به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، پنجشنبه هفته گذشته مصادف با 5 اسفندماه، جمعی از شعرای آئینی در دومین دیدار خود با رهبر معظم انقلاب پس از پنج سال، به شعرخوانی پرداختند. سارا جلوداریان از جمله این شاعران است؛
اهل کاشان است؛ شهر شاعرانی چون محتشم کاشانی، مشفق کاشانی، سپیده کاشانی و سهراب سپهری. در این شهر بالیده و بزرگ شده و برای تحصیل و اشتغال حدود یک دهه است که ساکن تهران شده. در مقطع دکترای رشته مهندسی کشاورزی تحصیل میکند و در کنار این رشته، بیش از یک دهه است که در حوزه فعالیتهای ادبی و هنری مشغول به فعالیت است.
سارا جلوداریان از جمله شاعران آئینی است که در دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب با شاعران آئینی حضور داشته و اکنون از فعالیتش در این حوزه و دیدارش با معظمله میگوید؛ به گفته این شاعر، او نبوده که وارد عرصه شعر و شاعری شده است و این حوزه او را به درون خود کشیده است، همانگونه که هنر انسانها را به سوی خود میکشاند.
جلوداریان درباره عرصه شعر میگوید: شعر انسان را صدا میزند و اگر درون انسان بیدار باشد، به این ندا لبیک میگوید و میتواند در وادی هنر خود را کشف کند. من نیز از آن دسته افرادی بودم که هنر صدایم زد و توانستم در این حوزه رشد و نمو کنم.
وی از همان آغاز قلم زدن در حوزه ادبیات، بیشتر به اشعار موزون علاقه داشت و در کنار این سرودهها، اشعار قدما را نیز مطالعه میکرد، از شعر سپید گرفته تا اشعار کلاسیک، ولی بیش از دیگر سبکها به حوزه شعر کلاسیک علاقهمند و از این عرصه بیشتر تاثیر پذیرفته است.
این شاعر عقیده دارد که طبعآزمایی در این حوزه راحتتر است و توانسته در این راستا احساس بهتری کسب کند و موفقتر باشد. به سمت غزل کشش و گرایش دارد و این حوزه را انتخاب کرده است و در کنار آن به ترانهسرایی نیز مشغول است، ولی در عین حال 90 درصد سرودههایش را اشعار کلاسیک تشکیل میدهد و در شمار ترانهسرایان و غزلسرایان به شمار میآید.
وی از کاشان یاد میکند که شهری مذهبی است و به دارالمومنین شهرت دارد و میافزاید: در خانوادهای مذهبی بزرگ شدم و از این رو بیشتر آثارم نیز در این راستا بوده است؛ چرا که بزرگ شده این آیینها و رویکردها بودهام و از همان ابتدای سرایش و از کودکی به دین اسلام گرایش داشتم.
جلوداریان اولین سرودهاش را در قالب غزل و در 22 سالگی برای شهدا خلق کرد. این شاعر بیش از دیگر موضوعات به اشعاری که جنبه تعهد و ارزشمدار دارند تعلق خاطر و کشش دارد.
تاکنون از این شاعر هشت مجموعه شعر به چاپ رسیده است که دو مجموعه از آنها موضوعاتی کاملاً مذهبی دارد. این شاعر درباره موضوعات توحیدی، شهدا، ائمه اطهار(ع)، شخصیتهای کربلا، موضوعات ارزشی چون بیداری اسلامی و مقاومت فلسطین و لبنان و در مجموعه هر آنچه که در دنیای اسلام میگذرد و به دین مبین اسلام مربوط میشود شعر سروده است.
جلوداریان در کنار این اشعار، سرودههای مادرانه و انساندوستانه نیز دارد، ولی بیشتر اشعاری که از وی منتشر شده در راستای انسانیت و مذهب بوده و بر روال تعهد و تبلور گفتمان اسلامی ایرانی محوریت دارد.
وی از اینکه به عنوان شاعری انقلابی و آئینی شناخته شده است افتخار میکند و میگوید: از این که برگهای کارنامه هنری من به اشعار آئینی مزین است افتخار میکنم.
جلوداریان درباره دیدار با رهبر معظم انقلاب عنوان میکند: پنجم اسفندماه بار دومی بود که این افتخار نصیبم شد تا به خدمت رهبر معظم انقلاب برسم. اولین بار در سن 24 سالگی موفق به کسب این افتخار شدم. در آن زمان یک مجموعه شعر به چاپ رسانده بودم. سال 1384 بود. در آن ایام، مقام معظم رهبری هر سال در شب ولادت امام حسن مجتبی(ع) طی ماه رمضان دیداری با اهالی شعر و ادب داشتند. هر گاه به آن روز بر میگردم، زبانم از توصیف آن رویداد باز میماند. من نوقلم بودم و همه چیز برایم تازگی داشت و خیلی از جزئیات را به خاطر نمیآورم؛ ولی به یاد دارم که با پای دل به آن جلسه رفتم و نه با پای تن.
وی با بازخوانی این بیت که «در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن/ من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود» اظهار میکند: این بیت بیانگر حالات من در دیدار مقام معظم رهبری بود. دیدار آن زمان مثل دیدارهای اکنون نبود. اتاق کوچکی برای این منظور در نظر گرفته شده بود و تعداد شعرای حاضر در جلسه نیز اندک بود و شاید اتاق به تعداد 20 نفر ظرفیت داشت.
جلوداریان که رتبه نخست جشنواره خوارزمی را نیز در سالهای پیش از آن خود کرده است، عنوان میکند: حائزان این رتبه هر سال از طرف بنیاد نخبگان به دیدار با رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور دعوت میشوند که من هم در این دیدارها حضور داشتم، ولی این دیدار کجا و آن دیدار کجا! این دیدار شاعرانه و عاشقانه و آن دیدار عالمانه و در جمع کثیری از نخبگان بود.
وی ادامه میدهد: پس از دیدار سال 84، مدت زیادی گذشت و من هیچ پیشزمینه و اطلاعی درباره دیدار اخیر ایشان با شاعران مذهبی نداشتم و حتی این تصور به ذهنم خطور نمیکرد که بتوانم به محضر معظمله مشرف شوم. ایشان غیر از دیدارهای ماه مبارک رمضان فقط یک بار با شاعران مذهبی دیدار داشتند که حدود پنج سال پیش بود و تصور میکنم بدون حضور بانوان و همزمان با شب میلاد امام علی(ع) بود؛ طی سالهای گذشته این دیدار تکرار نشده بود تا اینکه در پنجشنبه گذشته، 5 اسفندماه در آستانه ایام فاطمیه این دیدار میسر شد.
جلوداریان میافزاید: وقتی با من تماس گرفته و گفته شد که قرار است به خدمت مقام معظم رهبری مشرف شوم در پوست خود نمیگنجیدم و تنها چیزی که به ذهنم متبادر میشود این نکته است که به محض تماس، گویی «همه عمر برندارم من از خمار هستی/ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی»؛ مهر و ارادت به ایشان را باز در وجودم متجلی دیدم و باز هم با پای جان به خدمت ایشان مشرف شدم. حتی از اینکه شعرخوانی دارم اطلاع نداشتم و به من گفته شده بود اگر فرصتی شد شعرخوانی میکنم.
این شاعر با بیان اینکه شعر، فرهنگ و هنر زیباست و ریشه در جان دارد، میگوید: شعر هم از هنرهای متعالی است، همچنان که شعرا میگویند «پیش و پسی بست صف کبریا/ پس شعرا آمد و پیش انبیاء»؛ مقام شعرا را پس از انبیا میدانند، رسالتی مهم برعهده شاعران است. اگر این هنر در حوزه شعر، جنبه ارزشی و آئینی بیابد، به یقین میتواند در لایههای این جامعه تاثیرگذار و جریانساز باشد.
وی اظهار میکند: شعر آئینی از جمله سرودههایی است که روح را نوازش میدهد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران این جریان شعر دینی بهخوبی قوام پیدا کرده و هنوز هم در حال شکلگیری، گل کردن، شکوفه دادن و نو به نو شدن است. دیدار مقام معظم رهبری با شاعران مذهبی نیز این نکته را میرساند که شعر آئینی ما به نقطهای از جایگاه واقعی خود رسیده است که میتواند تاثیرگذار باشد.
این شاعر دیدار رهبر معظم انقلاب با شعرای مذهبی را قوت قلبی برای فعالان این عرصه دانسته و میگوید: سخنان، تاکیدات و توجه ایشان به حوزه شعر آئینی مهر تاییدی بر اثرگذاری این حوزه شعری است. شعر آئینی حوزهای است که حتی مرجع تقلید مسلمین جهان نیز با وجود گرفتاریهایی که در این باره دارند وقت میگذارند و با شاعران در این باره دیدار کرده و نکاتی را بیان میکنند که حاکی از اهمیت این حوزه، اثرگذاری و جریانسازی آن است.
وی این توجه مقام معظم رهبری بر حوزه شعر آئینی را مهر تایید ایشان بر فعالیت شاعران این عرصه برشمرده و میافزاید: این شعر جایگاه ویژه دارد. اگر این جلسات ادامه یابد شاهد شکوفایی بیشتر شعر آیینی خواهیم بود.
جلوداریان با یادآوری دیدار و بیان اینکه سراسر آن پُر از خاطره است، میگوید: از همان لحظه نخست تماس تا لحظه وداع، سراسر شیرین و خاطرهانگیز است. هنوز هم در همان حال و هوا هستم و نمیتوان جزئی از کل را جدا کرده و بیان کرد.
وی درباره شعری که در دیدار با رهبر معظم انقلاب خوانده است اظهار میکند: از آنجا که در آستانه شهادت حضرت زهرا(س) بودیم و من نیز بانویی شاعر و مذهبیسرا هستم، بهتر دیدم که شعری مناسب با این حال و هوا بخوانم که این شعر مورد استقبال ایشان نیز قرار گرفت.
وی از تعریف و تمجید مقام معظم رهبری از شعرش یاد کرده و درباره توصیهها و تاکیدات معظمله میافزاید: صحبتهای ایشان به همه افراد جمع است و بهندرت خطاب به کسانی که در جمع حضور دارند نکاتی را به صورت موردی بیان میکنند و از آنجا که فرصت نقد و بررسی هر یک از اشعار نیست، توصیهها و تاکیدات معظمله به صورت کلی بیان میشود؛ از اینرو ایشان کلیاتی را که لازم میدانند در پایان دیدار و جلسه شعرخوانی بیان میکنند که علاوه بر اینکه راهگشاست، راهبردی نیز است و اگر این توصیهها را مورد نظر داشته باشیم قطعاً میتوانیم در مسیری هموارتر رو به جلو پیش برویم و موفقتر دیده شویم.
جلوداریان با اشاره به اینکه معظمله با لحاظ کردن همه اشعار شاعران آئینیسرا، خطمشی کلی را مطرح کردند، میگوید: ایشان درباره اهمیت ارزش شعر آئینی و درباره اینکه نیازهای امروز شعری جهان اسلام باید مورد توجه واقع شود سخن گفتند و توصیههایی را درباره بهرهگیری از برخی شاعران مطرح و از شاعرانی چون صائب تبریزی یاد کردند که اشعار غنی دارد و باید در حوزه محتوا بر آثار همچون شاعری بیشتر مرور داشته باشیم.
متن شعر بازخوانی شده این شاعر در محضر رهبر معظم انقلاب؛
«درياترين بانو»
«سخت است در پيمانه كردن، روح دريا را
بيبال و پر بودن وليكن آسمانها را ...
سخت است اما چارهاي جز دل سپردن نيست
تشريح بايد كرد، عمق ماجراها را
آتش به جان نخلهاي تشنه ميافتد
وقتي كه سر در چاه ميبينند مولا را
وقتي شبانه ميبَرَد بر شانههاي خويش
تنهاي تنها، پيكر معصوم زهرا را
وقتي كه ما بين در و ديوار ميكوبند
ياس سپيدِ شاخههاي سبزِ طوبي را
وقتي زمين مرده در لفافه ميپيچد
شب زنده دار خلوت رنج مسیحا را
امشب چراغ محفل سادات، خاموش است
حتي فلك با كوكبانش، خانه بردوش است
امشب جهان در ماتم عظما گرفتار است
در سينة عشّاق، زخم هجرت يار است
امشب طنين هَلْ اَتي در عرش ميپيچد
سوز غريب كربلا در عرش ميپيچد
امشب عروج ديگري پرواز ميگيرد
مصحف به شكل ديگري اعجاز ميگيرد
بانو ميان بستري تبدار، افتاده
پهلو شكسته، خسته و بيمار، افتاده
بانو به فكر چيست؟ فرداي يتيمانش !
بانو نظر دارد به سيماي يتيمانش!
سر روي دامان كه بگذارند، طفلانش !
يا دل به آغوش كه بسپارند، طفلانش !
امشب مدينه، سرزمين ابنملجمهاست
قربانيِ شمشيرِ كين ابن ملجمهاست
امشب مدينه، سرزمين نهروانيهاست
شام غريبان تمام آسمانيهاست
اين قوم، قرآن را فراز نيزهها كردند
با سالهاي غربت مولا، چه ها كردند
بيعت نكرده، حق مولا را لگد كردند
افسوس! بد كردند، بد كردند، بد كردند
بانو به آرامي وصيت ميكند امشب
با چهرهاي نمناك، نيت ميكند امشب
آب و نمك، مهرية درياترين بانوست
درياترين محدودة روي زمين، بانوست
مولا چه خواهد كرد، بعد از رفتن بانو
پيچيده در محرابها، عطر تن بانو
يا قرةٌ عَيْنِ النَّبى، بِنْتَ حَبيبِ الله
اِنّا تَوَسَّلنا بِكِ، بِنْتَ نَجيبِالله
آه اي بقيعِ بينشان! ديدار نزديك است
ما را بخوان، ما را بخوان! ديدار نزديك است»