به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) سی و پنجمین جشنواره بینالمللی «تئاتر فجر» در حالی روز گذشته دومین روز برگزاری خود را تجربه میکرد که همچنان چنین تصور میشود بخش اصلی این جشنواره یعنی نمایشهایی که در سالنهای شناخته شده تئاتر اجرا میشوند، همچنان حتی صرفنظر از اینکه چه نمایشی بر روی صحنه خواهد رفت با حضور چشمگیر مخاطبان و تماشاگران مواجه باشند.
این در حالیست که از دور پیشین جشنواره به جهت ظرفیتسازی مؤثر تئاتر و استفاده از فضاهای نمایشی ایجاد شده به همت بخش خصوصی در قالب بخشی موسوم به «بعلاوه فجر» ستاد برگزاری جشنواره کوشش کرد تا برخی آثار نسبتاً مطرح و بعضاً جوانگرای جشنواره را نیز در خود بگنجاند که البته به غیر از چند سالن مطرح بخش خصوصی، باقی این 10 سالن اختصاص یافته در این بخش و اجراهای نمایشی آنها با بیاقبالی مخاطبان مواجه شدهاند.
به طور مثال سالن ارغنون به عنوان یکی از ظرفیتهای ایجاد شده در این بخش شب گذشته با وجود آنکه نمایشی تحت عنوان «بانوی گم شده» به کارگردانی فرهاد شریفی از جمله بازیگران و کارگردانان باسابقه تئاتر را طبق جدول زمانبندی در نوبت اجرا داشت، پس از یک ربع تأخیر در ساعت اجرا، از سوی مسئولان این سالن اعلام شد که اجرای امشب را لغو شده و به روز بعد موکول خواهد شد.
مسئولان سالن ارغنون و کارگردان نمایش دلیل این تصمیم را بیعهدی بازیگران و سایر عوامل نمایش عنوان کردند و اینکه به دلایلی از جمله ترافیک و بروز برخی مشکلات موفق به حضور بهموقع بر سر اجرا نشدهاند که به نظر میرسد که این مسئله تنها یک توجیه باشد البته آن هم از جمله توجیهات غیرقابل قبول که به نسبت ادعای جشنواره «تئاتر فجر» که رویداد بین المللی است چنین تصمیمی مبنی بر لغو اجرا آن هم نه از سوی بازرس و یا نماینده ستاد اجرایی بلکه برمبنای توافق فیمابین کارگردان و مسئول سالن ارغنون، امری حیرتانگیز است.
واقعیت امر این است که در خوشبینانهترین شکل 3 تا 4 تماشاگر شب گذشته در مراجعه به سالن ارغنون علاقهمند به تماشای نمایش«بانوی گم شده» بودند و شاید بر همین اساس کارگردان و مسئول این سالن نمایشی اجرای نمایش با این تعداد تماشاگر را مقرون به صرفه ندانسته و با موکول کردن آن به شب بعد در صدد تبلیغات بیشتر برای جذب تماشاگر قابل توجهی هستند.
به فرض چنین استدلالی باید گفت که بروز این اتفاق یعنی لغو شدن اجرای یک نمایش آن هم در بخش «بعلاوه فجر» جشنواره، مغایر با ادعای ستاد اجرایی و دبیرخانه بزرگترین رویداد تئاتری کشور است چرا که شاید یکی از اهداف جشنواره از ایجاد چنین بخشی همانطور که گفته شد ظرفیتسازی سالنهای نمایشی و پاسخگویی هرچند نسبی به توقعات خیل کثیری از تماشاگران است که به سبب محدودیت ظرفیت سالنها شاید امکان حضور در سالنهای حرفهای تئاتر را برای قرار گرفتن در روند جشنواره را نداشته باشند.
نکته دیگر آنکه همچنان تشریفات مورد انتظار در بخش «بعلاوه فجر» نیز متناسب با اعتبار جشنواره «تئاتر فجر» چندان چنگی به دل نمیزند؛ مثلاً مراجعان به سالن ارغنون دقایقی در هوای سرد در محوطه بیرونی سالن و زیر باران به انتظار تصمیمی مبنی بر لغو اجرا ایستادند و این میان هیچ امکانی برای آنکه حتی به شکل ابتدایی مورد استقبال قرار بگیرند و در مکانی پیش از اجرا حداقل با یک نوشیدنی گرم از آنها پذیرایی شود هم وجود نداشت؛ این مسئله را در نظر داشته باشید که حتی اگر با اجرای مجدد این نمایش در شب بعد هزینهای که تماشاگران برای خریداری بلیط این نمایش کردند نیز جبران شود اما چه کسی جوابگوی صرف وقتی است که با وجود ترافیک سنگین ساعات اولیه شب تهران آنها متحمل آن شدهاند؟
اما تالار سنگلج به عنوان یکی از قدیمیترین سالنهای نمایشی تهران و البته بزعم بسیاری از کارشناسان استانداردترین آنها، شب گذشته و در دومین شب متوالی و در پی استقبال پرشور مخاطبان، میزبان اجرای نمایش «خاطرات هنرپیشه نقش دوم» به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی افشین زمانی بود؛ متنی پرکشش و جذاب همچون بسیاری از آثار مکتوب نمایشی بهرام بیضایی که حتی خوانش آنها صرفنظر از اجرای صحنه، تحسین همگان را برمیانگیزد.
انصافاً دبیرخانه جشنواره و هیئت انتخاب جشنواره را باید به سبب جسارتی که برای پذیرش این اثر نمایشی به منظور حضور در جشنواره داشتند، ستود؛ «خاطرات هنرپیشه نقش دوم» با تمی سیاسی حاوی عمیقترین مفاهیمی است که جو و فضای سیاستزده حاکم بر یک نظامهای دنیا را مورد نقد و گاه استهزاء قرار میدهد و داستان آن به طور خلاصه مربوط به دو فرد شهرستانی به نامهای «موهبت» و «ذوالفقار» میشود که با انگیزههای اقتصادی و کار در شهر، در گروهی مشغول میشوند که وظیفه آنها به ازای دریفات وجوهی، تأیید و تکذیب جریانهای گوناگون سیاسی و اجتماعی است که در قالب شعار، کف زدن و یا هیاهوهای معمول در پی سخنرانی شخصیتهای سیاسی و مسئولان روی میدهد و...
کارگردان و عوامل نمایش در بروشوری که به تماشاگران در بدو ورود به سالن اجرا دادند، این جمله را نوشته و بر آن تأکید دارند که وقایع این نمایش همگی مربوط به پیش از انقلاب سال 57 است اما در مواجهه با این نمایش بهروشنی میتوان دریافت که فضای روایتی نمایش این قابلیت را دارد که آن را به تمام زمانها تعمیم داد که البته از آثار نمایشی بیضایی نیز غیر از این نیز توقع نمیرود، علیرغم آنکه ممکن است با توجه به نام چند شخصیت نمایشی محدوده جغرافیایی برای آن در ذهن ایجاد شود اما اغلب آثار او جهانشمول بوده و اشاره به تمامی نظامهای حاکم سیاسی در دنیا دارد که به دنبال ریا و تزویر هستند و تظاهر به امری میکنند که واقعیت آنان چیز دیگری است.
امیرسجاد دبیریان