته. حضرت میفرمایند بیاوریدش. ای دشمن خویشتن، آیا به زن و بچهات رحم نمیکنی؟ متاثر از شیطان شدهای؟ او به حضرت عرضه میدارد: شما این حرف را به من میزنید در حالی که لباس خشن بر تن نمودهای. حضرت میفرمایند: وای برتو! مگر همه انسانها یکسان میشوند؟ او کسی است که در راس قرار میگیرد، امام و رهبر و جانشین پیامبر است. او باید به گونهای زندگی کند که فقر نیازمندان برای آنان آشکار نشود. این دوبرادر دچار افراط و تفریس شدند.
وی ادامه داد: در باب افراط و تفریط در فقه، واژه افراط و تفریط متعدد بیان شده و مصادیق آنها هم بیان شده: مثلا امانتی به دست کسی سپرده شده و در نگهداری آن افراط کند. افراط صفتی است برای کاری که فرد انجام میدهد، کسانی که این صفت به آنها اطلاق میشود در فقه نامطلوباند و باعث ضلالت میشود.
در فقه استثنا وجود دارد و افراط نیستامامیان در اینباره که فقه از امور قراردادی است و استثنا هم دارد، گفت: احکام شرعی به افعال مکلفان تعلق میگیرد. بگذریم که گاهی حکمی به ذاتی تعلق میگیرد. آنجا هم به آن فعلی که مترتب است به آن ذات، تعلق میگیرد. افراط صفتی است واگر به افراد اطلاق شود حکمی صادر میشود. آنقدر مصادیقی که متصرف این صفتاند در فقه ذکر شدهاند که ذهن فقیه میتواند به صورت یک قاعدهای استنباط کند، آن هم نه قاعدهای که نصی پشت آن باشد و آن این است که افراط حرام است. علوم طبیعی، علوم قراردادی (فقه) و وضعی، استثناپذیرند. پیشی گرفتن که خود قرآن هم به آن اشاره دارد که به آن مسارعه میگویند، میتواند استثنا باشد و افراط نیست. پس افراط را به صورت یک اصل میتوانیم دربیاوریم، اصل حرمت افراط میباشد.
کسانی که مخالف فقه و احکام اسلامی کاری میکنند، مسلمان نیستندوی افزود: افراط در جهان معاصر و در میان مسلمانان بحثی است دارای شاخههای متعدد، اما از نگاه فقهی باز هم در این محدوده کوتاه فقط به اندازه سر نخ عرضه کردن میگویم؛ نوشتهای است به نام الاتجاح الفقهی للارهابیین با رویکرد فقهی تروریست که هم خوب است ،هم نیست. اگر مسلمانی این مطلب را مطرح کند و عهده گیرد، میخواهد اثبات کند که در اسلام ترور، یکسونگری و تفرقه وجود دارد. اثبات این برای مسلمانان مشکل است. برای اسلام امکانپذیر نیست یکسونگری داشته باشد. این اثر ممکن است در ذهن خواننده این معانی را متبادر کند. آیا میتوان به مسلمان افراطیگری که مبانی احکام شرعی و گاهی ضروریات احکام فقهی را بر باد میدهد، عنوان مسلمانی داد؟ این میتواند حکم فقهی داشته باشد؟ کارهایی انجام میدهد که مخالف فقه و احکام اسلامی است. مخالف فقه ضروری اسلام چه حکمی خواهد داشت؟ رویکرد فقهی تروریست، حرفی دو پهلوست. اینکه در جهان میگویند اینها مسلماناند و به نام اسلام کارهای افراطی انجام میدهند، در این شکی نیست. خودشان به نام اسلام وارد میشوند. آیا غیر خودشان را میپذیرند؟ غالبا غیر خودشان را مسلمان نمیدانند و این را به جهان القا میکنند. این در حوزه و دانشگاه جای بحث است.
فقه حیاتبخش استمحمود ویسی، در ادامه با اشاره به عنوان نشست که فقه و افراط گرایی است، درمان افراطیگری را ضروری دانست و گفت: افراط گرایی یک بیماری است. آیا خروج فقه از میان کل مذاهب افراطیگری است؟ فقه به مجموعه احکامی اطلاق میشود که در حوزههای مختلف عبادات، معاملات، مناکحات و حدود تنظیم شده و بیشترین جایی که ارتباط تنگاتنگی با افراطگرایی میتواند داشته باشد، در محدوده عمل و کاربرد است. فقه قواعد زندگی و حیات است. قاعدهمند زندگی کردن منوط به شناخت قواعد فقه است. هرچه بیشتر این قواعد را بداند، حیات قاعدهمندی خواهد داشت. بخشی از این رویکرد را میتوان نسبت داد به کتاب و سنت، چه از باب استنتاجی و یا استیادی. کار یک فقیه غواصی کردن در دریای کتاب و سنت است. لذا قرار است از فقه استفاده شود که حیاتبخش باشد، نه اینکه چیزهایی را مطرح کند که حیات را دچار اختلال کند و معنای افراط گرایی به خود بگیرد چه در لباس تروریست و یا در پوششهای دیگر، به هرحال فقه باید حیاتبخش باشد و این افراطگرایی خروجی آن فقهی که مدنظر ماست، نباید باشد. در نهجالبلاغه تعبیر زیبایی از افراطگرایی دارد: لایراد جاهلا الا مفرط او مفرطا: برداشت این جمله این است که تفریط و افراط، خروجیِ جهل است و تا زمانی که جهل بر شخصیت انسانها حاکم باشد انتظار دیگری نباید داشت.

وی یادآور شد: در مقابل افراط، تفریط را داریم و وسط آنها میشود اعتدال؛ وکذلک جعلناه امة وسطا: پیامبر اکرم(ص) در تعریف وسط میفرمایند: الوسط عدل: وسط عدل است. واژه عدل و مشتقات آن 27 بار در قرآن کریم آمده. عموما اگر عدالت را نشناسیم دو سو پیدا میکنم: زیادهروی (افراط) و یا تقصیر و کوتاهی و کمکاری (تفریط). تعبیر مستنبط از آیات سوره مبارکه حمد را اگر بخوانیم به جنبه افراط و تفریط اشاره شده: «اهدنا الصراط المستقیم» اگر کسی اهل صراط مستقیم شد، دیگر دچار افراط نمیشود که این افراط به مغضوب شدن انسان میانجامد. این که انسان در معرض غضب الهی قرار میگیرد، خروجی افراط است. فعلی که انسان را مورد غضب خداوند قرار دهد، در حرام بودنش شکی وجود ندارد. در ادامه ضالین اهل تفریطند.
رابطه فقه و افراطگراییویسی ارتباط فقه و افراط گرایی را اینطور تببین کرد و گفت: این دو آیا در تقابل هم هستند؟ در روایتی که در کتب فقهی هم آورده شده، چندتن از اصحاب پیامبر (ص) دچار افراط گرایی در فقه شدند، رفتند که احوال پیامبر(ص) را در منزل تفتیش کنند و این که معاملات، عبادات و تعاملاتش با زن و فرزند چگونه است. این سه وقتی آمدند هرکدام تصمیمی گرفتند. یکی گفت: تا آخر عمر روزه میگیرم و افطار نمیکنم، دیگری گفت: تا آخر عمر قیام خواهم داشت، و یکی گفت: تا آخر عمر ازدواج نمیکنم. پیامبر (ص) نیز رفتار اینان را تصحیح میکنند. میفرمایند من از همه شما بیشتر از خدا میترسم، روزه میگیرم و افطار میکنم، ازدواج هم میکنم و قیام هم دارم و میخوابم. فمن رغب عن سنتی فلیس منی؛ تنها ازدواج سنت پیامبر (ص) نیست. این توضیح و تبیین پیامبر (ص) ایجاد اعتدال در رفتار آن افراد میکند.
سه کلید دوری از افراط و تفریط در فقهوی در ادامه توضیح داد: سه کلمه کلیدی است که فراتر از این بحث برای همه مباحث دنیا کاربرد دارد. اگر میخواهیم دنیای خوبی داشته باشیم و از جنبه حیات بخشی فقه بیشتر بهرهبرداری کنیم، این سه عبارت را فراموش نکنیم: پرهیز از کجخوانی، پرهیز از کجفهمی و پرهیز از کج عمل کردن (افراط گرایی). کجخواندن نصوص سبب کجفهمیدن میشود و در نهایت دچار افراط خواهیم شد. این است که میگویند؛ دروس فقه را باید با کمک استاد خواند. نتیجه این میشود که افراطگرایی و تکفیر در جهان اسلام رخنه میکند. آن کسی هم که کنج عزلت را انتخاب میکند و با جهان ارتباطی ندارد، دچار تفریط میشود و هر دوی اینها بیماری است و باید درمان شوند.
اختلاف و اتحاد فقها؛ هردو منشا خیر و برکت استدر ادامه نشست، حجتالاسلام امامیان و محمود ویسی به پاسخ سوالات دانشجویان و خبرنگاران پرداختند. ویسی در پاسخ به این سوال که آیا فقها دچار اختلاف میشوند و این اختلاف منجر به افراطگرایی میشود یا خیر؟ گفت: هر فعلی از افعال انسان دارای حکم شرعی است. در این زمینه فقه سایهافکن است بر همه افعال مکلفین، یعنی فعلی از افعالمان را نمیتوانیم بیابیم که دارای حکم شرعی نباشد. میان فقه و زندگی روزمره معمولی انسجام وجود دارد. برداشتهای فقهی چون متعدد و متنوع هستند، اختلاف فقها و اتحادشان هر دو منشا خیر و برکت است. حدود 7000 جلد کتاب در اختلاف فقها وجود دارد. اسباب اختلاف فقها را مطالعه کنید، وجود اختلاف طبیعی است. آن کسی که معصوم نیست و احکام فقهی را عرضه میکند، در واقع کار او استنباط احکام است.
داعش، تنها سخن شمشیر را میپذیردامامیان در پاسخ به این سوال که اگر بخواهیم نسخه فقیهان را برای کاهش افراطیگریهای تروریست و داعش بدانیم، چیست؟ اظهار کرد: سوال من این است؛ آیا نسخه آنها را افراطیها میپذیرند؟ یک مرتبه هست که بنده اگر افراطیگر باشم، حاضرم با شما حرف بزنم، اما یک زمان سخن با شمشیر است و فقط شمشیر را میپذیرم. در حال حاضر اندک سخنی در افراطگران و داعش تاثیر ندارد، گوش شنوا میخواهد، لذا قبل از به وجود آمدن اینها نیاز است حرف زده شود.
دفع جهالت موثرترین نسخه درمانویسی در پایان، دفع جهالت را راه درمان افراطگرایی دانست و خاطرنشان کرد: اساس افراطیگری ناشی از جهل است. دفع جهالت، موثرترین نسخه است که بتوانیم با این افراد سخن بگوییم. آن هم بایستی شنوندهها گوش شنوا داشته باشند. اول باید زمینه را مورد بررسی قرار داد و سپس وارد عمل شد، آن هم با شیوه اعتدال؛ که موثرترین نسخه است تا بتوان به شکل عالمانه و منطقی صحبت کرد.